کیهان لندن - مشاری الذایدی (شرقالاوسط) - با سفر لوید اوستین وزیر دفاع آمریکا به خاورمیانه که با هدف گفتگو درباره تاکید بر ادامه حضور این کشور در منطقه و دادن اولویتها به مهار جمهوری خلق چین قبل از جمهوری اسلامی ایران در راستای چارچوب استراتژیک جدید واشنگتن در خلیج فارس انجام شد، پرسش بزرگی مطرح میشود که آیا واشنگتن سیاستهای عقبنشینی و خروج اوبامایی را از این منطقه پرتنش از سر گرفته است؟ آیا ایالات متحده ترک «آرام» خاورمیانه و داشتن «ایران هستهای» را در سر دارد؟
مشکل در پیامها و سیگنالهای متناقض مقامات آمریکا بهخصوص در دوره دولت ضعیف کنونی به ریاست جو بایدن است. برای نمونه ما از سخنان لوید اوستین وزیر دفاع آمریکا در منامه چیزی میشنویم که با اظهارات مقام دیگری مانند برت مک گورک هماهنگکننده شورای امنیت ملی آمریکا در امور خاورمیانه متفاوت است. مک گورک در ارتباط با عدم خروج آمریکا و بقای آن صحبت کرده است.
او در کنفرانس «مذاکرات امنیتی منامه ۲۰۲۱» در بحرین طی اظهاراتی گفت که «ما برای مقابله با تهدیدهای ایران در خاورمیانه باقی میمانیم».
این مقام آمریکایی ضمن تاکید مجدد بر تعهد کشورش به حمایت و حفاظت از امنیت متحدان و شرکای خود در خاورمیانه افزود: «خروج آمریکا از افغانستان آنطور که برخی معتقدند به معنای خروج ما از منطقه نیست. نزدیک به دو دهه است که حضور آمریکا در منطقه ادامه دارد. واشنگتن امنیت خاورمیانه را جزو اولویتها و بخشی جداناپذیر از امنیت خود میداند».
مک گورک افزود: «سه دولت متوالی آمریکا در دو دهه گذشته نقش مهمی در حفاظت از منطقه چه از طریق حمایت مستقیم یا غیرمستقیم و چه از طریق آموزش و توانمندسازی متحدان خود ایفا کردهاند و این خود نشاندهنده تعهد آمریکا در قبال کشورهای منطقه است».
وی همچنین گفت «ما رنج مردم ایران را درک میکنیم و اگرچه فضای دیپلماسی را در تفاهم با تهران باز میگذاریم، اما در عین حال آماده هرگونه گزینه دیگری نیز هستیم.»
این مقام آمریکایی درباره بازگشت جمهوری اسلامی ایران به توافق هستهای گفت: «ما برای مذاکره درباره برنامه هستهای و موضوعات جداگانه دیگر با تهران که یک «دشمن علنی» برای واشنگتن به شمار میرود، آمادهایم. منتظریم ببینیم ایران در وین چه چیزی میتواند روی میز مذاکره بگذارد!»
این اظهارات نشان میدهد که مقامهای دولت بایدن هنوز هم بر سر احتمال یک معاملهی سازنده با رژیم جمهوری اسلامی شرطبندی میکنند.
او سپس گفت:« به نظر من دیپلماسی بهترین راهحل بحران برنامه هستهای ایران است».
از صحبتهای این مقام آمریکایی و همچنین سخنان وزیر دفاع این کشور معلوم میشود که واشنگتن هنوز به توافق با تهران امیدوار است.
همچنین نتیجه میگیریم مذاکرات «وین» که پس از ۶ دوره گیجکننده که از آوریل آغاز و در ژوئن سال جاری متوقف شد و بار دیگر در ۲۹ نوامبر آغاز میشود، مذاکراتی است که نتایج آن از پیش مشخص است.
در همان کنفرانس منامه، ایال هولاتا مشاور امنیت ملی اسرائیل که کشورش تمام اسرار و رازهای ریز و درشت رژیم ایران را میداند، به گونهای صحبت کرد که گویی می خواست به همتای آمریکایی خود پاسخ دهد. او گفت: «دولتهای متوالی آمریکا نتوانستند ایران را برای تغییر سیاستهایش تحت فشار قرار دهند. اگر رژیم ایران به تغییر رویکرد خود مجبور نشود هرگز این کار را نخواهد کرد».
مک گورک در پاسخ به کسانی که از او درباره خطر برنامه موشکی رژیم ایران و سیاستهای خصمانه و شرورانه آن در قبال کشورهای عربی و سایر کشورها سوال کرده بودند، گفت: «خوب ما این را میدانیم، اما اولویت امروز جلوگیری از بمب هستهای است».
مردم منطقه از این مقام آمریکایی میپرسند مگر زیان و خطر موشکهای بالستیک، پهپادهای انفجاری توزیع شده میان شبهنظامیان نیابتی رژیم ایران در سراسر منطقه از لبنان تا سوریه و از عراق تا یمن، از سلاح هستهای کمتر است؟ همه میدانند که سلاح هستهای یک اسلحه بازدارنده روانی است چون کسی این سلاح را در جنگ به کار نمیگیرد و همه دارندگان تسلیحات اتمی از پیامدهای استفاده از آن مطلعاند اما اسلحه موشکی و پهپادی سلاح عملی و میدانی هستند که به کار بسته میشوند و کشتار میکنند و در حال حاضر منطقه را به آشوب و بیثباتی کشانده است.
اگر رژیم ایران شروط آمریکا را نپذیرد که تا کنون به نظر میرسد، با ریاست ابراهیم رئیسی بر دولت سیزدهم جمهوری اسلامی نخواهد پذیرفت و مذاکرات هستهای در شرایط دشواری قرار گرفته، واشنگتن چه جایگزینی یا پاسخی در قبال رژیم ایران دارد؟
در حقیقت آمریکاییها تا کنون برنامهای جدی و روشن به عنوان طرح جایگزین برای عدم قبول مذاکرات از سوی حکومت ایران ندارند. آنها چنانکه خانم جویس کرم در مقاله خود در وبسایت «الحره» نوشته، برخی راه حلهای صلحآمیز را به عنوان سناریوی جایگزین از سوی جِک سالیوان مشاور امنیت ملی ایالات متحده ارائه دادند و فشردهای از آن سناریو طبق آنچه در گزارش «اکسیوس» آمده است، امضای توافق هستهای موقت با رژیم ایران است که به موجب آن ایران سطح غنیسازی را که با نقض گسترده همه محدودیتهای اعمال شده در توافق هستهای سال ۲۰۱۵ سطح آن را از ۲۰ درصد به ۶۰ درصد رسانده است، متوقف کند. در عوض آمریکا هم بخشی از تحریمها علیه جمهوری اسلامی ایران را لغو کند تا بار دیگر بدون بازگشت کامل تهران به توافق هستهای، دلارها به رژیم اسلامی سرازیر شود.
البته این یک سناریو است، اما کارشناسان میگویند سناریوی دیگری هم وجود دارد که شاید برخلاف میل و مزاج جو بایدن و حلقه اطراف او باشد و آن پیشدستی اسرائیل و اقدام مستقیم و خشن با پرونده هستهای رژیم ایران است.
در این صورت، رژیم ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی «دیوانه» چه پاسخی به اسرائیل خواهند داد؟! آیا آنها به اسرائیل حمله خواهند کرد یا به کشورهای عربی منطقه؟ و چگونه؟!
کشورهای عربی نیز همواره خود را توانمند و بینیاز از رویارویی با رژیم ایران میدانستند اگر که آمریکا و کشورهای غربی از روز اول سیاست مماشات با رژیم ایران را کنار میگذاشتند و با جدیت و صادقانه و بیریا و با سیاستی شفاف غیرمتناقض برخورد میکردند. اگر چنین رفتار میشد، اینهمه آشفتگی و هرج و مرج در منطقه وجود نمیداشت!
اکنون بر ما کشورهای منطقه است که هرج و مرج و آشفتگی باقیمانده از سیاستهای مماشاتگرانه آمریکا و اروپا را برطرف کنیم.
*منبع: شرق الاوسط
*نویسنده: مشاری الذایدی
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن