در این فضای جنگ که یادمان میاندازد:
«به موئی جهان بسته است»
ساز دهنی ِدوستی گرفته به دست
بنوازیم!
زیر و بم
از همه رنگ
....
در همین باغچههای پیوسته، ناپیوسته
ترک خورده
گاه با دیوارهای فرو ریخته
آجرهای کم و زیاد
در همین باغچههای نه بیشتر نه کمتر
ساز دهنی دوستی
زندگی میچیند سر سفره
گرد میآورد
پرندههای گریخته، دل شکسته را
لب باغچه
میافشاند دانههای دلگرمی را
در دل خاکهای دوشیده
..........
در این فضا که نان را به سرعت لوله میکنیم
تا بوی جنگ در آن نپیچد
سرمای یکایکمان را گرم میکند
جمع شدن دور اجاقهای محّلی
گل گفتن و گل شنیدنها
سرودهای دسته جمعی
..........
سُهرهها و سینه سرخها
پیام ما را مخابره خواهند کرد
ساکنانِ سیاراتی که مراقب حیات مایند، خواهند دانست
با گامها و پرده هائی که به کودکان میآموزیم
درس حوادث گذشته را
به دور همین باغچهی نه بیشتر نه کمتر
و با آواز زرینی که رو به جهان گشودهایم
تجربه خواهیم کرد
دمیدنِ رستاخیز را
...........
کیستند
اینهمه خنیاگر، با نی و ساز دهنی
این ارکستر دوستداران حیات انسان
روی بالکن، دم پنجرهها
که درختان را رو به خرمن باد مینوازند
چمن را رو به راغ و باغ
جوجههای اسیر در جعبههای زیر خاک را
رو به رستاخیز
..........
بشنویم
بنوازیم
لباسهای سوختهی جنگ به هوا برخواهند خاست
و انسانهای تازهای در آنها به زمین خواهند آمد
که به قد قد هر مرغ
جیک جیک هر جوجه
دست دوستی داده
شیارهای رنج زمین را
با همدلی خواهند انباشت
........
نیستند
اینها اهل چکاچک نیستند
ارتش مُنادی هر چه قوی تر پیروز تر، نیستند
فکر نمایش زور بازوی خود نیستند
ملاحت روح خود به جهان میدمند
که هوای سنگین توپ و تانک را
زمین گیر خواهد ساخت
........
میشنوید؟
مینوازید؟
شانه به شانه شما
رستاخیز است که مینوازد
آموزگار بهار و سپیده دم و آرامش پس از طوفان
...........
شرکت میکنید؟
فقط یک ساز دهنی
و لطف ترنّم چند لفظ دوستی....
Thursday, Mar 10, 2022