آیا ایران از خشکسالی، رویای رهبری مجتبی، و سرسپردگی به روسیه نجات می یابد؟
فرزانه روستایی - سرزمین ایران با سه تهدید بزرگ مواجه است که یک بعد آن در مقاله اخیر نشریه نشنال اینترست به قلم مایکل روبین از موسسه امریکن اینترپرایز انعکاس یافت. این نشریه پیش بینی کرد که بحران جانشینی می تواند ایران را به جنگ داخلی کشانده و میلیون ها ایرانی سرگردان و آواره را روانه مرزهای اروپا کند که برای چهل سال یک نظام طالبانی بسیار نزدیک به القاعده را تحمل کردند، اما دیگرآمادگی کشته شدن در جریان درگیری نیروهای طرفدار و مخالف مجتبی خامنه ای یا هر رهبر دیگری را ندارند و بیش از هر چیز مایل هستند تا ریشه یک نظام مذهبی در ایران برای همیشه بخشکد تا اینکه ولایت فقیه در ایران ادامه یابد.
معضل لاینحل خشکسالی در کشور و ناپدید شدن هر نوع آب و رود و باران از بخش های بسیار وسیعی از کشور تهدیدی است که با هیچ خطر دیگری قابل مقایسه نیست. تا حدی که این معضل طبیعی حتی از خطر ادامه نظام ولایت فقیه بر کشور و فدا شدن کشور به دست سپاهیان روسوفیل فدایی مجتبی خامنه ای هم بدتر است. در واقع نبود آب در این اقلیم منجر به خشک شدن نزدیک به دو سوم کشور از سمت جنوب به شمال خواهد بود. بحث خشکسالی چنان تهدید بزرگی است که با هیج تهدید دیگری قابل مقایسه نیست و در صورتی که به عنوان یک بحران فوری و فوتی و حیاتی مورد شناسایی قرار نگیرد و اقدام نشود بی شک تا سه دهه آینده ریشه هر دین و فرهنگ و تمدن و زبان و نژادی را برای همیشه در این اقلیم خشک می سوزاند.
یک دلیل که تا دیر نشده با یک تغییر سیاسی بسیار بزرگ و بسیار فراگیر و بسیار ریشه دار در کشور باید خود را آماده مدیریت این بحران نماییم از این نظر اهمیت می یابد که اگر دیر شود و اگر نظام فعلی حاکم بر ایران هر چه زودتر به یک نظام شفاف، سالم، آزاد، انسانی، دانش بنیان، و مرتبط با جهان آزاد مبدل نشود به احتمال زیاد بخش های وسیعی از ایران به عربستان سعودی و حتی به بدتر از دوبی تبدیل خواهد شد.
به همین دلیل هر کس از هر جناحی در داخل و خارج حتی اگر با یکدیگر دشمن خونی هستند باید روی این موضوع توافق داشته باشند که از دست دادن چند سال باقیمانده برای نجات کشور تهدیدی حیاتی است و اگر این چند سال طلایی با دقت و موشکافی مورد بهره برداری و مدیریت فنی و تخصصی جامع قرارنگیرد شاید دیگر خیلی اهمیت نداشته باشد که برای رهبر شدن مجتبی جنگ داخلی راه بیاندازند یا نه. زیرا با وقوع چنین رخدادی عملا کشور دیگر غیر قابل اداره خواهد شد و ایران ما به برکت مدل لعنتی مدیریت اسلامی ـ حوزوی تبدیل به دومین لیبی منطقه خاورمیانه خواهد شد. اما دروازه سوم جهنم که به سوی کشور ما دهان باز کرده است سرسپردگی سیستماتیک جمهوری اسلامی به روسیه است که تبعیت کورکورانه از پوتین در هجوم روسیه به اکراین نماد اصلی آن است. بحران اکراین می رود تا همه روابط جهانی را به شکلی غیر قابل پیش بینی تغییر دهد. بسیاری معتقدند این بحران از هر سو خاتمه یابد بازنده اصلی آن پوتین و دولت روسیه است، زیرا کرملین کم کم باید به زیست سیاسی مدل جمهوری اسلامی خو بگیرد و واقعا محتاج کمک و مشاوره های دلال های خبره مافیای ایرانی باشد که به قیمت به خاک سیاه نشانده ۸۵ میلیون ایرانی متخصص دور زدن تحریم های بین المللی شدند.
ویديو زیر پروازی سریع است بر سه بحران خشکسالی، تاثیر رابطه موضوع جانشینی و نفوذ روسیه در ایران برای آینده کشور، و عواقب جبران ناپذیر ترجیح دادن منافع مردم و دولت کمونیست روسیه بر سرنوشت مردم مسلمان ایران.
پاسخ سرد فیفا به زنان ایران
روایت فصلنامه سپاه از ماشین سرکوب جمهوری اسلامی