همه از خبرهای دردناکِ زورگویی و یورشِ روسیه به خاک اوکراین و آوارگی تا کنون نزدیک به یکونیم میلیون تن از مردم اوکراین آگاه هستیم. اکنون نمایش ویرانهها در این کشور زیبا، کشتهها و بیخانمایی مردم، دل هر بیننده را به درد میآورد مگر آنها که از انسانیت بویی نبردهباشند.
رسوایی پوتین و سرسپردگانِ او
پایداری قهرمانانه رییسحمهور، ارتش و مردم اوکراین در برابر نیروهایِ روسیه که از دیدِ جنگافزار و شمار نیروهایِ نظامی بسیار بر اوکراین برتری دارد، برگِ تازهای در تاریخ مبارزه ملتها در برابر تجاوزگران و زورگویان افزود و همه نقشههایِ پوتین، که پنداشته بود در چند روز اوکراین را به تصرف در خواهد آورد، را نقش برآب کرد و خود او را به مرز نابودی کشاند. پشتیبانی جهانی از اوکراین و تحسینِ پایداری و دلیری رییسحمهور، ارتش و مردم اوکراین و تحریمهایی که همه درهایِ پیوند با جهان بیرون را یکبهیک به روی روسیه بسته و میبندد، مخالفت شدید مردم روسیه و تظاهرات هرروزه ضدجنگ در شهرهایِ گوناگون روسیه (تنها روزگذشته بنا بر خبرها چهار هزار تن از تظاهرکنندگان دستگیر شدند) در خیال پوتین هم نمیگنجید. حتا اگر پوتین بتواند اوکراین را هم به تصرف درآورد، خود شکستی سنگین خورده است و آیندهاش تیرهوتار است.
سخنانِ بیپایه خامنهای
در این میان موضعگیری و سخنان بیپایه و بیمارگونه آخوند علیخامنهای یکبار دیگر این نکته را به روشنی آشکار کرد که او جز افسانه سرایی، توهم و دروغپردازی سخنی برای گفتن ندارد. او نه تنها واژهای در باره تجاوز پوتین به اوکراین نگفت و آن را محکوم نکرد که درست همان یاوههایی را بیانکرد که اربابش پوتین بههم بافته بود و حنگ را کار آمریکا و غرب دانست! او مردم اوکراین را که همراه با رییسحمهورشان جانانه و به بهایِ حانِ خود برایِ آزادیِ سرزمین خود میجنگند را به سهلانگاری و پدیدآوردنِ وضعِ موجود متهم کرد! آخوند خامنهای که خود اهمیتی به زندگیِ مردم ایران و آینده ایران نمیدهد؛ دستش به غارت سرمایههایِ ایران و خون مردم آلوده است؛ از بیزاری هر روز افزونتر مردم از خود و حکومتِ ویرانگرش آگاه است؛ از روز فروپاشی و گرفتاری خود و باندهای مافیایی وابسته به خود هراسان است؛ همه کوششِاش پیشگیری از این روند است. بنابراین تنها راه را پناه بردن زیر چتر چین و روسیه دیده و تأیید هر غارت و جنایتی که از سوی این دو کشور انجام میگیرد.
دیگر پروپاگاندهایِ فریبکارانه
این تنها آخوند خامنهای نیست که از نادانی و ناچاری و همسنخی در جنایت، ازپوتین پشتیبانی میکند، تئوریسینهایِ وطنی هم هستند که فریبکارانه نعل وارونه میزنند و تجاوز روسیه به کشور آزاد و مستقلی را "جنگ مافیایِ روسیه و غرب" میخوانند! بنا بر این تئوری پُربار، غرب و اسراییل میروند در کشورهایِ گوناگون آدمهای بیمایه را مییابند آنها را به قدرت میرسانند، برایشان پروپاگاندا میکنند، خوب که چاق و فربه شده و تبدیل شدند به گنجینه پول، جنگی راه میاندازند تا میلیاردها اسلحه بفروشند، جیب همه را خالیکنند، سرِهمه کلاه بگذارند و هرچه هست را غارت کنند. به همین سادگی! نمونه میخواهید فراوان: صدامحسین و جنگ با ایران (بی آنکه نقشِ دیوانهای چون خمینی و یاران او، گروگانگیری در سفارت آمریکا و... حتا به میانآید) قذافی و ایدیامین و... که همه کار و نقشه غرب و اسراییل بوده است برای غارت!
پرسیدنی است که آیا غرب و اسراییل هم در سوئد و فنلاند دخالت کردهاند که روسیه سالها است که هر دو کشور را تهدید کرده و میکند؟ پس از فروپاشی شوروی و درهمشکستن بلوکِ شرق، این کشورها در اروپایِ شرقی از سرِ نابسامانی، همه خواستار پیوستن به اتحادیه اروپا و سپس در هراس از زورگویی و تجاوز روسیه، خواستار پیوستن به ناتو شدند که رویدادهای تلخ امروز نشان داد که در این زمینه تا چه میزان برحق بودهاند.
تئوریهایی که حهان را همچنان از دید ایدئولوژیِ چپ ارزیابی میکند، که در همهجا شکست خورده است و یکی از "تولیداتِ!" درخشانش همین پوتین بوده است، نمیگوید چرا کشورهایِ کمونیستی چون چین (یکی به میخ و یکی به نعل)، کرهشمالی، ونزوئلا، نیکاراگوئه و حتا کوبا از پوتین پشتیبانی کرده و میکنند؟ باید از چنین تئوریسینی پرسید این غربی که خیلی بد است، امپریالیسم حهانخوار است، تو در آنجا چه میکنی و به خود میبالی که از یک دانشگاهِ آن مدرک گرفتهای؟ این امپریالیستها چه امپریالیستهایِ بدی هستند که اجازه میدهند تو گذشته از سکونت، درس و دانشگاه، در کمال آزادی، هرچه میخواهی بنویسی، بگویی و هر تهمت و ناراستی را نیز به همان کشور بزنی! اگر میتوانی یک زندانیِ سیاسی در همان کشور اروپایی که هستی نشان بده! آنگاه در همین باره نگاهی به روسیه، کوبا، چین یا ونزوئلا، نیکاراگوئه و کرهشمالی بیاندازد! پارادوکسِ کارِ چنین اپوزیسیونِ ضدغربی این است که خود زندگیِ امروزش را از غرب دارد و غرب همه گونه آزادی، کار، تحصیل، اندیشه و کوششهایِ سیاسی/فرهنگی /اجتماعی را به او داده است.
از دیدِ نگارنده، که خود روزگاری در آغازِ انقلاب هوادارِ اندیشه چپ بوده است، در یک جمله باید گفت که:
"دموکراسی غربی پیشرفتهترین سیستمی است که بشر تا کنون بر پا داشته است."
اینکه آدمهایِ سودجو، کلاهبردار، خودخواه و... هم در این کشورها باشند، در همه جهان هست و این در نهادِ انسان نهفته است که ما شناسایی درستی از آن به دست ندادهایم. انسان پیچیدهتر از آن است که پنداشته میشود. آنچه در شورویِ پیشین و کشورهای بلوک شرق رُخ داد، آیینهای است که برایِ همیشه تاریخ در برابرِ ما قرار دارد. استالین که مرد آهنین و انقلابیِ بزرگ نامیده میشد آن کرد که تاریخ دید، لکههایِ سیاه و ننگینی که پاکشدنی نیستند. رهبر پرولتاریایِ جهان با هیتلر نازیست بر سر تقسیمِ لهستان پیمان بست و سپس اندک اهمیتی به جنایتهایِ هیتلر در اروپا نداد. حتا هشدار چند باره یک جاسوس خود در آلمان را نه تنها ندید گرفت که بسیار هم خشمگین شد که او خبرِ دروغ میدهد. ماند تا لبه تیزِ تیغِ هیتلر را بر گلویِ خود دید. بهایِ این خودخواهی، سودجویی و چشمبستن بر جنایتهایِ هیتلر، ۲۷ میلیون کشته از مردم روسیه شد! چرا بر جنایتهایِ هیتلر تا آن زمان چشم بست زیرا خود او نیز دستی باز در جنایت داشت و دهه ۱۹۳۰م. از سیاهترین دورانهایِ کمونیسم در روسیه را به وجود آورد. او حتا از نابودیِ شماری از نزدیکترین یاران خود نیز نگذشت همان روندی که در حکومت اسلامی ایران از آغاز تا به امروز به همان شیوهها را به روشنی دیدهایم.
چرا سوئد و فنلاند نیز
واژگونه خواست و تهدیدهایِ پوتین، تنها یکهفته پساز آغاز جنگ و تجربه تلخ زورگویی و یورش روسیه به اوکراین، هواداران پیوستن به ناتو در میانِ مردمِ دوکشور فنلاند و سوئد یکباره به شکلِ شگفتآوری افزایش یافت و میزان آن در هر دو کشور به ۵۰٪ رسید که هر روزنیز افزایش بیشتری خواهد یافت. موافقان پیوستن به ناتو در پارلمانِ هر دو کشور نیز افزایش یافته و گفتوشنود در باره آن را بسیار جدی به میان آورده است. از دیدِ من بهترین مجال برایِ سوئد و فنلاند، که مدتها است با ناتو همکاری دارند، فراهم شده است تا آشکارا به ناتو به پیوندند زیرا روسیه در وانفسایِ کنونی توان رویارویی با آنان را ندارد مگر اینکه حقیقتن آماده یک جنگ جهانی و کشتار و جنایت بیشتر شود.
روسیه میخواهد قانون جنگل را بر کشورهایِ کوچک همسایه خود تحمیل کند که شما چون همسایه من هستید و من زور بازو دارم نباید عضو ناتو بشوید و فرمان، فرمان من است!
پایداری و جانفشانی تاریخی مردمِ اوکراین به ما نیز آموزش میدهد که عشق به میهن و کوشش برای آزادی و استقلال توانایی ایجاد ناممکنها را دارد و اراده یک ملت برایِ مبارزه جانانه در پاسداری از آزادی و استقلالِ خود حتا اگر شکست نیز بخورد، سربلندی و افتخار است.