القدس العربی در مطلبی به قلم إبراهیم نوار نوشت: دور جدید مذاکرات وین برای احیای توافق هستهای ۲۰۱۵، به منزله زمینه سازی برای مذاکرات واقعی است که تنها با پیوستن ایالات متحده به گفتگوهای مستقیم حاصل میشود و این تصمیم با ایران است. با اینکه وزارت خارجه آمریکا تمایل زیادی برای بازگشت به گفتگوهای مستقیم دارد و آن را یکی از شروط موفقیت مذاکرات میداند، ایران تنها زمانی مذاکره با هیئت آمریکایی را قبول میکند که ایالات متحده پیشنهاد قابل قبولی ارائه کند. در حقیقت مهمترین شرط ایران، رفع تمام تحریمهای غیر قانونی ترامپ با دادن ضمانتهای مشخص است.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: با شروع دور نهم مذاکرات، نشانههای تحولی در خطاب سیاسی ایران پدیدار شده که شرط «توافق دائمی» را به «توافق خوب و تضمین شده» تبدیل کرده و بار دیگر ایران روی شرط رفع تحریمها بعنوان خط قرمز خود تاکید نموده است. این تغییر، ایران را به موضع آمریکا که دست یابی به توافقی طولانی مدت در زمان حاضر را بعید میداند، نزدیک میکند و حالا ایران به دنبال یک توافق «انتقالی» با سادهترین شروط است که هدف از آن، طولانی کردن زمان برای دست یابی به اورانیوم ۹۰ درصد است.
تیم مذاکره کننده آمریکا، که شامل وزیر خارجه و معاون او، مشاور امنیت ملی و مدیر سازمان اطلاعات مرکزی این کشور، به اضافه رابرت مالی، رئیس هیئت مذاکره کننده، در این باره قانع شده اند که بازگشت کامل به توافق سال ۲۰۱۵ غیر ممکن است و سعی برای ادغام برنامههای موشکی ایران و فعالیتهای آن در منطقه، با توافق هسته ای، موجب از میان رفتن کامل توافق میشود. بنابراین، ظاهرا ما در برابر یک تحول در دو موضع ایران و آمریکا هستیم که هر دو طرف توافق فراگیر و دائمی را بعید دانسته و به توافق انتقالی نزدیک شده اند. همین مساله باعث نگرانی شدید جمهوری خواهان کنگره شده و خشم شدید اسرائیل را برانگیخته است. همچنانکه برخی کشورهای عربی نیز از این موضوع خشمگین هستند و تل آویو تلاش دارد تا از این فضا برای طرح یک برنامه امنیتی در راستای تقویت نقش خود در خلیج فارس، استفاده کند. رئیس جمهور آمریکا شخصا وارد معرکه شده و سعی میکند خشم اسرائیل را کنترل کند، همانطور که با نفتالی بنت گفتگو کرده و تاکید نمود که شراکت تاریخی گرمی بین ایالات متحده و اسرائیل وجود دارد و واشنگتن همچنان به تل آویو کمک میکند تا توافقهای ابراهیم در منطقه خاورمیانه گسترش یابد. علاوه بر اینکه بایدن متعهد شد در زمینه برنامههای به روز کردن گنبد آهنین، به اسرائیل کمک کند، ضمن آنکه تاکید کرد اسرائیل در تصمیم گیری آزاد است.
سادگی دیپلماسی آمریکا
پیش بینی مذاکراتی که هنوز شروع نشده، ساده لوحانه است و با وجود نزدیکی اخیر موضع ایران و آمریکا، انعکاسهای پیشنهاد آمریکا در تهران همچنان منفی است و اظهارات دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران، علی شمخانی، وزیر خارجه، امیرعبداللهیان و رئیس هیئت مذاکره کننده، علی باقری کنی، همگی حاکی از آن است که پیشنهاد آمریکا غیر متوازن و ناهماهنگ است. این ارزیابی، هر چند که پیشنهاد را رد نمیکند، نکتهای مبنی بر پذیرش آن هم دربرندارد، بلکه تنها به معنای وارد شدن پیشنهاد آمریکا در روند چانه زنی در جهت تصحیح آن است، تا با معیارهای ایرانی «متوازن» و هماهنگ شود.
نقطه شروع واقعی در مذاکرات جاری، در مفهوم ایرانی، «رفع تحریمهاست». اما در مفهوم جدید آمریکا، این نقطه، التزام و پایبندی ایران به کاهش سطح برنامههای هستهای آن است، تا دست یابی ایران به «نقطه شکاف» تا دیرترین زمان ممکن به تاخیر بیفتد، که به عقیده کارشناسان، این زمان، ۶ ماه است، نه ۱۲ ماه، آنطور که در توافق الی سال ۲۰۱۵ آمده بود.
طولانی کردن زمان رسیدن ایران به این نقطه، مستلزم تعلیق غنی سازی ۶۰ درصدی اورانیوم و توقف تولید آن، توقف فعالیت سانتریفیوژهای پیشرفته و طراحی دوباره نیروگاه اراک است که در زمینه تولید آب سنگین لازم برای نیروگاه هستهای بوشهر، فعالی دارد. علاوه بر اینکه فعالیتهای نیروگاه فردو نیز باید متوقف شود و تمام فعالیتهای هستهای ایران تحت نظارت آژانس بین المللی انرژی اتمی درآید.
ریچارد نفیو، نایب رئیس مستعفی هیئت مذاکره کننده آمریکایی، معتقد است که هیئت آمریکا اشتباه کرد که به مجرّد راه اندازی سانترفیوژهای IR-۶ از مذاکرات خارج نشد. این بدین معناست که مذاکرات هنوز با واقعیت موضع ایران در مورد کمیت و کیفیت امتیازدهیهای هسته ای، برخورد نکرده است تا در مقابل، رفع تحریمهای اقتصادی انجام شود.
از اغاز ماه جاری، دیپلماسی آمریکایی به سرعت به حرکت درآمده و واشنگتن دیدگاه خود را به متحدان خود در فرانسه، انگلیس، اسرائیل و دولتهای عضو شورای همکاریهای خلیج فارس، مصر و اردن، ارائه کرده، که براساس آن، دست یابی به توافقی برای تعلیق برنامههای هستهای ایران، بهترین راه حل ممکن است، به شکلی که واشنگتن و متحدان آن فرصتی برای خرید وقت لازم در جهت دست یابی به توافقی طولانی مدت داشته باشند، بدون اینکه این مساله با خطر رها کردن ایران و پیشرفت برنامههای هستهای ایران همراه باشد، چرا که ایران در حال حاضر تنها چند هفته با نقطه شکستن توافق هستهای فاصله دارد، ضمن اینکه توافق سال ۲۰۱۵ در سال ۲۰۳۰ به پایان میرسد و همین امر، مستلزم اقداماتی برای اعتمادسازی و زمینه سازی در راستای توافق جدیدی است که جایگزین توافق قبلی شود.
به نظر میرسد اطلاعاتی که دستگاه دیپلماسی آمریکا در مورد پیشنهاد جدید به روزنامه وال استریت ژورنال داده، با هدف جلب افکار عمومی در برابر مخالفت ایباک و سازمانهای دیگر حامی سیاست دولت اسرائیل است، سازمانهایی که تنها گزینه تعامل با ایران را نابودی کامل برنامههای هستهای آن، از راه دیپلماسی یا جنگ میدانند.
پیشنهاد آمریکا
طبق سند ارسالی وزارت خارجه آمریکا به کنگره در مورد دور جدید مذاکرات، این پیشنهاد با هدف تسهیل گفتگوها و کمک به بازگشت متقابل به توافق هستهای اصلی ارائه شده است، که دربردارنده تعلیق غنی سازی اورانیوم، تغییر برنامه نیروگاه اراک در زمینه تولید آب سنگین مورد نیاز ایستگاه هستهای بوشهر و تعدیل فعالیت فردو است، در مقابل، شرکتهای اروپایی، چینی و روسی، که در تاسیسات برنامههای هستهای صلح آمیز ایران فعالیت دارند، به استثناهایی در زمینه تحریمها دست مییابند.
موضع ایران
تهران یک دیپلماسی آرام و هوشمندانه را در پیش گرفته، که به دور از هیاهو و سر و صداست، ضمن آنکه رفتار عملی آن، موضع مذاکره کننده ایرانی را تقویت میکند. در همین رابطه، صحبتهای رهبر جمهوری اسلامی بر اهمیت ایجاد روابط منطقهای مفید با دولتهای همسایه نظیر روسیه، چین و هند با هدف کاهش تاثیر تحریمها بر اوضع اقتصادی، تمرکز کرد. این اظهارات، نشان میدهد چرا ایران تمایلی ندارد به هر قیمتی به توافق هسته ای، دست یابد.
دولت ابراهیم رئیسی تلاش میکند اقتصاد را به نحوی اداره کند که گویا قرار نیست به زودی توافقی صورت گرفته و تحریمهای آمریکا برطرف شود. از دیدگاه ایران، بازگشت به توافق هستهای مستلزم آزاد شدن تمام اموال بلوکه شدن آن، رفع عملی تحریمها، بویژه در دو حوزه نفت و گاز و آزادی ایران در رسیدن به بازارهای خارجی است.
نکته قابل ملاحظه آن است که استثناهایی که برای تحریمها در پیشنهاد آمریکا ذکر شده، هیچ جذابیتی برای تهران ندارد و حتی کمتر از برخی استثناهای مشخص شده توسط ترامپ است که در مورد کره جنوبی، هند، چین، ژاپن، ایتالیا، تایوان و ترکیه، اعمال شده و به تهران اجازه داده شد بود تا با این کشورها آزادانه تجارت کند.
مسیر هر توافقی بین ایران و ایالات متحده، باید از این سه عامل عبور کند، اول، ارائه پیشنهادی مورد قبول برای ایران در مورد رفع تحریمها، دوم، پذیرش پیوستن ایالات متحده به مذکرات، از سوی ایران، و سوم، توافق بر سر شروط بازگشت کامل آژانس بین المللی انرژی اتمی به بازرسی از تاسیسات و فعالیتهای هستهای ایران. پیش از این، صحبت از نزدیکی رسیدن به توافق، یا اینکه زمان آن نزدیک شده، نوعی ساده لوحی دیپلماتیک است.