سرویس سیاسی انصاف نیوز: حسن ارشاد، پژوهشگر حوزهی بهاییت به بهانهی برنامهی اخیر تلویزیون ایران اینترنشنال -که در آن منصور فرهنگ به ابراز پشیمانی از ادعاهای خود در اوایل انقلاب درمورد بهاییان پرداخته است- به ادعاهای آن روزها و ادعاهای امروز فرهنگ پرداخته است.
منصور فرهنگ در اوایل انقلاب ۵۷ در اظهار نظری که امروز میگوید دوساعت بعد از طرحش از آن پشیمان شده بود، ادعا میکند که بهاییان به دلیل سالهایی در قرن ۱۹ که در برخی مناطق ایران تحت ظلم بودهاند، نگاه خصمانهای به ایرانیان پیدا کردهاند و به همین دلیل هم ساواک برای شکنجهی انقلابیون آنها را به کار میگرفته است. او همچنین ثابتی رئیس ساواک را هم بهایی خوانده بود که امروز از هردوی این ادعاها ابراز پشیمانی میکند و با اینحال همچنان اذعان میکند که این نقد را به جامعهی بهاییان وارد میداند که تنها دغدغههای حقوق بشریشان معطوف به هممسلکان خودشان است و دغدغههایی در سطح جامعه ندارند.
او در برنامهی اخیر شبکهی ایران اینترنشنال، تمامی ادعاهای پیشین خود را پس میگیرد.
انصاف نیوز: ادعاهای سال ۵۷ منصور فرهنگ درمورد بهاییان را چطور ارزیابی میکنید؟
حسن ارشاد: راجع به این مصراجع به این مصاحبه پیش از دادن پاسخ نکتهی مهمی که باید مطرح کرد این است که ادعا میکنند بیش از ۱۵۰ سال قدمت نقض حقوق شهروندی بهاییان وجود دارد و به زمان باب برمیگردد. بهاییان بزرگوار بخاطر اینکه به بحث حقوق شهروندی خود قدمت تاریخی دهند و مطرح کنند که اینگونه نبوده که ما تنها الان تحت ظلم باشیم و حقوق شهروندیمان نقض شود، بلکه بیش از ۱۷۰ سال، چون باب را هم جزو تاریخ خود میدانند، قدمت دارد؛ اول از همه من آرزو میکنم تمام کسانیکه در حورزهی مسائل فرهنگی مطلبی ارائه میکنند، در آن حوزه اطلاع داشته باشند.
آقای فرهنگ هم آن موقعی که آن اظهارات را در گذشته کردند از روی بیاطلاعی بوده است و هم الان که اظهار نظرهایی کردند از روی تخصص در این حوزه نبوده است.
انصاف نیوز: دقیقا کدام مسائل منظورتان است؟
وقتی فردی مطرح میکند که ۱۶۰-۱۷۰ سال پیش بهاییان مورد ظلم قرار گرفتهاند و از مطالبی که در رسانهها در این چند سال اخیر و همچنین در منابع تحقیقی بهاییان -مثل قبله عالم آقای عباس امانت- قابل بررسی است [اطلاع نداشته باشد چنین است]؛ اینکه هنگامی که بهاییان مقابل ازلیان قرار گرفتند، برای جذب ازلیان باب را تحقیر کرده و حقیقت آوردهی باب را در آن دوره عیان کردند که در منابعشان فراوان است.
باب را در آن لحظه بعنوان یک حرکت داعشی و تروریستی که سعی داشت با اسلحه به مقاصد خودش برسد و حرکتی غیر مدنی است معرفی کردند. مدارک فراوانی نزد بنده است و تنها یک نمونهاش این است که اولین کسی که مطرح کرد باب باوری تروریستی دارد و حکومت قاجار را رجعت صفتی بنی امیه میدانست و مطرح میکرد که «من میخواهم زمینهساز حکومت امام زمان باشم و حکومت باید بیانی باشد»، و در تفسیر سورهی یوسف، ایشان دستور میدهد به شاه که تمام افرادی که این کتاب بدستشان میرسد و قبولش نمیکنند باید کشته شوند! اینکه ما بیاییم چنین کسی را واجد وصف نهضت اجتماعی بدانیم و یک حالت مثبت به او دهیم تحریف تاریخ است.
همین موضوع را جناب بهاءالله صحه میگذارند؛ در کتاب مکاتیب خود، جلد سوم صفحهی ۲۶۶، ایشان مطرح میکند و میگوید «آوردهی باب: سرها را ببرید، کتب غیربابی را بسوزانید، خراب کردن تمامی اماکن غیر بابی»؛ که حتی خود عبدالبهاء دستور میدهد به میرزا ابوالفضل گلپایگانی که کتابی بنویس در برابر ازلیها؛ که مستر براون بابی -مستشرقی که بابی شده بود- کتابی نوشته به نام نقطه الکاف، کتابی است متعلق به بابیها که احیایش کرده است، مقدمهای بر این کتاب نوشته است و از داخل این کتاب هم نقد باور بهاءالله بیرون میآید.
در آن کتابی که به دستور بهاءالله نوشته میشود گفته میشود باب کسی بود که گفته بود بیت المقدس باید خراب شود، همهی یهودیها باید کشته شوند، مکه باید تخریب شود؛ و خود بهاءالله این کتاب را امضا کرده است. اینها عین فرامین باب بوده است در کتابهایش. آنوقت جناب آقای فرهنگ بزرگوار! شما بیایید مطرح کنید که ۱۷۰ سال پیش، یا آقای ثابتی بیاید صحه بگذارد که این اتفاقات آن زمان رخ داده. این مطلب غلطی بود که ارائه داده شد.
بخش دوم اینکه اگر ایشان اطلاع میداشت، بحث بر سر این نبود که حالا ۴ نفر در سیستم شاهنشاهی شکنجهگر بودند. داستان خیلی فجیعتر از این حرفهاست؛ ایشان باید اطلاع میداشت.
انصاف نیوز: دربارهی این موضوع خاص شما اطلاعی دارید؟
بله! اینها در راس ارتش بودند. ایشان کمی تحقیق میکرد میدید که آقای شاداب عسگری کتابی نوشته که تمام نظامیان زمان شاه، تمام نظامیانی که در سیستم اطلاعاتی و امنیتی بودند را نام برده و افراد را با اسناد تسجیلشان آنجا آورده است. در این کتاب نوشته ۵۰۰ نفر در ارتش بوده است و طی تماسی با من ایشان اعلام کرد که ۱۳۰۰ افسر زمان شاه [بهایی بودند] که سند تسجیل شدن اینها را ما داریم.
انصاف نیوز: منظورتان سند بهایی شدنشان است؟
بله! و عموم اینها زمان استخدام گفتهاند ما مسلمانیم. برگهی تسجیلشان در سیستم اداری تشکیلات بهایی که بعد از انقلاب در اختیار انقلابیون قرار گرفت موجود است و اینها به دروغ گفته بودند مسلمانند و وارد سیستم شده بودند.
انصاف نیوز: البته حرف آقای فرهنگ درمورد ارتش نبود؛ آیا شما راجع به ساواک و شکنجهگران سندی پیدا کردهاید؟
ببینید! قطعا آقای پرویز ثابتی در سیستم و تشکیلات بهایی بوده است؛ قطعا هویدا در سیستم بهاییت بوده است. در کتابی بنام خاطرات اسفندیار قباد مطرح میکند سه نفر در ترکیه بنام خاندان چلبی، این سه نفر پیشنماز و امام جمعه بودند. اینها برمیگردند، به عبدالبهاء نامه مینویسد که من برگردم و اعلام علنی کنم. عبدالبهاء میگوید که تو تقیه کن و اعلام نکن و به کارت ادامه بده تا وقتش برسد.
باتوجه به اسناد مفصلی، افراد کلیدی در جاهای مختلف بودند و به توصیهی عبدالبهاء نگفتهاند که بهایی بودهاند. پس این حرف که فلان شخص نگفته من بهایی بودهام پس بهایی نیست، قابل قبول نیست. هویدا که فرزند عین الملک بوده و او فرزند میرزا رضای قناد بوده است، یکی از حواریون اطلاعاتی خاص بهاءالله. عین الملکی که در بیروت مسئول سیستم سفارت ایران بوده است، ماهی یکبار یک نامه به مسئولین خود در ایران میداده است و ده نامه به عبدالبهاء میداده است، نامههای ایشان در کتاب «آیات بینات» موجود است.
انصاف نیوز: درمورد خود هویدا آیا سندی دارید؟
خود هویدا اقدامات و حاصل اعمالش [نشانگر این موضوع است].
انصاف نیوز: درمورد ثابتی چطور؟
قطعا ایشان در این سیستم بوده است و بهایی بوده است.
انصاف نیوز: آیا سندی دارید؟
نه؛ حاصل اقدامات و کارهای ایشان...
انصاف نیوز: پس سند ندارید.
سند نه؛ ولی خاندانشان خاندان بهایی بودند و اسنادی هست که وقتی به اسرائیل میرفتند ایشان به مقام اعلی میرفتند؛ اما خب شاید رفتنشان برای دید و بازدید و این حرفها بوده و بخواهند انکار کنند، انکار میکنند.
انصاف نیوز: درمورد ارتشیها گفتید سندش موجود است، اما درمورد شکنجهگران چیزی که سندش باشد وجود دارد؟
ببینید مثلا سازمان اتکا را آقای شاداب عسگری سند میآورد که مسئولینی که مسئول جذب افراد بودند در سازمان اتکا، گزارش خود ساواک است که نام میآورد که کسانی که میخواهند استخدام شوند با پیشنهاد سوءاستفاده جنسی روبرو میشوند؛ سند میآورد و این فقط ردههای استخدامی سازمان اتکا است که در اختیار بهاییان بوده است.
من دارم سند مادری به شما نشان میدهد که تمام تخلفات مانند این را هم مقامات امنیتی و هم مقامات نظامی عادی که در سیستم پهلوی بودند، آقای شاداب عسگری عکس گرفته ودر این کتاب آورده است و من در کانالی اینها را دستهبندی شده آوردهام؛ بعنوان تخلفاتی که هم ظلمی به دیگران بوده و هم استفاده از موقعیتهای مالی و لباسیشان که مفصل است.
انصاف نیوز: این اسناد مثلا درمورد سوءاستفاده جنسی چقدر اثبات کننده است؟
اسناد عین نامهای است که بدنهی گزارش دهنده خود ساواک داده بوده است و خود بهاییها هم به اینها استناد میکنند در موضوع تضییع حقوقشان. سایتی هست به نام «اسناد بهایی ستیزی از ابتدا تا الان» که بسیاری از این اسناد در جهت تایید امور خودشان مورد استنادشان قرار گرفته است.
انصاف نیوز: ادعای دیگری که آقای فرهنگ در آن سالها داشته و امروز از آن بازگشته این است که بهاییان نگاه خصمانهای به ایرانیان دارند بخاطر ظلمهایی که میگویند در قرن نوزدهم به آنها شده است. در این باره شما چه نظری دارید؟
آقای فرهنگ در جریان نیستند و امیدوارم مطالعاتشان را تکمیل کنند. کتاب «توقیعات مبارکه» که متعلق به آقای شوقی است و تمام فرامینی که از سال ۱۹۵۲ تا سال ۱۹۵۷ که از دنیا رفتند در این کتاب آورده است؛ جناب آقای فرهنگ! ایشان توقیعی دارد به نام توقیع ۱۱۰ بدیع، که سال ۱۹۵۲ این را ارسال کرده است به محفل ملی ایران که ۱۳۳۲ میشود، دقیقا اول اردیبهشت و اول عید رضوان، دقیقا در این کتاب اعلام میکند که تشکیلات بهایی، که حکومت بهایی است، نه مسئول رهبر معنوی تشکیلات بهایی در ایران؛ اسنادش هست اما من وارد مباحث فنی نمیشوم؛ اما جناب شوقی علنا به محفل ملی ایران اعلام کرده است که محفل ملی در هر کشوری حکومت ملی در آن کشور است.
بهاءالله جملهای دارد، تحت عنوان «طوبی للامراء والعلما»؛ آقای شوقی در پیامی به بیت العدل اینها را توضیح داده است. آقای شوقی مطرح میکنند که للامرا یعنی حاکمان که یعنی محافل ملی، محافل محلی و بیت العدل؛ اینها حاکمانیاند که قوه قضاییه، مجریه و مقننه دارند و معاونتهای مختلفی هم دارند که آنها را لجنه میگویند. یکی از این لجنهها، لجنهی صیانت است، یعنی همان وزارت اطلاعات. یعنی در مملکت ایران، آقای فرهنگ بزرگوار! همان سال تشکیل محفل ملی ایران که آقای علی اکبر فروتن زمان عبدالبهاء آن را انجام داد، اینها در ایران حکومت تشکیل دادند؛ نه ۹ نفری که رهبر معنوی باشند.
انصاف نیوز: آقای ارشاد لطفا اسناد صحبتهایتان را بعد از مصاحبه ارائه دهید.
حتما اسناد را میدهم. عین سند است که شوقی مطرح میکند که ما قائل به تجمیع قواییم و تمسخر میکند نظامات سایر کشورها را و میگوید تفکیک قوا کار بیهودهای است و ما پیشرفته و قائل به تجمیع قواییم. جالب است که بیت العدل سال ۲۰۰۱ دوباره همین را تکرار میکند خطاب به محافل ملی، میگوید من تفویض کردم قوه مقننه و مجریه و قضاییه را به هر کشوری. لذا وقتی سال ۲۰۰۷ رسما منصوب میکند از اسرائیل رهبران بهاییان را در ایران، که اسمش را کردند هیئت یاران، درواقع اینها هیئت دولتی هستند که وظایف قوای مقننه و مجریه و قضاییه به اینها از بیت العدل تفویض شده است.
من اعلام میکنم بابت تک تک صحبتهایم حاضر به گفتوگوی با همین آقای عرفان ثابتی هم هستم. عزیزان در این کتاب آقای شوقی اشاره میکند به اعصار ثلاثه. عصر اول یعنی باب، بهاءالله و عبدالبهاء ۱۹۲۱ تمام میشود، عصر تکوین یعنی تکوین موسسات و تشکیلات اداری بهایی برای رسیدن به حکومت و عصر آخر هم عصر حکومت جهانی بهایی است.
انصاف نیوز: منظور حکومت بوده است یا ساختاری برای جامعه خود بهاییان؟
نه! منظور حکومت دینی است! سال ۱۹۵۲ خطاب به محفل ملی ایران، عراق، عربستان این عهود عصر تکوین را که عصر ثانی است دارد میگوید؛ مراحلش را هم یکی یکی میگوید. میگوید مرحلهی اول مرحلهی مجهولیت است، مرحلهی دوم مظلومیت، مرحلهی سوم انفصال، و میرود تا مرحلهی پنجم و مثال میزند و مطرح میکند که منظورش دقیقا حکومت است و نه حکومت بر دلها. جناب شوقی دقیقا مثال میزند: ظهور نصرتی عظیم؛ شبیه و نظیر فتح و پیروزی که در قرن رابع از میلاد حضرت روح رسید؛ در عهد قسطنطن، نصیب امت مسیحیه گشت.
سال ۱۳۳۲ دستور میدهد به محفل ملی ایران -تا دیدند مملکت بهم ریخته است- و از سالیان قبل با مدارس تربیت در ایران ظرفیتسازی کرده بودند و زمان عبدالبهاء تاسیس شدند و رضاشاه آنها را بنا به دلایلی بست، باتوجه به آن ظرفیتها در آن سال اعلام میکند و مطرح میکند که باید عین آن حکومتی که در قرن ۴ میلادی تحقق پیدا کرد -در مرحلهی پنجم که رسمیت است- باید به مرور ایام مبدل و منجر به «تاسیس سلطنت» -نه جمهوری و نه انتخابات- «سلطنت الهیه و ظهور سلطهی زمنیه یا زمینیهی شارع این امر عظیم گردد!».
این سند را برای این گفتم که تمام فعالیت تشکیلات بهایی، تولید و ایجاد منابع انسانی برای سیستم خودش بود، چون راس را گرفته بودند، در فضای نظامی تسلط داشتند، در فضای دربار تیمسار ایادی را دیگر همه میدانند که تسلط داشته است، در کابینه افرادی مثل هویدا تسلط داشتند. شما فقط ثابت پاسال و هژبر یزدانی را نگاه کنید که اقتصاد مملکت را دست خودشان گرفته بودند. مملکت دست این عزیزان بود ولی فقدان منابع انسانی مشکل اینها بود. لذا آقای ثابت پاسال میآید و شبکهی تلویزیونی براه میاندازد.
در همان گزارشات ساواک آمده، یکی از سران ساواک که آقای شاداب عسگری عکسش را هم آورده گزارش میکند و میگوید که من نشستهام کنار زن و بچهام و دارم فیلم میبینم، این شبکهی آقای ثابت پاسال صحنههایی را نشان میدهد که من از بچههایم خجالت میکشم. فکری برای استحالهی فرهنگی کنیدو...
انصاف نیوز: آن مدارسی که اشاره کردید را چرا رضاشاه میبندد؟
زمان عبدالبهاء، یعنی زمان مظفرالدینشاه، وقتی ایشان به غرب میرود همان جا خانمی بود ملقب به ام المبلغات، میآید و میگوید من میخواهم کار خیر در ایران انجام دهد. عین کاری که بهاییها طی ۲۵ سال گذشته دارند در ایران میکنند. الان هم در ایران به همین بهانه حضور دارند که «من دلم برای فرهنگ ایرانی میتپد، من میخواهم پول خرج کنم و با پول خودم در اینجا مدرسه بزنم، میشود مجوز بدهید؟!» از مظفرالدینشاه همان جا مجوز میگیرد و قبل از اینکه مظفرالدین شاه به ایران بیاید اینها میآیند این را ملعبه قرار میدهند و مدرسهی تربیت را که اولین آن در همین خیابان کاخ انموقع و فلسطین امروز است درست میکنند. ۳۵ سال از این واقعه میگذرد و اینها این مدارس را در سراسر ایران گسترش میدهند. آقای رضا شاه یکروز جمعه در ساعت خاصی در مکانی خواب بوده است که کنار مدرسه تربیت بوده است. آقای اصغر حکمت مسئول نهاد آموزشی بوده است در کتابش این را نقل میکند و آقای علی اکبر فروتن که مسئول محفل ملی ایران بوده است در کتاب خاطرات خود هم این را نقل میکند.
که رضاشاه وقتی از خواب بیدار میشود میگوید که امروز جمعه است و برای چه اینها باز کردهاند؟ همین بحث تعطیلی مغازهها را که الان ما داریم و بهاییان بزرگوار الان میآیند صحنه را جور دیگری نشان میدهند و میگویند که چرا مغازههای بهایی را میبندند؟! پیش آمده بوده است؛ به همان دلیلی که رضاشاه این کار را کرد، او هم مواجه شد با عین این واقعه. بلافاصله گفت ما یک نظام مرتب و منظم داریم و همه باید تحت آن عمل کنند.
رضاشاه فهمید که اینها ایام تسعه -۹ ماهه- دارند و موظفاند تعطیل کنند. درحالیکه در اسناد بسیار زیادی شوقی مطرح کرده است که ما باید اجازه بگیریم و اگر حکومت اجازه داد باید تعطیل کنیم، ولی اینجا میبینیم که اینها چون مهرههایشان را چیدهاند و خیالشان راحت است، آقای علی اکبر فروتن از اقای شوقی استفتاء میکند؛ آقای شوقی میگوید که ما این ایام را باید پاس بداریم و اولین تعطیلات اینها روزی بوده است که باب از دنیا رفته است؛ چند هفته قبل از این داستان هم با شوقی مکاتبه میکند و شوقی پاسخ میدهد که باید برسر حرفتان بایستید.
انصاف نیوز: اگر بخواهیم به فعالیتهای مدنی اینگونه نگاه کنیم، فکر نمیکنید که دیگر کسی نمیتواند فعالیت مدنی کند؟ و شاید از هر فعالیتی نیتخوانی شود؟
فعالیت مدنی بسیار عالی است و همه باید آزاد باشند؛ اما اینکه از خارج از مرزها بدون حرکت در ذیل سازوکارهای مدنی من در جهت کسب قدرت باشم، با کارهای خیر منابع انسانی را بدون اینکه خودشان بدانند [جذب کنم بحث دیگری است].
تک تک پیامهای بیت العدل موجود است. آخرین پیام که مربوط به ۳۰ دسامبر ۲۰۲۱ بوده است را بروید و نگاه کنید؛ در بیت العدل خطاب به مشاورین قارهای یک پیام نوزده صفحهای آمده که الان مقابل بنده است، در این پیام دقیقا به طی عصر تکوین اشاره میکند و میگوید هدف ما طی عصر تکوین است؛ همین که آقای شوقی گفته است. این درمورد ۹ دی امسال است.
انصاف نیوز: درمورد فعالیتهای مدنی اختلاف نظر داریم چون براحتی نمیتوان در این مورد اظهار نظر کرد. اما اقای مجید تفرشی چندی پیش در بی بی سی گفتگویی داشتند درمورد طاهره قره العین؛ در آنجا موضوع بهاییان را مطرح میکنند و میگویند تحرکات آنها رد آن مقطع شبیه به داعشیها بوده است. شما رد این مورد توضیحی دارید؟ آیا نوع برخوردی که در آن مقطع با آنها شده بود به همین دلیل بوده است؟
بحث بسیار شفاف است و آقای تفرشی نکتهی بسیار جالبی را مطرح کردند. اینکه وقایع تاریخی را مبتنی بر منافع سازمانی خودمان مطرح و استفاده کنیم کار علمی و منصفانهای نیست و همه این را تقبیح میکنند.
در کتاب مائدهی آسمانی که آقای اشراق خاوری کلمات بهاءالله را جمع کرده است، غیر از تاریخ نبیر که یک تاریخ جعلی است، تنها یک جا بهاءالله راجع به طاهره صحبت کرده است، آنهم در کتاب مائده آسمانی است و مطرح کرده است که کسی در عتبات کار خلاف مصالح انجام داد و تندروی کرد برمبنای همین اعتقادات. یعنی شب اول محرم در مدرس سیدکاظم رشتی؛ که ۶۰ روز اینها مراسم محرم میگرفتند، چون تاریخ تولد باب اول محرم بود، عین جملهی بهاءالله است که میگوید «زمانیکه جای صمت بود، ایشان صوت بلند کرد و جایی که مقام این بود که باید رعایت میکردید، و خود من این ایام روزه میگرفتم و سینه میزدم و مجلس امام حسین میگرفتم» و میتوپد به طاهره قره العین بابت کارهای طاهره؛
یعنی درواقع سه جنگی که بهاییان بر ایران تحمیل کردند: جنگ ملاحسین بشرویه در شمال ایران و حجت زنجانی در غرب ایران، و سید یحیی دارابی بر جنوب ایران تحمیل کردند و همچنین موضوع ترور شاه، هر چهارتای این موارد را جناب بهاءالله در کتاب رسالهی «ابن الذئب» خود، که شش ماه آخر عمر خود آن را نوشتند، اعلام میکند به مخاطب خود که مرحوم نجفی است که در نامهای به ناصرالدین شاه گفته است که «شمای ناصر الدین شاه اولی الامر بودید، اولی الامر مصداقش ائمه هستند و بعد تو و ما باید از تو اطاعت میکردیم و من تعهد میکنم که اینها را از این کار زشتشان آگاه کنم » و معذرت خواهی میکند؛ طاهره در متن این جریان بوده است و این ماجراها همان ماجراهایی هستند که این عزیزان برمبنای آن میگویند ۲۰ هزار بابی کشته شد و ما مظلومیم.
انصاف نیوز: این کتابهایی که ذکر میکنید مورد تایید بهاییان است؟
همه مورد تاییدشان است. سایتی است متعلق به جامعه جهانی بهایی، زیر نظر همان جامعه جهانی بهایی که در سازمان ملل صاحب کرسی است. در همین سایتهای رسمیشان کتاب مائده آسمانی را عزیزان سرچ کنند این موارد را خواهند دید.
یعنی درواقع بهاییان، در راس آنها جناب بهاءالله، وقتی در مقابل ازلیان قرار گرفت ازلیان را صاحبان شمشیری دانست که فرمان دادند سر دگراندیشان را باید ببرند؛ لذا مطرح کرد که «شمشیرهای بابی به قلاف راجع».
انصاف نیوز: درآن مقطع بهاءالله تحت فشار و برای نجات بهاییها این موارد را مطرح نکرده است؟
بهاییها اعتقاد دارند جناب بهاءالله تقیه را حرام کرده بوده است. من با خود آقای ثابتی درمورد موضوع تقیه مناظره کردم؛ جناب عبدالبهاء درکتاب رسالهی مدنیه ۱۲۹۲ نوشته است. ایشان وقتی دیدند شیخ هادی نجم آبادی در قالب اسلامی بعنوان یک ازلی دارد فعالیت میکند، دقیقا در این کتاب ایشان خودشان را مسلمان جلوه داده است. و آمده است گفته است در مجلس ایران باید فقهای شیعه بیایند و دستور دهند و احکام را در آورند، احکامی که ایشان میگوید «فرانسویان آمدهاند و احکام و فقه جواهریه ما را بردند و منطبق با آن قانون تدوین کردهاند، چرا سراغ فقهای شیعه نمیروید؟!» اینها را عبدالبها در این کتاب میگوید. و روایت «و اما من کان من الفقهاء، صائنا لنفسه، حافظه لدینه...» را میآورد و ۶۰ صفحه راجع به این حدیث حرف میزند و توضیح میدهد؛ میگوید ما تکنولوژی را باید از غرب بگیریم ولی فقها باید حاکمان این کشور باشند. درحالیکه خودش این سیستم را نسخ کرده است و بدون نام هم این کتاب را منتشر کرده است تا نفوذ کند ولی دید که نمیتواند با این سیستم نفوذ کند و ازلیها باهم دشمن هستند و میشناسند و نمیگذارند، بعد از آن ایشان رسالهی سیاسیه را نوشت.
در همین مصاحبه آقای عرفان ثابتی به این رسالهی سیاسیه اشاره کرد. آقای عرفان ثابتی! که بنده را هم بلاک کردهای، من مودبانه و منطقی با شما صحبت کردم. من ۴۰ تا از تقیههای عبدالبهاء در فلسطین را به شما گفتم؛ سال ۱۲۸۶، از روز اولی که به فلسطین رسیده است او را در حال نماز خواندن که بهاییها دارند به او اقتدا میکنند، ثبت کردهاند؛ این را اشراق خاوری در کتاب «رحیق مختوم» میگوید. و آن کسی که این را دیده است میگوید «اقتدا میکنم به ابن الله وحده لا شریک الاالله» یعنی من اقتدا میکنم به عبدالبها که ابن الله است و در آنجا هم تا دو-سه روز قبل از مرگش ایشان جمعه نماز جمعه را میخواند و دوشنبه روزی بعد از آن هم از دنیا میرود.
حداقل من در کانال خودم نزدیک به ۳۰-۴۰ مورد نماز خواندن ایشان، پیشنماز بودنشان در مسجد الجزاری که ۲۰۰ سال قدمت تاریخی داشته و مسجد جامع آن منطقه بوده است و ایشان ۴۰ سال بعنوان یک مسلمان و یک رهبر صاحب تفکرات سید جمالالدین اسدآبادی -یعنی مصلح اسلامی- آنجا این نقش را بازی کرد، آوردهام. مادر اسرائیل آقای عبدالبهاء بود! من اسنادش را میدهم.
یعنی سال ۱۳۰۹ قمری موقعی که بهاءالله از دنیا رفت، گزارش رسمی نهادهای امنیتی دولت عثمانی است؛ گزارش دادهاند که مسلمانان به یهودیان زمین نمیفروشند، جناب عبدالبهاء بعنوان پیش نماز مسلمین که به او اعتماد میکنند، مفت زمینها را فلسطینیان میگیرد و در اختیار یهودیان قرار میدهد. من صدای مسئول رسمی نهاد علمی در اسرائیل -آقای دکتر سلی شاهور- را دارم که با بها نیوز دارد بحث میکند -با آقای اسماعیلی- با او مطرح میکنند که «میگویند بهاییها عامل دست اسرائیلاند؟» آقای دکتر سلی شاهور میگوید «بالعکس است! بهاییان اولیه نبودند ما هم نبودیم».
انصاف نیوز: شما الان فعالیتی در حوزهی بهاییت دارید و انجمن حجتیه هم سالها در این حوزه فعالیت داشتند و به نظرم الان کمرنگتر هم شده است؛ درست است؟
من اطلاعی ندارم چون ارتباطی با این مجموعه ندارم؛ اما میدانم سال ۹۲ به دلیل اینکه فعالیت کردند چیزی حدود ۳۰۰ نفر از اینها را گرفتند.
اما بهاییان بزرگوار راسشان، به دلیل اینکه میدانند روی انجمن حجتیه حساسیت امنیتی هست، هرجا که در مناظره با من به مشکل مواجه میشوند میگویند من از اعضای حجتیه هستم؛ همین آقای عرفان ثابتی؛ برای اینکه برای من مشکل ایجاد کنند و بحث امنیتی ایجاد کنند چنین گفتند؛ که الحمدالله من همهچیزم باز و مشخص است.
انصاف نیوز: قبل از انقلاب کسانی که با بهاییها مواجهه داشتند، از لحاظ فکری، قبل از انقلاب وضعیتشان چگونه است و بعد از انقلاب چگونه است؟
من با انجمن در این بحث که «الان مسئلهی ما با بهاییت مسئلهی آیینی نیست و موضوع این نیست که بهاییت دین است یا نیست»، زاویه دارم؛ چون مشکل ما از نظر من الان این است که در اسرائیل نهاد امنیتی است تحت عنوان دارالتبلیغ، امنیتی است و کارش کار اطلاعاتی است؛ پیام سال ۱۹۷۳ را عزیزان بروند و نگاه کنند. همین طوبی للامرا والعلما، که عبدالبهاء مطرح میکند را شوقی توضیح میدهد. میگوید امرا یعنی بیت العدل، محافل ملی و محلی، علما هم یعنی ایادیان امر که دو وظیفه دارند: وظیفهی صیانت و حراست که بیت العدل در پیام این تاریخ خود آن را میشکافد میگوید «اطلاع کامل یافتن از موقعیت امرالله داخل سیستم بهایی و بیرون». اصطلاحا به آن قرائت منطقهای میگویند.
اسناد اینها همه هست. با مختصات کارهای اطلاعاتی اینها رسما نقشه ریختهاند برای براندازی. در پیام ۱۲ دسامبر ۲۰۱۱ رسما میگوید که هدف ما زائل کردن تمامی فرهنگها است برای رسیدن به حکومت و بعد الگوهای فکر و عمل خود را حاکم کنیم و بعد از آن هم حکومت بهایی را حاکم کنیم.
انصاف نیوز: نحوهی مواجههی حاکمیتی را در زمان شاه و الان با بهاییها چگونه ارزیابی میکنید؟
ما نباید سرمان را مثل کبک زیر برف کنیم. بهاییان تبیین کردهاند؛ آن پروتکل هفتگانهی شوقی را یادآوری میکنم، مجهولیت و مظلومیت و...
مجهولیت یعنی همین حالتی که الان در عربستان هست. میگویند ما تقیه نداریم! آقای عرفان ثابتی! میشود بفرمایید اعضای محفل ملی عربستان چه کسانی هستند، اگر تقیه ندارید؟ میشود بفرمایید که مسئول هیئت مشاورین قارهای ایران، که مسئول براندازی در ایران است و خارج از مرزهاست، سه دهه آقای جبار ایدلخانی از سنگاپور تشکیلات بهایی ایران را برای براندازی و اجرای نقشههای بیت العدل مدیریت میکرد، دوسال پیش وقتیکه اینها عوض شدند و از ۸۰ نفر شدند ۹۰ نفر، میشود بفرمایید مسئول مشاور قارهای ایران کیست؟ چرا نمیگویید؟ اگر مختصاتتان امنیتی نیست. اینها بسیار مهم است.
اما سوال شما؛ مظلومیت! کاری بکن، مثل یک معتاد که خود را جلوی یک ماشین میاندازد که اتفاقی برایش بیافتد و منافعی بدست آورد. سندهای اینها زیاد است. انفصال یعنی: جدا شوند، ولی ملت نسبت به آنها تنفر داشته باشند اما با اینحال فهمیدهاند که آنها چیز دیگری هستند و مرحلهی بعدی استقلال است؛ یعنی ما مستقل شدیم و دیگر ما را چیز دیگری میدانند ولی مقبولیم؛ آقای علی نخجوانی از بزرگان بهاییان است که ۴۰ سال در بیت العدل بوده است. در کتاب شش مقالهاش میگوید در کل دنیا ما از مرحلهی چهارم فراتر نرفتهایم، یعنی استقلال؛ یعنی هیچ جا رسمیت به معنای جمعیت نداشتهاند.
متاسفانه تا قبل از سال ۱۳۸۰، یعنی اجرای نقشهی ۲۰ ساله ۲۰۰۱ که در ایران اجرا کردند اینها در مرحلهی انفصال بودند، حتی زمان شاه! یعنی مقبولیت عمومی نداشتند. یعنی زمان شاه کمونیستها طرفدار باب بودند بخاطر حرکات مسلحانهاش. ولی ضد بهاییها بوند. همانها میگفتند بهاییها عامل امپریالیست هستند.
در این ۲۰ سال اخیر از طریق رسانههایی چون ایران اینترنشنال از آنطرف و در داخل با حرکاتی که روی حساب و کتاب و با نقشه است جوری حرکت کردهاند که در ایران به مرحلهی استقلال رسیدهاند. کسانیکه قبل از سال ۸۰ در ارتباط با بهاییت اصلا مطلبی در ذهنشان نبود، به واسطهی مطالبی که غیر واقعی است و متاسفانه نمیدانم چرا ارادهای نیست که احکام قضایی که در سیستم ما هست را بیایند توضیح دهند که مثلا اقای ایدلخانی، مقام بلندپایهی تشکیلات بهایی، در خدمت سنگاپور و با پاسپورت سنگاپوری میآید به مشهد و قرار میگذارد با اعضای هیئت یاران ایران سال ۲۰۰۶-۲۰۰۷، و در منابع خود بهاییان است که یکی از اعضای هیئت یاران را میگیرند بابت سر زدن به شاخهی سازمان بهاییت در مشهد؛ اینها را نمیآیند بگویند.
بحث دین نیست، بحث سازمانی است که میخواهد به قدرت برسد، توسعهی منابع انسانی میخواهد بکند در پوشش کارهای خدماتی و ان جی او ای، پیامهای بیتالعدل هم همه واضح است. بروید و لفط تکوین را در آخرین پیام هم ببینید. اینها دنبال طی اصل تکوین هستند.
انصاف نیوز: من ضمن اینکه تاکید میکنم اتهام براندازی ازسوی ما بعنوان یک رسانه قابل تایید یا رد نیست؛ آقای ارشاد! شما میگویید که تودهایها بهاییها را عامل امپریالیست میدانستند درحالیکه همان تودهایها انجمنیها را هم به غربگرایی و وابستگی متهم میکردند. این را چطور جمع میبندید.
اولین خروجی مجموعهی حجتیه تقابل با تودهایها و کمونیستها در ایران بود. به جهت اینکه تنها سازمانی که به شکل سیستماتیک با کسانی مقابله میکرد که در تقابل با تشیع بودند، اینها بودند؛ این را نمیشود انکار کرد. من هم این مسئله را از روی صحبتهایی که خود انجمنیها از جمله آقای فضلی با شما مطرح کرد میگویم.
البته بنده در ارتباط با بحث بهاییت و فعالیت انجمن نظرم دقیقا منطبق بر نظر مقام معظم رهبری است. یعنی ایشان قائل به این هستند که یک عدهای از اینها بودند که نق میزدند و ما کاری به اینها نداریم و یک عدهای هم بودند که حرفهای و خدوم بودند، همینها که بعد از انقلاب جذب نظام شدند و باید از آنها استفاده کرد.
در آن داستان هم حزب توده تنها کسانی را که میدانست نمیتواند در برابرشان تاب آورد انجمن حجتیه بود. قاعدتا حزب توده چون در تقابل با انجمن بود آن اتهامات را طرح میکرد. ولی از جهت اعتقادات بنده در ارتباط با انجمن، من دقیقا مثل مقام معظم رهبری فکر میکنم.
ولی من اعتقاد دارم در ارتباط با بهاییت باید -نمیگویم انجمن باید باشد- اما باید در پوزیشن حرکت فرهنگی [وارد شد] کار امنیتی در آخرین مرحله باید انجام شود؛ حکومت باید کنترل کند؛ نظر شخصی من این است که بهاییان ناقض منافع ملی و ناقض حاکمیت ملی ایران هستند. بحث اشاعهی یک ایده نیست، بحث عضوگیری یک سازمان است برای توسعهی منابع انسانیاش.
انصاف نیوز: به صراحت بفرمایید نظر شخصی شما این است که باید مورد برخورد قرار گیرند؟
اول این را بگویم که بحث بهاییت اصلا با بحث دراویش، مسیحیت یا هر اعتقاد دیگری قابل مقایسه نیست، بهاییت یک سازمان است.
اینها حتی بچههای خودشان را هم بهایی زاده نمیدانند، سازمانی است که شما باید عضوش شوید. اینها دولتی تشکیل دادهاند، برای بلعیدن حکومت، اینها قائل به حزب و حرکت مدنی و اینها نیستند.
من اعتقاد دارم به شدت باید در مباحث سازمانی برایشان پرونده مستند جمع کرد برای محاکم جهانی؛ در ایران یک بهایی را ولو یک ساعت نباید گرفت، با منافع ما سازگاری ندارد؛ مستند سازی کنند برای محاکم جهانی.
انصاف نیوز: بعنوان سوال آخر علت تخریب حظیره القدس را چه میدانید؟
از طریق سیستم مقابله با بهاییان، آقای بروجردی تمامی اسناد مربوط به فعالیت براندازانهی بهاییان را متوجه شدند و دادند به آقای فلسفی و اسنادش را شاه دید و یک تصمیم بدون هماهنگی با بالادستیها گرفت و آن بنا را خراب کرد. بعد شوقی دستوری داد به محفل ملی امریکا و فشار اوردند و بعد هم شاه چند برابرش را به اینها داد. ولی هدفشان را نتوانستند اجرا کنند.