امروزه روز، در بازار مکاره سیاست در ایران هم، مانند جامعه در برخی از جاهای جهان سوم، آشفته و پریشان و مملو از عقدهها، حسادتها، تنگ نظریها، توهم و ترور شخصیتی و.. است.
ناگهان گروهی از مسببهای اصلی جنایت و مکافات ۵۷، دور هم مینشینند و بیانیه میدهند. مینویسند " بر آتش اعترات میافزاید" یا " هشدار میدهیم پیش از آنکه دیر شود" و... کسی هم نیست بپرسد که " خوب، اگر افزوده بشود! یا دیر بشود!، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ و اصولا شما چکارهاید؟ آیا ناراحتید؟ " نهایتا ساختار خلافت اسلامی ولایت فقیه فروپاشی میکند و اختاپوس مذهبی مُلایان که مثل کرم، ویروس و عفونت در کالبد ایرانی است، میمیرد! و مردم، نفس راحتی میکشند...
اما تو گویی که بی فایده است. هنوز هویت تخیلی جعلی این شرکت کنندگان در بلوای۵۷ و آشوب تروریستهای اسلامی و مارکسیستی؛ در داخل و خارج، حفظ همین"مجمع جنایت و خیانت با رهبری یک راس سفیه وقیح [ولی فقیه]"است! و نمیخواهند که نسل جوان، راه خودشان را بروند! و نمیدانند که نسل جوان، پشیزی برای تجربه و عقل و تفکرشان که منجر به ۵۷ شد، ارزش و اعتباری قائل نیست.
و یا گروهی چماق دار نشستهاند و شب و روز در تلویزیون اصلاح طلبان در لندن، افاضه کلام دارد و یا گاه، مهار کلام از دست میدهد و در نقش الله کرم در خارج از ایران ظاهر میشود. تو گویی مشت بازی با سایه دارد. در خیالاتش با تاریخ پهلوی میجنگد! و مانند دن کیشوت، فرمانده عملیات میدانی است و جهانی منتظر او نشستهاند تا فرمایشات کند!
برخی هم خشم و غضبشان را در واژگان نشان میدهند. به آشوب، ازدحام شر، طغیان و بلوای ۱۳۵۷ در ادبیات تروریستهای اسلامی و چپ میگویند: نهضت، قیام، انقلاب! اما هر وقت، کسی علیه ساختار تروریستی ۵۷، حرفی زند و اعتراضی کرد، میگویند: غائله، فتنه، شورش، اغتشاش! واژه هایی که از برخی کارشناسان رسانه اصلاحطلبان در لندن، هم به گوش میرسد.
اما هر کدام، از آن اجامر مغزشسته، چه با گلوله تفنگ، چه با پرخاشها و عربده کشیها، بنا به خرافات ریشه دار و خیالبافی ساده لوحانه، چماقدار و پاسبان ظلم ماندهاند. برای بقای استبداد سیاه نعلین پوشن و دستان به سران موعظه گر میکوشند. این، تراژدی زمانه ماست.
این سیلاب ویرانگر جمهوری مُلایان، راه را بر فرمانروایی شر و تاریک مسلکان گشوده. این ویرانگری نفرت انگیز، ایران را ویران کرده. چماقدارهای بت ساز بت پرست و مقلدهای فاقد شعور دستگاه اجتهاد، خواهان تغییر نیستند زیرا با روحی پر از کینه و نفرت، قیام علیه ظلم و حاکم ظالم را نمیبینند.
گروهی خرابکار پاک باخته و یا مانده از موج ویرانگر ۵۷ که با شیادی و کرکس صفتی، به ایران ویران شده چشم دوختهاند... این راهگشایان اهریمن، شهامت اعتراف هم ندارند! ایران ما، در امان تروریستها و مریدان موعظه گر تاراجگر نمانده... در قمار ناشیانه، ایران را به ظلمتکده و قبرستان تاریخ فرستادند.
اما در بین این رسوییها و فضیحتها، مانند کینه توزی و سفلگی با محبوب بودن شاهزاده؛ بدنامی و بیشرمی در وحدت ۶ سازمان فلان و بهمان [۲ که گروه آن تروریستی اند] علیه شعارهای طرفدار پهلوی؛ بی آبرو شدگی ۱ گروه تروریست در جعل شعار و صداگذاری؛ کار ننگین و خفت بار دیدار پمپئو از آلبانی همسو با جنایت مُلاها بخاطر کشتار در اعترضات سراسری و رستاخیز ملی بود.
مردمان در خیابان میگویند:
۱.ای شاه خوبان، برگرد به ایران
۲. رضا شاه، روحت شاد
۳. ایران که شاه نداره، حساب کتاب نداره
۴. اشتباه کردیم که انقلاب کردیم
۵. رضا رضا پهلوی، محبوب ما پهلوی
۶. مرگ بر خامنهای
۷. مرگ بر اصل ولایت فقیه
۸. دیکتاتور سپاهی، داعش ما شمایی و....
کسی در خیابان نگفته مثلا درود بر رجوی یا بازرگان یا خمینی یا فدایی یا کیانوری و..... اما برای این دشمنان گفتمان و تاریخ پهلوی و شعارهای طرفدار آنان، باید گفت که نسل جوان امروز مانند مُلا و تروریستهای اسلامی و مارکسیستی ۵۷ی، توهم و مالیخولیا و کینه شتری نسبت به شاه و پهلوی ندارند. و دلایلی زیادی در این ماجرا نهفته است:
۱. ایرانیان میدانند وضع کنونی در ایران تباه و تاراج شده، ثمره دشمنان پهلویها و ۵۷یها و گروههای تروریستی پشت سر خمینی است.
۲. شاهزاده رضا پهلوی، در بین ایرانیان محبوب و معتبر است. و بهترین شخص برای دوران گذار به دمکراسی است. دیگر، اسم کسی، اسم شخصی، اسم جریانی و یا سازمانی دیگر را فریاد نزدند. بنابراین، دشمنی با این شعارها، تنها و تنها، دغدغه ۳ گروه است: خامنهای و ملاها؛ شرکت کنندگان در بلوای ۵۷ و رسوایان تاریخ تا اصلاح طلبان هواخواه باقی ماندن رژیم اسلامی بر گرده ما!
۳. مُلا هرزه زبان و بی وطن، شهامت رفراندوم ندارد تا بداند که جایگاه و پایگاهی در میان جامعه ایران ندارند.
۴. شعارهای جامعه نسل جوان در طرفداری از پهلوی، نشانگر توجه آنها به آینده نگری، تفکر به رهایی و نقشه راه دوباره ساختن وطن - بی حضور مُلا و ۵۷ی ها- است.
۵. یعنی نسل جوان در پی، بازسازی وطن و توجه به تمدن و تاریخ و فرهنگ و فرهنگ ایران و ایرانی است نه غزه، لبنان، فلسطین، تروریسم اسلامی و توحش شیعه گری در منطقه!
۶. نسل جوان تظاهرکننده، میداند که پهلویها با جهان متمدن در جامعه بینالملل رابطه داشتند نه با هلال شیعی و حوثی و جهاد اسلامی و حزب الله و القاعده و حماس و... دل خوش بودند.
۷. جوان ایرانی شعار دهنده در طرفداری از پهلوی، مانند ۵۷ها به دنبال شوروی، لیبی، عراق، آلبانی، کوبا، لبنان، یمن و... نیست. بلکه دنبال فرهنگ و اندیشه ایرانی هستند.
۸. نسل جوان باشعور و آگاه به تاریخ است و میداند مُلای شیعه عامل بدبختی و فقر ایران بوده. هیچ سود و منفعتی برای ایران و ایرانی نداشته.
۹. در قرن۲۰م، ایران عصر پهلوی با یک میکروب، ویروس و آفت روبرو شد که آن هم یک مُلای وحشی و بی فرهنگ [خمینی] و هواداران خرافی بود. با تروریسم، دروغ و حقه بازی، وطن فروشی و نوکری اجنبی، به جنگ با پهلوی آمدند.
۱۰. نسل جوان میداند که در دوران درخشان پهلوی، ایران اعتبار داشت نه فقر، سرکوب، فلاکت، استبداد دینی و تاریکی و وحشت بزرگ...!
۱۱. دوران پهلوی، هرچه بود، مُلای فاسد به مدارس نمیرفت؛ زنان آزادی داشتند؛ میشد به جهان متمدن سفر کرد و...
۱۲. بلایی که مُلای جاعل و شیاد سر ایران آورد تاتار و مغول و عرب نیاورد. روسیاه ترین چهرههای تاریخ ایران، همین خمینی و خامنهای جلاد است و جمعی فاسد [اصلاحطلبان] سانسورچی که حتی در تلویزیون قهوه خانهای خود در لندن، فقط بین قبیله کارشناسان خود، تریبون و منبر را میچرخانند!
۱۳. در دادگاه مردم، پهلوی با ۵۷ سال، رو سفید و مُلای عمامه بسر و نعلین بپا با ۴۳ سال روسیاه شده. فعلا هدف نسل جوان، گذار از مرداب متعفن این نظام و تفکر ۵۷ی است.
۱۴. در واقع امر، بلوای۵۷، سمی بود که به حلقوم و اندیشه ایرانیان تزریق شد. کم کم نسل جوان ایران، میخواهد با رستاخیزملی از این سم و طاعون تروریسم اسلامی و وحشت بزرگ رها شود. و حق اوست که انتخاب کند همان راهی را دوست دارد با خرد جمعیاش بپیماید!
۱۵. نسل جوان امروز، فرهیخته و آگاه به تاریخ معاصر ایران، درک و شعور شناختی بهتر یافته. موتلفه، فدائیان، نهضت آزادی، ملی مذهبی، مرده پرستی و فردپرستی و... راه نمیاندازد، آنها را نشان بلاهت و سفاهت و عقب ماندگی میداند.
۱۶. نسل جوان، بی تعارف و صریح با تکیه بر دانش، در پی ساختن وطن است و دفن کردن جنازه مشتی هوچی و تاراجگر و شیاد.
۱۷. شعاردهندگان طرفدار پهلوی، یعنی شیفتگان ایران و دوران آرامش و توسعه و اعتبار جهانی و ایام نخبه پروری اصیل و باشرف. یعنی ادامه آزادیخواهی که با مشروطه خواهی آغاز شد.
۱۸. این شعارها، نشان پختگی است. مثلا با گفتن " رضاشاه روحت شاد" یعنی، اینکه رضاشاه میدانست مُلا ضد ایران و توسعه و رشد جامعه بشری و تمدن ایرانی است.
۱۹. امروز نسل جوان ایرانی دانست که ماموریت مُلا، توسعه فقر و سیه روزی و آشوب منطقهای و استبداد و نوکری اجنبی و نابودی ایران و ایرانی است.
گفتمان نسل جدید، همان نقشه راه و طرح آینده است. چه بسا که نظامی مانند نروژ را برای خود الگو قرار دهد. واقعا این نشان دشمنی با خامنهای و تفکر اسلامی و ولایت فقیه اوست.
با جملهای از احمد فراستی - کارمند بخش عملیات ساواک - سخنم را به پایان میبرم: " یکی از توقعات نابجای برخی از ایرانیان از شاهزاده رضا پهلوی این است که چرا نمیجنبد مارا نجات دهد و چرا به ایران نمیاید؟ یکی نیست بپرسد چرا ۱ تن، باید ۸۵ میلیون نفر را ازاد کند ولی ۸۵ میلیون نفر نمیتوانند این یک تن را به ایران ببرند و خود را نجات دهند. "
عاقبت، گفتمان و شعارهای نسل جوان تظاهر کننده در ایران، هر چه هست، پیروزیشان، به معنی نجات ایران است. و ایدون بادا! درود به شرفتان، خوش غیرتان روزگار ما! بدانید که مُلایان فاسد و شیخان رذیل؛ در ۱۳۵۷ با تروریسم آمدهاند، با تروریسم ماندهاند و آخرالامر، با حمام خون خواهند رفت! اما آنچه میماند، ایران است و ایرانی...
بنابه درس شاهنامه فردوسی:
نخواهیم برگاه ضحاک را
مرآن اژدهادوش ناپاک را
ازو، نام ضحاک، چون خاک شد
جهان از بد او، همه پاک شد