آقای حجت الاسلام سید جواد پروینی مشهور به حسینی کیا، نماینده ی مجلس از استان کرمانشاه، اخیرا در سخنانی فرموده است:
«پیش از انقلاب سالی یک مرتبه برنج می خوردیم، نصفش رشته بود، خورش هم نداشت، الان کیه که لااقل هفتهای یک بار برنج نخوره؟»
البته خوانندگان گرامی توجه دارند که چون مخاطبان این نوشته افراد با فرهنگ و با ادبی هستند لذا ناچاریم از برخی کلمات مودبانه به جای فحش و فضیحت استفاده کنیم و مثلا در اینجا هر جا نوشته ایم «میل می فرمودید» عبارت اصلی اش در ذهن نویسنده «ک.و.ف.ت می کردید» است که خوانندگان عزیز به این ظرائف توجه خواهند داشت.
بچه کوچولوی دوران انقلاب که در زمان پادشاه فقید و زمان وقوع انقلاب ۶ سال تمام داشته و بعد از انقلاب به مقاماتِ والا، و آلاف و اولوفی رسیده است، لابد به خاطر استعداد در «چاخان کردن» و «پدرسوختگی» لباس روحانیت به تن کرده و الان به عنوان حجت الاسلام والمسلمین مورد وثوق حکومت نکبت و شورای نگهبان در مجلس به بچاپ بچاپ مشغول است موقع سخنرانی مزبور فراموش کرده است که افرادی مسن که دوران پادشاه فقید را به چشم دیده اند در آن جلسه حضور داشته اند و بدون توجه به این موضوع، هر خزعبل ی که به ذهن اش رسیده بر زبان آورده است.
مثلا وسیله ایاب و ذهاب ایشان و بابا مامان اش، پشت تریلی تراکتور بوده که تازه آن هم موقعی که می خواسته اند به زیارت امامزاده بروند از آن استفاده می کرده اند والّا در این دنیای بزرگ، جای دیگری نبوده که این ساکنان پشت کوه آن را بشناسند و بخواهند از ده شان به آن جا ها بروند.
این آقا کوچولو، به خاطر داشتن حافظه ای در حد اینشتین، یادش هست که تلفن، در دوران قبل از انقلاب معنی نداشته و هر کس سربازی می رفته تا دو سال دیگر که بر می گشته اصلا کسی از او خبر نداشته است!
خدمت این آقا کوچولوی انقلابی، عرض می کنم که شما داری از دورانی صحبت می کنی که ما هم آن دوران را به چشم دیده ایم و در باره مثلا دوران قاجار حرف نمی زنی که ماها نسبت به آن دوران گاگول باشیم.
بچه جان! خدمت ات عرض کنم که در دوران پادشاه فقید به شما هر روز صبح در مدرسه -البته اگر رفته باشی- حتی مدارس روستایی و عشایری که کلاس هاشان شاید در فضای باز بر گزار می شد، یک پاکت شیر و یک عدد موز درشت می دادند تا گردن کلفت کنید و بعد ها بشوید نماینده مجلس انقلابی و علیه آن دوران صحبت کنید.
در آن دوران اگر تلفن در روستا نبوده که در خیلی از جاهای دیگر دنیا نبوده، چون تکنولوژی اش نبوده، چیزی بوده به نامه کاغذ و پاکت و تمبر پستی که سرباز می توانسته با چند خط نوشته به خانواده اش خبر بدهد که کجاست و چه می کند.
در مورد این هم که فرموده اید که الان کیه که هفته ای یک بار برنج نخوره باید عرض کنم که شما و امثال شما نه تنها هفته ای یک بار بلکه روزی یک بار می توانید برنج همراه با خورش چرب و کباب گوشت بره میل بفرمایید ولی اکثریت مردم زیر بار برنج کیلویی ۸۰ تا ۹۰ هزار تومان امروز کمرشان شکسته و ماهی یک بار برنج خالی خوردن هم برای آن ها تبدیل به مصیبت شده است.
باز هم بگم یا کافیه کوچولوی دوره ی انقلاب؟
من از آقایان جمهوری اسلامی تقاضا می کنم دستکم وقتی سخنرانی می کنند، یک محاسبه ای سن و سال شان را بکنند و در سایز قد و قامت شان به دُر افشانی بپردازند! بخدا خدا به خاطر این دروغگویی ها نه تنها می زند کمر شان بلکه اگر خدا خدا باشد می زند از کمر دو شقه شان می کند!