اکبر خوشکوشک یکی از عناصر امنیتی نظام جمهوری اسلامی ایران است. بهگزارش روزنامهٔ آزاد، وی یکی از ۲۷ نفری بود که پس از اقرار وزارت اطلاعات مبنی بر اینکه «گروهی فاسد» در بدنهٔ این وزارت اقدام به کشتن ۵ نفر در سال ۱۳۷۷ کردهاند، دستگیر شد. اکبر خوشکوشک به قتلهای مخالفان سیاسی مرتبط بود. او از متهمان قتل فریدون فرخزاد بود.
اظهارات جنجالی
برای اولین بار پس از ۱۴ سال اکبر خوشکوش حاضر به مصاحبه شد و در آن ادعاهای جنجالی را مطرح کرد. وی مدعی شد که در قتل فریدون فرخزاد هیچ نقشی نداشته و این اتهامات ساخته و پرداخته افراد شیاد بودهاست.
همچنین گفت که تمام رسانههای فارسیزبان جهان جز صدای آمریکا و بیبیسی فارسی، ساخته جمهوری اسلامی هستند و اهداف این نظام را پیادهسازی میکنند. همچنین ادعا کرد که چهرههایی همچون علیرضا نوریزاده و شهرام همایون از عوامل جمهوری اسلامی ایران هستند. این سخنان با واکنش تند مخالفان حکومت مواجه شد.
***
حمید فرخنده - حضور اکبر خوشکوشک، کارمند سابق وزارت اطلاعات و متهم به شرکت در قتل فریدون فرخزاد در یکی از اتاقهای کلابهاوس در روز اول سال نو میلادی موجی از واکنشهای مختلف را هم در میان بخشی از روزنامهنگاران، گردانندگان اتاقهای کلابهاوس و فعالان سیاسی و هم در میان دیگر کاربران ایرانی این رسانه پرطرفدار بهراه انداخته است.
برخی بر این نظر هستند که اصولا نباید در اتاقهایی با چنین مهمانانی، چه بهعنوان شنونده و چه در ساحت سخنران، شرکت کرد. گروه دیگر کاملا نظر عکس دارند و بخش بزرگی نیز بدون اینکه پاسخ روشنی داشته باشند نظارهگر جدال میان موافقان و مخالفان حضور در چنین اتاقهایی هستند.
شاید اگر تعاریف جامعه شناسی و حد و مرزهای مقولات یا موضوعاتی مانند «روزنامهنگاری حرفهای» «مناظره سیاسی»، «گفتگوی سیاسی»، «سخنرانی» یا «بحث نظری با فلسفی» را بشناسیم بسیاری از این بحث و جدالها اصولا محلی از اعراب ندارند.
یکی از وظایف مهم روزنامهنگاری اتفاقا مورد پرسش قرار دادن افراد یا نهادهایی است که معمولا خود را در معرض پرسش قرار نمیدهند. اینکه بسیاری مردم از اخبار، مصاحبهها و یا اتاقهای کلابهاوسی در مورد مشخصی یا با حضور فرد مشخصی استقبال میکنند، نشاندهنده اشتیاق آنها در بازار عرضه و تقاضای خبر است. مورد مشخص اخیر نیز عطش آنها برای پی بردن به گوشهای از اتفاقات مهم یا قتلهای سیاسی را نشان میدهد که در داخل یا خارج کشور اتفاق افتاده است.
متاسفانه در میان خبرنگاران، روشنفکران و فعالان سیاسی ایرانی هستند کسانی متوجه استقلال این نقشها نیستند و خود را ملزم به رعایت این مرزها نمیدانند. البته این رلها گاه میتوانند همپوشانی داشته باشند، اما گروهی همیشه میخواهند کسوت خبرنگاری حرفهای را با کنشگری سیاسی و حتی سمت معلمی اخلاق هر سه با هم داشته باشند. هم توصیه اخلاقی و هم کنشگری سیاسی البته ارزش، جایگاه و ضرورت خود را دارند و در جای خود از الزامات هر جامعه، بهویژه جوامع توسعه یافته نیز هستند. چنانکه کمک به گردش آزاد خبر نیز وظیفه روزنامهنگاران مستقل و حرفهای است.
علیرغم توصیههایی که از سوی برخی به کاربران برای عدم شرکت در بعضی اتاقهای کلابهاوسی میشود عده زیادی از خبرنگاران، فعالان سیاسی یا کاربران عادی چه به دلایل حرفهای، سیاسی و چه به صرف کنجکاوی، در این اتاقها شرکت میکنند. این نفس وقایع، اهمیت خبر و شخصیت خبرساز، چه خوب و چه بد، هست که شنونده را به اتاقی میکشاند یا نمیکشاند.
کسب خبر، کنجکاوی درباره جزئیات پنهان مانده یک قتل یا شنیدن روایت یک راوی چه ربطی به خوبی یا بدی عمل خبرساز، تبرئه روای و یا «ابتذال شر» دارد؟
اینکه جمعیت زیادی در اتاقی حاضر شوند که تعدادی روزنامهنگار حرفهای یا غیرحرفهای و یا کاربران معمولی یک متهم به قتل سیاسی یا یک مامور سابق اطلاعاتی را درباره نقشاش مورد پرسشگری قرار دهند و برعکس جمعیت کمی در اتاقی که برای یادبود یا بزرگداشت یک فعال حقوق بشر زندانی برگزار میشود حاضر شوند، نه چیزی از قبح قتل سیاسی میکاهد و نه چیزی از ارزش و اهمیت کار آن فعال حقوق بشری کم میکند. این چه ربطی دارد به آن؟ شرکتکنندگان در اتاقهای کلابهاوسی و یا عموما کاربران رساناهای اجتماعی نیز در دنیای امروز که مردم منابع خبری-تحلیلی مختلف و متنوعی در دست دارند در تشخیص سره از ناسرههایی که در این رساناها یا اتاقها مطرح میشود، چندان با مشکل روبرو نیستند.
جهاد همخوابگی! ابومالش