Monday, May 2, 2022

صفحه نخست » تهران، خواهر شهرهای آزاد است، رضا فرمند

Reza_Farmand_2.jpg

تهران دارد بزرگ می‌شود
ترکیدن استخوان هوش‌اش همه جا شنیده می‌شود
تهران بزودی هرچه خواست خواهد پوشید
تهران بزودی هرچه خواست خواهد نوشید
و با هر که خواست دست‌افشانی خواهد کرد

تهران دارد بزرگ می‌شود
و سرود آزادی را در خلوت می‌آزماید

پاریس، همینکه بزرگ شد
نخوتِ کشیشان را به رودِ‌ سِن افکند
پاریس، همینکه بزرگ شد
همه‌ی شهرهای جهان دریافتند که می‌توانند بزرگ شوند

تهران، خواهر شهرهای آزاد است
خنده‌ی تهران از خنده‌ی پاریس چه کم دارد؟
خوش‌گذرانی به ‌همه‌ی شهرها برازنده است
پاریس، زور مقدس را با تیپایی
از زندگی‌اش بیرون کرد
تهران چرا نتواند چنین کند؟

پاریس، در
زبان بزرگ شد
و همه‌ی شهرهای سرافراز در زبان بزرگ شده‌اند
تهران دارد بالابلند می‌شود
و پیکر تهمتن‌اش را در پرسش‌ها راست می‌کند

تهران از کُمای دین دارد بیدار می‌شود
چرک مقدس گناه را از هوش‌اش
و از نگاه‌ و خواهش‌اش پاک می کند
پوسته‌ی ایمان‌ِ کور را
با پُرسش‌های تیز پاره می‌کند
و بال‌های آزادگی‌اش بیرون می‌کشد

تهران دارد خود را سبک می کند
و خدایان و پیامبران و فالبینان
و شیخان کوچک و بزرگ را
از شانه‌های خسته‌ی خود
به زمین می‌گذارد

تهران، خود را از اندرونی‌ها
از پردگی‌های هراس و سکوت
و از حجاب‌های تنگ و هزارتوی دین آزاد می‌کند

*
تهران در زنان دارد‌ بزرگ می شود:
زنانی که گفتارشان از فرزانگی می‌درخشد
و بی‌باکی‌شان، مرگ را می‌هراساند
زنانی که در برابر خدا
هر پاسخ‌ای را دیگر نمی‌پذیرند
*
تهران، دیگر از دیدن خدای خودسر
در خیابان هایش خسته است
تهران، دیگر از دیدن خدای خودسر
در خوابگاه‌اش به جان آمده است
تهران، دیگر از دیدن چپاول دینِ دروغ
از سفرهای گرسنگی خسته است
*

تهران، هنگامی که در زنان‌ فرهمند‌ش خوار شد
دریافت که باید بزرگ شود
هنگامی‌که داناییِ زنان‌اش را
از کرسی‌های بلند به زیر کشیدند
دریافت که باید بزرگ شود
هنگامی که دوشیزگان‌ هوشمند و در بندش را
به زور، روی خطبه‌های عقد، خواباندند،
دانست که باید بزرگ شود

هنگامی که پُرسش‌ها را از دهان‌اش ربودند
دانش‌ها را از کتاب‌هایش زدودند
و زندگی‌اش را کوچک کردند تا در دین‌شان بگنجد
دانست که باید بزرگ شود

تهران دارد بزرگ می شد
و پیکر غول‌آسایش را در زبان
آرام‌آرام برمی‌افرازد
تهران، بزودی زایش تازه‌ی خود
را
در میدان‌های آزادی جشن خواهد گرفت

تهران، بزودی به خنده‌های مستانه‌ی زنان و مردان
و به هلهله‌ی کارناوال های شادی خو خواهد کرد
و
جامه‌های سیاه‌اش را
در میدان ها شادی به آتش خواهد کشید

تهران بزودی به جای نگاه، سخن خواهد گفت
به جای سخن، نوازش خواهد کرد
تهران، بزودی سرسینه‌ها و پاهایش را
در هوای تابستانی به خنکای آب و نسیم خواهد سپرد
در شبهای گرم تابستان، دوش آبجو خواهد گرفت
و جشن‌هایش را به یاری شراب و شامپانی به آسمان خواهد بُرد
تهران، بزودی به اندازه‌ی آزادی بزرگ خواهد شد



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy