احمد زیدآبادی، روزنامهنگار، در یادداشتی تلگرامی با عنوان «باز هم استفادۀ ابزاری از دین؟» نوشت:
پس از مخالفتِ فائزه هاشمی با خروج نام سپاه پاسداران از فهرست "گروههای تروریستیِ" موردِ نظرِ دولت آمریکا، اینک رسانههای اصولگرا فیلمی را از وی منتشر کرده و مدعی شدهاند که او به پیامبر اسلام توهین کرده است.
انتشار این فیلم متعاقب آن مخالفت، نخستین چیزی را که به ذهن یک ناظر بیطرف متبادر میکند استفادۀ ابزاری از مسائل دینی برای تصفیه حسابهای سیاسی است.
اگر سخنان خانم هاشمی در یک صحبت خصوصی، واقعاً توهین به پیامبر است چرا سایتهای اصولگرا آن را منتشر کرده و سبب اشاعۀ آن در سطح عموم شدهاند؟ این مثلاً چه نوع "غیرت دینی" است که یک توهینِ فرضیِ دور از چشم عموم را به فضای مجازی کشاندن و در سرتاسر جهان نشر دادن؟ من نمیدانم بخشی از این مدعیان اصولگرایی، دیانتشان را از کدام منابع به دست میآورند که در هر مورد که بزرگان دین، امر به پردهپوشی کردهاند، آنها پردهدری میکنند و در هر مورد که دین امر به افشا داده آنها روی آن را میپوشانند!
اگر طبقِ درخواست اصولگرایان، قرار به دخالت مدعیالعموم در این ماجرا باشد، بدون هیچ تردیدی متهم اصلی این ماجرا رسانههاییاند که آن را نشر دادهاند! قانون مطبوعات هم، مدیران مسئولِ نشریات را مسئولِ مندرجات نشریۀ خود میداند نه خبرنگاران آنها را.
جدای از این قضیه، مشهور است که در زمان حیات پیامبر اسلام، مرد بادیهنشینی نزد او آمد و گفت: یا محمد! زنِ من زشت و آفتابسوخته است حال آنکه تو زنی زیبا داری! نمیشود چند روزی زنانمان را معاوضه کنیم؟ پیامبر در برابر مرد بادیهنشین سر به زیر انداخت و گفت؛ خداوند اجازۀ چنین کاری را نداده است.
حال اگر صحبت خانم هاشمی به زعم این سایتها، توهین به پیامبر است، سخن آن فرد بادیهنشین چه بوده است؟ و اگر درخواست برخورد و مجازات فائزۀ هاشمی علامت "غیرت دینی" است، برخورد پیامبر با آن بادیهنشین چه نام داشته است؟
البته از نظر من فائزۀ هاشمی در برخی زمینهها با بیمبالاتی سخن میگوید اما این بیمبالاتیها جای نقد منطقی و منصفانه دارد. به جای نقد منطقی، پای حساسیتهای دینی و مذهبی را وسط کشیدن و در بارۀ آنها غوغا و پروندهسازی کردن، علاوه بر آنکه جفای به دین و استفادۀ ابزاری از آن است، تنها بازتابی که در افکار عمومی پیدا میکند هم این است که:
طیف سرسخت اصولگرایان که هیچ راهحلی برای مشکلات کشور ندارد و در عین حال، با هر راهحل واقعبینانهای از سوی دیگر طیفهای جناح متبوعِ خود نیز مخالفت میکند، از طریق دامن زدن به این غوغاها، میکوشد فضای سیاسی کشور را متشنج کند و با گلآلود کردن آب، ماهی مقصود خود را از آن بگیرد.
جمعی هم طبعاً این سر و صداها را به قصدِ منحرف کردن افکار عمومی از برخی ماجراهای دیگر این روزها نسبت میدهند.
خلاصه آنکه فصل این قبیل غوغاها گذشته و بهتر است اصولگرایان به جای بازگشت به آنها، فکری به حال این وضعیت نابسامانی کنند که امان بسیاری از مردم را بریده و کارد را به استخوانشان رسانده است.