Saturday, Jun 4, 2022

صفحه نخست » اصلاح‌طلبان نباید تن به انتخابات غیرآزاد می‌دادند، جامعه اعتمادش را از دست داده و مستعد فروپاشی است

eslah_060422.jpgدر یک سالگی دولت ابراهیم رئیسی، مباحث زیادی از طرف کنشگران سیاسی مطرح می‌شود، از جمله پاسخ به این سوال که آیا رفتار انتخاباتی اصلاح طلبان درست بوده؟ مهدی مقدری دبیرکل پیشین سازمان عدالت و آزادی از احزاب اصلاحات معتقد است جامعه‌ای با شهروندان منفعل مستعد فروپاشی است و این سرنوشتی است که با نا امیدی مردم از اصلاحات و زمامداران بعد از انتخابات ۱۴۰۰ گریبان ملت را گرفته است.

رویداد۲۴ - در اولین سالگرد انتخاباتی که به ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی منتهی شد مساله کنشگری اصلاحات یک بار دیگر باید مورد بازبینی قرار بگیرد. ی فعال سیاسی اصلاح طلب و عضو سازمان عدالت و آزادی ایران که در سال‌های اخیر مشغول تدوین و ترجمه کتاب‌هایی در حوزه فعالیت اصلاح طلبانه بوده در گفتگو با رویداد24 اذعان کرده دیگر اعتباری برای شورای هماهنگی جبهه اصلاح طلبان باقی نمانده و مردم به تماشاگران سیاسی تبدیل شده‌اند.

آقای مقدری، در نخستین سالگرد انتخاباتی که به ریاست جمهوری ابراهیم رییسی منتهی شد، رویکرد یک سال پیش احزاب اصلاح‌طلبان را چطور ارزیابی می کنید؟ مهم‌ترین درس آن انتخابات برای آیندۀ چه بود؟

به گمان من مهم‌ترین اشتباه راهبردی برخی احزاب و رهبران اصلاح‌طلب این بود که تحت هر شرایطی در انتخابات می‌خواهند حضور داشته باشند؛ درحالی‌که انتخابات باید آزادانه و عادلانه باشد تا رقابت انتخاباتی معنا داشته باشد. در غیاب این اصول بنیادین، احزاب اصلاح‌طلب به نیرو‌های حافظ وضع موجودی تبدیل می‌شوند که کنش و تحرکات آن‌ها برای کنشگران سیاسی و اجتماعی بلاموضوع است و به این ترتیب نیرو‌های حامی خویش را از دست می‌دهند. انتخابات سال پیش تهی از این عناصر بود و حتی چهره‌های میانه‌رو همچون علی لاریجانی اجازه رقابت پیدا نکردند. اصلاح‌طلبان برای حفظ سرمایه اجتماعی و تحرک سیاسی نباید تن به چنین انتخاباتی می دادند. در چنین شرایطی نهاد اجماع‌ساز اصلاح‌طلبان زیر سوال رفت. چراکه باوجود عدم تمایل اکثریت احزاب اصلاح‌طلب به حمایت از همتی، به سایر احزاب اجازه داد وارد گود انتخابات شوند و عملاً اعتباری برای آن باقی نماند. نام نهاد «شورای هماهنگی جبهه اصلاح‌طلبان» است، ولی هماهنگی راهبردی در آن انتخابات دیده نشد و این نخستین شکست جناح اصلاح‌طلب در سال ۱۴۰۰ بود.

بنابراین، درس بزرگی که احزاب اصلاح‌طلب باید از انتخابات سال پیش بگیرند، نخست شرکت در انتخابات آزاد و عادلانه و رقابتی و دوم، پایبندی به رای اکثریت است. کاهش آرای مردم و فضای سرد و بی‌روح در آن انتخابات، پیامی بزرگ به تصمیم‌گیرندگان اصلاح‌طلب بود. به یاد داشته باشیم که وحدت اصلاح‌طلبان می‌تواند به تغییر افکار عمومی بیانجامد و ذخیره راهبردی برای آینده شود؛ زیرا هرگاه شهروندان به اصلاح‌طلبان اعتماد و اطمینان پیدا کردند، با این ایده که تغییرات سیاسی از طریق انتخابات حاصل می‌شود، قوت قلب پیدا کرده اند. پس نباید این اعتماد و اطمینان را با شرکت در انتخابات غیررقابتی و شکاف درون جناحی از بین برد.

با فرض اینکه شورای نگهبان رویه ۱۴۰۰ را تکرار کند، راهبرد و توصیه شما به دوستانتان چیست؟ آیا همچنان همان سیاست سال ۱۴۰۰ اتخاذ می شود؟

در پاسخ به پرسش قبلی آشکارا اشاره کردم که در همه انتخابات‌ها باید اصل رقابتی بودن وجود داشته باشد تا بتوانیم برنامه‌های انتخاباتی را دنبال کنیم. شما وقتی به‌طور رسمی نامزد انتخاباتی ندارید یا شما را ناچار به انتخاب نامزدی با کمترین همسویی در اردوگاه سیاسی‌تان می‌کنند، از پیش شکست خورده‌اید. ما در انتخابات شرکت می‌کنیم تا پیروز شویم و برنامه‌ها و دیدگاه سیاسی خود را به مردم ارائه کنیم. مردم بیشتر از اینکه نامزد‌ها یا احزاب خاصی را بخواهند، خواهان تغییر وضع موجود هستند. اصلاح‌طلبان باید سازوکاری را برای تغییر نشان دهند. ازاین‌رو، شرکت در انتخابات غیررقابتی که توان ارائه چنین سازوکاری را ندارد، بلاموضوع است.

اگر مثل سال ۹۲، جامعه انتظار معرفی نامزد اصلاح‌طلب داشته باشد، حاضرید با گزینه‌های اجاره‌ای وارد انتخابات شوید؟

در سال ۹۲، راهبرد ما عبور از شرایط وخیم دولت پوپولیست احمدی‌نژاد بود و انتظار روی کار آمدن یک دولت اصلاح‌طلب را نداشتیم؛ بنابراین، از نزدیکترین گزینه‌ها حمایت کردیم تا به پیروزی برسیم. از سوی دیگر، همان طور که در پرسش شما نهفته است، مردم انتظار معرفی نامزد از سوی اصلاح‌طلبان را داشتند. در حال حاضر این دو این تجربه ها تیره و تار شده است؛ یعنی نه تجربه نامزد اجاره‌ای کارساز بوده، و نه مردم چنین انتظاری دارند. امروز کار به جایی رسیده که نه‌ تنها شادابی و تحرک سیاسی نداریم، بلکه سرخوردگی عمیق سیاسی و اجتماعی حتی نیرو‌های سیاسی احزاب را گوشه‌گیر کرده است. البته من ذاتاً با ائتلاف سیاسی به عنوان یک رویکرد عقلانی برای گذار سیاسی موافقم و حتی با شرکت در انتخابات نیمه‌رقابتی هم مشکلی ندارم، ولی شرط لازم آن، پویایی سیاسی و اجتماعی در جامعه است تا دستِ‌کم چشم‌انداز پیروزی را داشته باشیم، نه اینکه از پیش بازنده به عرصه انتخابات پا بگذاریم.

این نکته مهم است که ما در انتخابات شرکت می‌کنیم تا در صورت پیروزی تاثیرگذارتر از رقیب باشیم، به انجام خواسته‌های مردم نزدیک‌تر شویم،«وضع موجود را بتوانیم اصلاح کنیم و تغییر دهیم، بهبودی در مسیر حکمرانی ایجاد کنیم . این روندها، حمایت مردم و پشتیبانی زمامداران نظام را نیاز دارد؛ هیچ اصلاحاتی بدون این دو عامل به سرانجام نمی‌رسد.

توصیه شما در یک سالگی دولت رییسی به رییس‌جمهور مستقر چیست؟

توصیه‌ها به این دولت زیاد بوده است. اما آنچه را تا کنون ندیدم یا کمتر به چشم می‌آید، تکرار می‌کنم. رییس‌جمهور باید نشاط سیاسی و اجتماعی را در دستورکار قرار دهد. اکنون، شهروندان هم از زمامداران و هم از احزاب اصلاح‌طلب ناامید هستند. درنتیجه، به تماشاگران سیاسی تبدیل شده‌اند و این زنگ خطری برای آینده ایران است؛ چراکه عادت‌های سیاسی به سختی از بین می‌روند و جامعه‌ای که شهروندانش به جای کنشگری، تماشاچی باشند، مستعد هرگونه فروپاشی است.

رییس‌جمهور نگذارند استفاده از زور و فقدان آزادی ریشه بگیرد، چراکه به‌کارگیری مداوم از زور می‌تواند پیام کاملاً متفاوتی را به شهروندان و کنشگران منتقل کند که دولت در حال ضعیف‌شدن است و برای حفظ قدرت خود باید به اقدامات سختگیرانه‌تری متوسل شود. آقای رییسی، مسیر دولت دوم احمدی‌نژاد را نرود و آزادی را به مردم هدیه دهد.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy