Thursday, Nov 25, 2021

صفحه نخست » اگر تلاش تهران در القاء «بی‌نیازی از رفع تحریم» از حد و حدودی بگذرد، به توسل طرف مقابل به اهرم‌های قوی‌تر، منتهی می‌شود

nasri_112521.jpgیک حقوقدان بین‌الملل و کارشناس سیاست خارجه، تصریح کرد: «اگر دولت جدید ایران، ولو با نیت نمایش اقتدار و القاء بی‌نیازی بخواهد بر سر موضوعاتی از قبیل نقطه از سرگیری گفت‌وگوها، تاریخ نشست بعدی، محل برگزاری دور بعدی مذاکرات یا مسائل تشریفاتی این‌چنینی بیش از اندازه مانور بدهد یا اگر خواسته‌هایی مطرح کند که تحقق آن برای قوه مجریه آمریکا از نظر قانون اساسی این کشور عملاً مقدور نباشد، قطعاً مخالفان برجام در واشنگتن از این فضا برای تخریب فرآیند مذاکراتی و زیر سؤال بردن نیت واقعی ایران استفاده خواهند کرد.»

رضا نصری در گفت و گو با خبرنگار «انتخاب» درباره سفر گروسی به ایران و اعلام بی‌نتیجه بودن مذاکراتش و تاثیری که بر مذاکرات و جلسه شورای حکام دارد، عنوان کرد: «بین فضای مذاکرات و رابطه ایران و آژانس، ارتباط مستقیمی برقرار شده است. اغلب دولت‌های جهان و بازیگران مهم سیاسی و اقتصادی - ولو به غلط - آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را یک سازمان فنی و معتبر می‌دانند و نسبت به گزارشها و هشدار‌های آن حساس هستند. در نتیجه، حداقل قدرت آژانس در صورت تیره شدن روابطش با ایران، این است که به ادعا‌ها و تهمت‌های جریان متخاصم علیه ایران نوعی مشروعیت ببخشد. بگذریم از اینکه یکی از مسیر‌های ارجاع مجدد ایران به شورای امنیت از شورای حکام آژانس می‌گذرد. از این رو، تیرگی روابط ایران و آژانس به نفع ایران نیست. در نتیجه، معتقدم اگر می‌شود با کمی انعطاف و اغماض، با مدیرکل آژانس به توافق رسید و مانع بهره‌برداری کشور‌های متخاصم از تیرگی روابط ایران و آژانس شد، قطعاً لازم است ایران در این جهت گام بردارد.»

این کارشناس مسائل سیاست خارجی در پاسخ به این پرسش که با توجه به مواضع اخیر طرفین، مذاکرات به کدام سمت و سو می‌رود، اظهار کرد: «برای پیش‌بینی سمت و سوی مذاکرات، بررسی مواضع رسمی دستگاه دیپلماسی طرفین کافی نیست. فضای سیاست داخلی آمریکا، که برآیند تعامل کانون‌های مختلف قدرت، فضای رسانه‌ای و فعالیت لابی‌هاست نیز باید به عنوان یک فاکتور بسیار تأثیرگذار در نظر گرفته شود. شواهد نشان می‌دهد جریان‌های مخالف برجام در واشنگتن، از جمله لابی اسرائیل به شدت تلاش می‌کنند این روایت در فضای عمومی آمریکا غالب شود که ایران قصد دارد وقت تلف کند تا در فرصت پدید آمده برنامه هسته‌ای‌اش را با هدف نیل به سلاح هسته‌ای و مبادرت به آنچه «اخاذی هسته‌ای» (Nuclear blackmail) می‌خوانند، گسترش دهد.»

وی در ادامه افزود: «در واقع این جریان تلاش می‌کند دیپلماسی را به عنوان مقصر اصلی پیشرفت برنامه هسته‌ای ایران و احیانا دسترسی تهران به سلاح هسته‌ای البته به زعم آن‌ها، معرفی کند و مدام نیز در رسانه‌ها از دولت بایدن بابت نادیده گرفتن این «خطر» انتقاد می‌کند. هدف اصلی این جریان هم این است که دولت بایدن را از طریق نامساعد کردن فضای سیاسی از ادامه گفتگو با ایران منصرف سازد و عملاً راهی جز از سرگیری سیاست فشار حداکثری و مقابله فیزیکی میان دو کشور باقی نگذارد. حال، اینکه تا چه حد جریان متخاصم موفق شود فرآیند دیپلماسی را بواسطه فضاسازی در داخل آمریکا منحرف یا متوقف کند، بستگی به عوامل متعددی دارد.»

نصری با بیان اینکه وزیر امور خارجه رژیم اسرائیل این روز‌ها یک کارزار جدید لابی‌گری راه انداخته تا به سهم خود در این رابطه ایفای نقش کند، گفت: «اندیشکده‌ها، بنگاه‌های روابط عمومی واشنگتن و رسانه‌های وابسته به جریان متخاصم هم این روز‌ها سنگ تمام می‌گذارند. طبیعتاً، لحن، مواضع و عملکرد تیم مذاکره‌کننده جدید ایران نیز بر این فرایند تاثیر بسزایی خواهد داشت. رابرت مالی، فرستاده ویژه آمریکا در امور ایران در چند مصاحبه اخیر تأکید کرده است اگر برنامه هسته‌ای ایران از نظر فنی از یک آستانه خاص عبور کند، دیگر احیای برجام برای دولت بایدن موضوعیتی نخواهد داشت. در واقع با این اظهارات، آقای مالی دارد خواسته یا ناخواسته نمایی از روایتی که در صحنه سیاست داخلی واشنگتن در حال شکل‌گیری است را بیان می‌کند.»

وی افزود: «حقیقت این است که اگر منطق اهرم‌سازی در هر دو طرف همچنان بر سر میز مذاکره سایه بیاندازد و اگر لحن و مواضع ایران برای مخالفان برجام در واشنگتن قابلیت سواستفاده تبلیغاتی داشته باشد، حتی اگر دولت بایدن واقعاً قصد توافق داشته باشد، فضای سیاست داخلی آمریکا به سختی این اجازه را به او خواهد داد. با این مقدمه، پیش‌بینی می‌کنم در صورت تداوم «منطق اهرم‌سازی»، نه تنها در هفته‌های آینده گفتمان مخالفان برجام در فضای رسانه‌ای آمریکا غالب شود، بلکه حتی کنگره نیز از طریق قطعنامه‌های سهل‌الوصول مانند قطعنامه Sense of Congress و اعمال فشار‌های سیاسی، عرصه را بر تیم مذاکره‌کننده آمریکا تنگ‌تر کند و دولت بایدن را به سمت توسل به اهرم‌های قوی‌تر و رجوع به شورای امنیت سوق دهد.»

این حقوقدان بین‌المللی در ادامه درباره نکاتی که لازم است تیم مذاکره‌کننده ایران در فرآیند ارزیابی صحنه و طراحی استراتژی مذاکراتی مد نظر داشته باشد، مطرح کرد: «اگر دولت جدید ایران، ولو با نیت نمایش اقتدار و القاء بی‌نیازی بخواهد بر سر موضوعاتی از قبیل نقطه از سرگیری گفت‌وگوها، تاریخ نشست بعدی، محل برگزاری دور بعدی مذاکرات یا مسائل تشریفاتی این‌چنینی بیش از اندازه مانور بدهد؛ یا اگر خواسته‌هایی مطرح کند که تحقق آن برای قوه مجریه آمریکا ازنظر قانون اساسی این کشور عملاً مقدور نباشد، قطعاً مخالفان برجام در واشنگتن از این فضا برای تخریب فرآیند مذاکراتی و زیر سؤال بردن نیت واقعی ایران استفاده خواهند کرد. در واقع اگر تلاش کارگزاران سیاست خارجی دولت رئیسی در القاء «بی‌نیازی ایران از رفع تحریم» از حد و حدودی بگذرد، چه بسا این تلاش به جای تقویت موقعیت مذاکراتی ایران، به سوءمحاسبه طرف مقابل و احیانا به توسل او به اهرم‌های قوی‌تر، منتهی شود. طبیعتاً ایجاد چنین دینامیکی به نفع هیچ‌یک از طرفین نخواهد بود و لازم است برای جلوگیری از آن ایران روبکردی مبنای بر کاهش تنش پیشنهاد دهد.»

نصری در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه در جلسه هفتم مذاکرات چه اتفاقی ممکن است بیافتد و در مورد چه مسائلی صحبت می‌شود، اظهار کرد: «گمان می‌کنم جلسه اول به ارزیابی و محک زدن تیم مذاکره‌کننده جدید ایران خواهد گذشت. شاید بتوان آن را جلسه برداشت نخست یا First impression نامید. در دیدار اول، طرف مقابل، اعم از اعضای ۴+۱ و تیم مذاکره‌کننده آمریکا تلاش خواهند کرد نسبت به لحن، نیات و اهداف دولت جدید ایران و تیم مذاکره‌کننده‌اش تصویر و ارزیابی دقیق‌تری بدست آورند و برداشت خود را متعاقباً به پایتخت‌ها گزارش کنند. از این رو، تیم مذاکره‌کننده ایران زیر ذره‌بین قرار می‌گیرد. در واقع مسئولیت سنگینی بر دوش مذاکره‌کنندگان ایران افتاده است و لازم است در این مأموریت سخت که طی آن لحن و روند آتی مذاکرات کلید خواهد خورد، از آزادی عمل و به تبع از حمایت و پشتیبانی بازیگران مختلف صحنه سیاسی کشور برخوردار باشند.»

این کارشناس سیاست خارجه در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه با توجه به اظهارات گذشته اولیانوف مبنی بر اینکه ۹۰ درصد کار در مذاکرات ششم حل شده بود، آیا ممکن است راه ظریف ادامه پیدا کند و مذاکرات در همان جلسه هفتم نهایی شود، خاطر‌نشان کرد: «اجازه دهید یک نمونه از آن‌چه «راه ظریف» خوانده‌اید را در مقطعی مشابه یادآوری کنم؛ دکتر ظریف در اولین حضور خود در نیویورک پس از روی کار آمدن دولت اول روحانی، تمام کشور‌های عضو ۵+۱ را در اتاق مذاکرات شورای امنیت سازمان ملل جمع کرد و در آن‌جا با ایراد یک سخنرانی دقیق و حساب‌شده، عملاً روحیه و لحن حاکم بر مذاکرات پیش رو را تعیین کرد. یک ماه بعد نیز در ژنو به کمک نرم‌افزار پاورپوینت، جدول زمانی و نقشه راهی ارائه داد که حکایت از تسلط تیم جدید بر جزئیات پرونده و اختلافات فی‌مابین و همچنین عزم راسخ تهران بر حل این اختلافات داشت. حتی تیتر و عنوانی که دکتر ظریف در آن جلسه برای ارائه پاورپوینتی خود برگزیده بود، عنوانِ «بستن یک بحران غیرضروری و گشودن افق‌های جدید» به قدری سنجیده انتخاب شده بود که توجه بسیاری از رسانه‌های مهم جهان را در آن زمان به خود جلب کرد و از این رو کار را برای کارگزاران پروژه ایران‌هراسی تا مدت‌ها دشوار ساخت. حتی دیپلمات ارشد آمریکا پس از آن جلسه نتوانسته بود در برابر پرسش رسانه‌ها، کوچک‌ترین نقطه منفی یا نکته ضعفی از موضع ایران جهت بهره‌برداری سیاسی استخراج و بر زبان بیاورد. حال باید دید دکتر باقری‌کنی و تیم جدید مذاکره‌کننده تا چه میزان از این راه و روش که ریشه در علم دیپلماسی و روانشناسی دارد، پیروی خواهند کرد.»

نصری در ادامه تاکید کرد: «در عالم دیپلماسی می‌گویند «نرم سخن بگو؛ اما چماق بزرگی در دست داشته باش»، معتقدم اگر تیم جدید مذاکره‌کننده ایران این اصل را در موضع‌گیری‌ها و اظهارات خود لحاظ و واقع‌گرایانه عمل کند و در برابر برخی فشار‌های داخلی برای تبدیل کردن میز مذاکرات به تریبون شعار تسلیم نشود، بعید نیست بتواند در بازه زمانی قابل قبولی به موفقیت‌های خوبی دست یابد.»



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy