کیان ثابتی - ایران وایر
روز ۳دی۱۴۰۰ «ابراهیم رئیسی» که در آستانه کریسمس به دیدار خانواده یک سرباز شهید مسیحی جنگ ایران و عراق رفته بود، گفت: «هر کسی که آماده باشد تا جانش را برای وطن، مردم و امنیت جامعه فدا کند؛ برای ملت ایران عزیز و محترم است. به همین دلیل شهدا مایه افتخار ایران و ایرانیان هستند.» این در حالی است که بیش از سه دهه پس از پایان جنگ، جمهوری اسلامی حاضر نشده که دهها شهروند بهایی کشتهشده در جبههها را شهید بنامد. همچنین، جانبازان و اسرای بهاییِ جنگ ایران و عراق نیز به رسمیت شناخته نمیشوند.
ابراهیم رئیسی در مقام ریاست دولت جمهوری اسلامی طی دیداری با خانواده سرباز شهید مسیحی، «وارطان آقاخانیان» گفت :«مردم ایران همواره آماده هستند تا اگر کسی به این آب و خاک تعرض کرد، با ایثار جان خود از میهنشان دفاع کنند و در این مسیر تفاوتی میان هموطنان مسلمان، مسیحی و زرتشتی نیست. ایران برای ایرانیان از همه چیز با ارزشتر است و این مردم حاضرند جانشان را برای ایران فدا کنند.» او در ادامه افزود: «شهدا حق بزرگ به گردن همه ما دارند و امنیت و استقلال امروز کشورمان را مرهون شهدا هستیم.»
این سخنان از سوی ابراهیم رئیسی در حالی صورت گرفت که دهها شهروند بهایی در دوران جنگ ایران و عراق، کشته، مجروح، معلول، شیمیایی و یا اسیر شدند؛ ولی جمهوری اسلامی هیچکدام از این شهروندان را به عنوان شهید یا جانباز محسوب نکرد. بر خلاف اظهارات ریاست جمهوری ایران، اعتقادات دینی سربازان بهایی تنها دلیل نادیده گرفتن جانفشانی ایشان در طول دوران جنگ بوده است. جمهوری اسلامی، کلیه حقوق یک شهروند عادی مانند حق تحصیل، کار، آزادی بیان حتی خروج از کشور (در دهه اول بعد از پیروزی انقلاب) را از بهاییان سلب کرده است؛ ولی انجام خدمت سربازی را به عنوان وظیفه شهروندی برای بهاییان اجباری میداند. این نکته هم حائز اهمیت است که بهاییان در زمانی به خدمت وظیفه فراخوانده شدند که چند ماه قبل کلیه پرسنل بهایی ارتش به دلیل اعتقاداتشان از ارتش اخراج شده بودند.
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
در طی ماههای گذشته، «ایرانوایر» موفق به دستیابی به نام بیش از بیست شهروند بهایی شد که در طی دوران جنگ به شهادت رسیدهاند. از این تعداد تاکنون سرگذشت هشت تن از ایشان منتشر شده است و بقیه هم به مرور منتشر خواهد شد. این شهیدان راه وطن، جوانان بهایی هستند که مانند سایر شهدای جنگ جانشان را برای ایران فدا کردهاند و ریاستجمهوری ایران، امنیت و استقلال کشور را مرهون ایشان میداند. مدارک و اسناد منتشره در ایرانوایر نشان میدهد که بر خلاف ادعای رییسجمهور ایران، اتفاقاً در این مسیر تفاوتها آشکار میشود؛ زیرا نظام حاکم بر ایران، هیچ شهروند ایرانی پیرو آیین بهایی را که با ایثار جان خود از میهن دفاع کرده، به عنوان شهید یا جانباز نمیشناسد و خانوادهاش هم از امتیاز شهدا یا جانبازان جنگ برخوردار نیست. نکته جالب این است که با گذشت بیش از سی سال از پایان جنگ، هنوز بعضی از خانوادههای شهدای بهایی جنگ تحت کنترل و فشار حاکمیت قرار دارند و از گفتوگو در مورد فرزند شهیدشان دچار واهمه و ترس هستند.
این نقض حقوق شهروندی فقط مخصوص شهدای بهایی نیست؛ بلکه آزادگان و جانبازان بهایی را هم شامل میشود. بخشهایی از نامه «کمالالدین حاجیپور»، آزاده و جانباز بهایی به ستاد آزادگان گویای مطلب است:
«اینجانب کمالالدین حاجیپور فرزند قدرت از آزادگان و جانبازان ۲۵% جنگ تحمیلی و ساکن بیرجند میباشم. حقیر سرباز لشکر ۵۸ ذوالفقار بوده که پس از ۲۷ ماه خدمت سربازی اسیر عراقیها شده و در تاریخ ۱۳شهریور۱۳۶۹ پس از ۲۷ ماه اسارت، به مام وطن، ایران سرفراز بازگشتم. از بدو ورودم سعی کردم که دست به زانوی خود فشرده و با ذکر حق دست به کار و تلاش زده تا باری بر دوش دیگران نباشم، با این حال اگر زمانی جهت اخذ وامی که به همهی آزادگان تعلق گرفته بود اقدام کردم، با بهانههای واهی مانند فعلا بودجه نیست، برو تا اطلاعت بدهیم و. .. وجهی به من پرداخت نشد. در این مدت اگر برای گشایش امور هر از گاهی احتیاج به نامهای پیدا میکردم و به بنیاد آزادگان یا جانبازان رجوع مینمودم، از دادن یک نامه هم مرا محروم میکردند و با دست خالی باز میگشتم و چهبسا مواقعی که شرمندهی خانواده خویش بودهام، اگر چه آنها تا بهحال هیچوقت مرا مقصر نمیدانند؛ ولی خودم با ۵۵ سال سن و مشکلاتی که از نتایج مدت اسارت و فشارهای روحی و جسمی آن زمان است و نیز عواقبی که خانوادهام باید تحمل کنند، نزدشان شرمگین و دلآزردهام. پس از چند روز پیغامی به موبایلم آمد که جهت دریافت کارت طلایی بیمه مراجعه کنم. به بنیاد رفتم، ولی کارتم نبود. علت را جویا شدم و پاسخ دادند پرونده شما توسط حراست مسدود گردیده، به حراست رجوع کردم که جناب غلامحسین منچگانی اظهار داشت برای رفع مشکلتان راهی جز اعلام برائت (از بهاییت) ندارید و عکستان را هم در روزنامه بیندازید! پس از پیگیریهای فراوان در بنیاد بالاخره پس از مدتی کارت طلایی بیمه را دریافت نمودم. حدود دو ماه بعد برای تمدید اعتبار دفترچه درمان به بنیاد و به واحد امور درمان نزد آقای کدخدا رجوع کردم و ایشان پس از اظهار مسدودی پروندهام، مرا به حراست راهنمایی نمودند. به آنجا نزد رییس حراست آقای خلیلی رفتم، ایشان خیلی آرام که دیگران نشنوند، به بنده که ارباب رجوع ایشان بودم، گفتند که چرا اینقدر مزاحم ما میشوی؟ شما تا برائتتان را اعلام نکنید، از هرگونه خدماتی محروم هستید؛ البته که به حرفش عمل کرد.»
همچنین سربازان بهایی از گرفتن ترفیع یا درجه هم در دوره سربازی محروم هستند. نمونه این برخورد با ستوان دوم «بابک باعینی» را در سند زیر میتوان مشاهده کرد:
«موضوع: ترفیع ستواندوم بابک باعینی ... مراتب ترفیع نظامی یاد شده بالا به علت پیروی فرقه بهاییت، کان لم یکن فرض و سرباز شناخته میشود. دستور فرمایید همانند سایر سربازان یگان از وی بهره خدمتی بهعمل آورده و به مشارالیه ابلاغ گردد. خدمت دوره ضرورت خود را بایستی با درجه سربازی به پایان و از دادن درجه قویاً خودداری نماید.»
یک فرد بهایی در دوره سربازی از انجام بعضی خدمات که سایرین اجازه انجام آن را دارند، محروم هستند. خدمت در آشپزخانه، کارهای دفتری مانند منشیگری و ماشیننویسی، امربَری و رانندگی محروم هستند. این محرومیتها در حالی اتفاق میافتد که از روز نخست که یک شهروند بهایی برای ثبتنام خدمت سربازی اقدام میکند. در ستون مذهب فرم ثبتنام، اعتقاد او مورد پرسش قرار میگیرد. سپس از اولین روز شروع دوره آموزشی تا پایان خدمت سربازی تحت کنترل حفاظت اطلاعات ارتش هستند. بخشنامه زیر از طرف معاونت پرسنلی نزاجا مؤید همین نکته است:
«خواهشمند است دستور فرمایید مفاد مشروحه زیر در مورد افراد وظیفه پیرو فرقه ضاله دقیقاً به مورد اجرا گذاشته شود.
١-فرماندهان مراکز آموزشی موظفند وضعیت افراد پیرو فرقه ضاله بهاییت را به حفاظت اطلاعات وابسته و عقیدتی سیاسی یگان مربوطه گزارش نمایند.
٢- حفاظت اطلاعات یگان ضمن مراقبتهای لازم وظایف محوله را برابر خط مشی ساح فاجا انجام دهند.
٣- عقیدتی سیاسی یگان با انجام مراحل ارزیابی نسبت به راهنمایی و ارشاد آنان اقدام نمایند.
۴- پس از انتقال این اشخاص از مراکز آموزشی سوابق امنیتی و مکتبی آنان توسط حاوابه وابسته و عقیدتی سیاسی به حاوابه و همچنین محل خدمت ارسال گردد.
۵- فرماندهان و روسای یگان محل خدمت آنان را با اخذ نظریه از حفاظت اطلاعات و [ناخوانا]. یگان، نسبت به گماردن آنان در مشاغل گوناگون اقدام نمایند.»
مدارک فوق نشان میدهد که سخنان ابراهیم رئیسی، ریاستجمهوری ایران بیش از آنکه جنبه عملی داشته باشد، دارای ماهیتی تبلیغاتی است و این بُعد با حضور رسانهها در یک دیدار سرزده بیشتر نمایان میشود. پیروان آیین بهایی ایران با بیشترین جمعیت عددی در بین اقلیتهای دینی ساکن در کشور کماکان از حقوق شهروندی محروم هستند و حکومت ایران، حتی از شهید نامیدن بهاییان کشته شده در راه وطن هم امتناع میکند.