با شروع جنگ جهانی دوم، دولتمردان وقت، افسوس میخوردند. که اگر در مقابل زیادی طلبیهای هیتلر، در منضم کردن اتریش به آلمان، در مارس ۱۹۳۸ و تصرف ساحل سمت چپ رود راین و سرانجام سازش چمبرلین نخست وزیر انگلستان، با هیتلر طی قرارداد مونیخ سپتامبر ۱۹۳۸، با هدف جلوگیری از جنگ جهانی و تسلیم نواحی آلمانی نشین سودت چکسلواکی، به آلمان مقاومت میکردند. با حمله وی به لهستان، در ۱۹۳۹ جنگ جهانی دوم، آغاز و آن همه انسان کشته نمیشدند و اروپا و.. ویران و ثروت و امکانات بشری نابود نمیگردید. چون هیتلرقبلا، در کتاب نبرد من، بیماری خودشیفتگیاش را لو داده و اغلب دولتمردان وقت میدانستند. که پزشک خصوصی وی، با تزریق نوعی آمپول انرژی زا به هیتلر، وی را متوهم قدرت کاذب و مبتلا به مالیخولیا و در نتیجه، در غیاب هر نوع تشخیص خوب و بد، یا رحم و انصاف و وجدان و.. دچار ارادهای کاذب، اما آهنین و مرگ زا و کشتار بی رحمانه دیگران میکند. که همه اینها بر میگردد. به دوران سخت کودکی و مشکلاتی، که پدر و مادرش، با آن در گریبان بودند. ضعف و فقر و تحقیر و توهینی که خانواده، با آن روبرو بود و ترکش هایی که، از این پریشانی، به وی نیز، اصابت میکرده است.
اکنون پوتین با همان پیشینه سخت ایام کودکی، شیوه و رویه هیتلر را، چراغ راه کشور گشاییهای خود، قرار داده است. همچون آن زمان، در حمله ۲۰۰۸ روسیه به گرجستان و جدائی اوستیا و آبخازیا، دنیا چشم خود را به آنهمه جنایات بست و متجاوز، آنطور که ضروری بود. تحریم و تنبیه نگردید. این اقدام، در سال ۲۰۱۴، با اشغال کریمه، تکرار شد. اکنون نوبت بقیه اوکراین رسیده و پوتین، با همان شیوههای زمان هیتلر و تجربیاتی که، در اشغال اراضی گرجستان و شبه جزیره کریمه آموخته، با همه قدرت و توان و امکانات، به اوکراین حمله نموده است.
وی برای نمایش قدرت بدنی و عضلات و ماهیچهها، از هورمون کورتیزول- تستوسترون، استفاده میکند و به نظر میرسد. که استفاده بیش از حد مجاز ازین هورمونها، وی را دچار عوارض جانبی آن، از جمله تضعیف سیستم ایمنی و دفاعی بدن (فاصله گرفتن وی از تماس با دیگران)، چرب شدن سر و بدن، طاسی، بیماریهای کلیوی، کبدی و.. و نیز تغییرات و نوسانات خلق وخوئی، عصبانیت و خشم درونی، توهم، بد بینی، خیالپردازی بیمارگونه و سرانجام خود شیفتگی و بی وجدانی مطلق و فقدان رحم و عطوفت و انصاف و عدالت، نموده است.
بنظر میرسد. که پوتین این بار به دام افتاده و نقشه مطابق آنچه که در ذهناش، خیالپردازی نموده، پیش نمیرود. بالعکس، هم رئیس جمهور قانونی و هم ارتش و مردم اوکراین، جانانه در مقابل وی، ایستادگی نموده و هم، جهان از خواب غفلت بیدار شده و همانطور که در اثنای تصویب قطعنامه اتحاد برای صلح، در مجمع عمومی دیدیم. تنها پنج کشو، شامل روسیه، علیه این قطعنامه رای دادهاند. این، یعنی انزوای مطلق پوتین.
قد علم کردن متحدانه دنیا، در مقابل زیاده خواهیهای هیتلرگونه وی و این که، خواه اوکراین اشغال شود یا نه، زمان پروسه دیکتاتور به پایان سلام کن فرا رسیده و در باتلاق اوکراین غرق خواهد شد. بشریت بیدار شده و دنیای بهتری در پیش است.