بنا به گزارش یک منبع موثق از وزارت خارجه به کمپین سفارت دیپلماتهای مخالف جمهوری اسلامی، توافق برجام دو انجام گرفته و این بار خامنهای جام زهر اتمی را بخاطر بقای رژیماش و آماده سازی مقدمات رهبری پسرش مجتبی، تمام و کمال خورده است. بجای یکصد و چهل میلیاردی که حسین اوباما نقدا در برجام اول به خامنهای پرداخت نمود. این بار فقط هفت میلیارد دلار بدهی کره جنوبی به رژیم پرداخت میشود. توافق دو ساله است. تحریمها برداشته میشود. خامنهای ذخیره اروانیوم شصت در صد غنی شدهاش را در اختیار اربابش پوتین میگذارد. تا در صورت خروج مجدد آمریکا از برجام (انتخاب مجدد ترامپ) این ذخایر به رژیم اعاده گردد. این که چه خواهد شد و ما ملت ایران، در مقابل این خاصه خرجی بایدن و شرکای الیگارشی گلوبالیزیم جهانی، به خامنهای، چه بکنیم. شایسته است. که یک بار دیگر این گزارش را با هم بخوانیم:
انجام برجام دو و پروسه رفع تحریمها به دلایل زیر کلید خورده، اکنون چه باید کرد؟
پس از تایید سفر رئیسی به مسکو، برای امضای قرارداد خرید تسلیحات نظامی و تجهیزات سرکوب، از سوی دفتر پوتین و سرانجام، اقدام در تاسیس کنسولگری چین در بندرعباس، بعد از دو سال وقفه و در راستای احیا و اجرای قرارداد بیست و پنج ساله، اینک جشن گرفتنهای کیهان تهران، بعنوان ارگان رسمی بیت رهبری، حاکی از پذیرش برجام دو، پولهای باد آوردهای که همچون بر جام اول، بدست میآورند. میلیاردها دلاری که نصیب دو ارباب چینی و روسی میشود و در نتیجه تایید رسمی خضوع و خشوع ولی فقیه، در مقابل اربابان شرق و غربی خود، میباشد.
اولین بار، این نماینده روسیه در مذاکرات وین بود. که مژده حصول به توافق را، اعلام و چینیها نیز، با اشاره به کنسولگری در حال تاسیسشان در جنوب کشور، آن را تایید نمودند. چون مبلغ متنابهی از این پولها صرف خرید از این دو ارباب خامنهای از جملخ تسلیحات نظامی از روسیه، خواهد شد. دو ارباب دیگر، یعنی آمریکا و اروپا، از بیم اینکه، لطمهای به توافقات برسد و بقول خامنهای، دشمن خرابکاری کند. با انتشار مقالاتی در ارگان وابسته به خود، نشان دادند. که به جنگ زرگری، تا مرحله نهایی شدن برجام دو، ادامه دهند. از جمله فارن پالیسی صحبت از شکست دیپلماسی دولت بایدن، در مقابل جمهوری اسلامی نمود. نیویورکر هم هشدار داد. که با شکست دیپلماسی، تغییر رویکرد در قبال رژیم تهران، بررسی میشود. نشریه انگلیسی اسپکتیتر نیز از مذاکرات وین به عنوان بزرگترین شکست سیاست خارجی غرب نام برد. برای ساکت کردن تل آویو نیز، سرانجام پذیرش نهائی فروش هواپیماهای حامل سوخت، به جنگندههای اسرائیل را، جهت زدن تاسیسات اتمی رژیم اسلامی، رونمایی کردند. تا در پشت پرده، توافقات برجام را، نهایی نموده و خون جدیدی، به ماشین کشتار رژیم، در داخل و خارج از کشور، داده و باین ترتیب مخالفین این توافق را، که مردم ایران و ملل منطقه و جهان و کشورهای همسایه ایران و اکثریت قریب به اتفاق کشورهایی، که چوب شرارتهای رژیم ولی فقیه، به تنشان خورده را، با این اقدامات، سرکار گذاشته، تا تظاهراتی، اعتراضاتی، مخالفت هایی و خرابکاری هایی، علیه این توافق، انجام ندهند.
هم اربابان و هم رژیم راضیاند و تنها مردم ایران هستند. که سرشان بی کلاه مانده و میبینند. که باز ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند. که بار دیگر، مافیای خامنهای و شرکاء، صدها میلیارد دلار یا مفت، بدست آورده، جیبهای بی انتها و گله گشاد خود را، پر و آتش به اختیار علیه مردم در داخل کشور ونیز هیزم آتش حمام خونهای منطقه را شعله ور نمایند. اینک ما ملت، چکار میتوانیم بکنیم:
هم اکنون در صحنه مبارزه، دو قشر بسیار مهم و کارآمد، هم حرف اول را در ایران میزنند و هم میتوانند. با پیوستن ما، به آنها حرف آخر را نیز، در کشورمان زده، مهر باطل شد. به این بساط بدخیم بزنند.
قشر اول، آموزگاران کشور هستند. که در پرورش همه ماها، نقش کلیدی داشتهاند. اصولا، آموزش هر انسانی، که بعد از پدر و مادر، توسط معلمان، صورت پذیرفته، این عادت ذهنی در همه ماها ایجاد کرده، که احترام معلم را مراعات و اعمال و رفتار آنان را، اعم ار آموزگار زن و مرد، بعنوان مادر و پدر معنوی، سرمشق خود قرار دهیم. تظاهرات آموزگاران، اعم از شاغل و بازنشسته، در سراسر کشور درسی است، بسیار بزرگ، به ما ملت ایران، که این رژیم همه چیز ما را بر باد داده، همه عناصر حیات را، از ما گرفته، بجای تربیت مدیران کاردان، برای ساختن کشور، هر روز و هر ماه، بخاطر حفظ بقای خود، از ترس ملتی معترض، عمده بودجه و درآمدهای کشور را، صرف استخدام و آموزش نیروهای سرکوب و تروریست خود و تهدید مردم نموده و میکند. اسم آن را هم گذاشته، که اگر در بودجه جدید، ما سیصد و پنجاه هزار، بسیج تازه نفس، وارد میدان میکنیم. بخاطر مبارزه با تروریسم است. که منظور رژیم، هشتاد میلیون مردم معترض ایران و مبارزات روزانه و دائمیشان، با این بساط بد خیم ضد بشری، میباشد.
دوم، زنان مادران دختران قهرمان ایران، که بیش از نصف جمعیت کشور را، تشکیل میدهند و از فردای روی کار آوردن این رژیم، توسط اربابان خارجیاش، یک روز هم آرام و قرار نداشته و آتش مبارزه را، همواره گرم و شعله ور، نگه داشتهاند. اکنون با به زیر پا انداختن و له کردن عمامه آخوندی، توسط یک بانوی قهرمان، نهضت بزرگی، درسراسر ایران، راه انداخته شده، که تیر را به قلب دشمن ملت ایران، یعنی ملا جماعت و عمامه زده، که سمبل و نشانه همه جنایات و شستشوی مغزی و بردگی باقیمانده از عصر حجرو رئیس قبیله و جادوگر قبیله، تا عصر تفتیش عقاید، از سوی کشیشها در قرون وسطی بوده، که شایسته است. همه زنان و مردان داخل کشور، حول محور زنان قهرمان و پدران و مادران معنوی مان، یعنی آموزگاران کشور، اعم از زن و مرد، متحدا وارد مبارزه بی امان و دوام دار، تا مرحله پیروزی گردیده و هموطنان خارج از کشور نیز، زبان گویا و صدای حق طلبانه و آزادی خواهانه ملت ایران، در مجامع رسمی مدنی بین المللی، گردند. بقول زنده یاد حمید مصدق:
هر کسی میخواهد من و تو ما نشویم. خانهاش ویران باد. ما اگر ما نشویم. ما تنهاییم. تو اگر ما نشوی، خویشتنی. من اگر برخیزم تو اگر برخیزی همه برمی خیزند. من اگر بنشینم تو اگر بنشینی، چه کسی بر خیزد؟ چه کسی با دشمن بستیزد؟.. و اینکه در میدان مبارزه.. کوه باید شد و ماند... تا پیروزی نهایی و نجات ایران