دیکتاتور دینی
مستِ خواب و خیال مقدس
سالاریِ کشوری بزرگ را
از ناگهانها بدست میگیرد
و ملت کهنسالی را که فرهنگاش
در جان و زبان جهان، تنیده است
از گردابی به گردابی
و از پرتگاهی به پرتگاهی میکشاند
دیکتاتور دینی
به یاری مهندسان خفقان،
عالمان رجم و تقیه و تعزیر
مجتهدان تزویر
وکالتِ تام خدایاش را
یک شبه از آن خود میکند
دیکتاتور دینی
دیندارانی را که با سریش ایمان به هم چسبیدهاند
پیش پای خود، فرش میکند
و آنان را با خیالی آسوده
گله گله
به میدانهای مین و جهاد میفرستد
دیکتاتور دینی
یک پدیدهی دینیست
نیستیاش بسی بزرگتر از هستیست
از این روست که او
امیر آب، نه!
امیر خون است
و آن را مثل آب خوردنی
در زندانها و خیابانها
از پیکر زنان و مردان سرافراز این سرزمین
پای شوره زار عقایدش باز میکند
دیکتاتور دینی
سخت برآشفته است از اینکه نمیتواند
آینههای هُشیار اینترنت را بشکند
،
آینههایی که به پلک زدن آذرخشای
موجاموج
از پستوهای دروغ، حلقههای طناب
و لولههای تفنگاش گذر میکند
دیکتاتور دینی
ایماناش ناب است
چون نیاکاناش، پیوسته
پستانهای گاو نر دیناش را میجوید
تا کام جهانی را
از شیر ملکوتیاش سیراب کند
دیکتاتور دینی
در رگ دینداران به خواب نوشیناش فرو میرود
دیکتاتور دینی
با رگ دینداران، بالهای خفاشاناش را باز میکند
چرا انرژی صلحآمیز هستهای نمیخواهیم؟! حنیف یزدانی