یک سخنرانی بیست دقیقهای از برترین چهره سیاسی ـ ملی جامعه امروز ایران که مردم در خیابانهای کشور صدایش میزنند، در این یک هفته، چنان آب در خوابگه مورچگان ریخته است که همام الفساد بیت ولایتمداران را به بافتن اراجیف واداشت، هم مدافعان لجن زاری بنام رژیم اسلامی را به یاوه سرایی کشاند، و هم ارادتمندان انقلاب اسلامی را به هم زدن گنداب انقلابشان مجبور ساخت. حتی سخنان بی سروته آن دفتر تحکیم وحدتی ساکن ایران که با کپیبرداری ناشیانه از ادبیات بندتنبانی دهه چهل و پنجاه در پی تزریق امید کاذب و دلداری به خود و رفقایش بیان شد، و دم تکانی در سوئد یافت، بیشتر نمایانگر «سوزش» از پایان روزگار مفت خواری و زندگی رانتی است.
سطح اظهارنظرهای غیرکارشناسانه که در این یک هفته به عنوان تحلیل و تفسیر!! به هم بافته و به خورد مردم داده شده است، چنان نازل و دل به هم زن است که نمیتوان نگرش محدودنگر و درک نادرست این کسان از مسائل داخلی کشور را نادیده گرفت.
نظام اندیشگی این حضرات که با واقعیتهای جامعه چندان سازگاری ندارد و با چشمانی بسته و ذهنهای تنبل، از ماهیت و مبانی سیاست عاجزند، و بدون دخالت تمایلات شخصی و نظرات غرض ورزانه نمیتوانند موضوعات سیاسی را واکاوی کنند، طبیعی است که محتوای یک گفتار سیاسی را با پیشداوری به دلخواه تفسیر، و با ادراک تخیلی خویش، تحلیل کنند. پنداری که این کسان مشمول «تکامل انواع» نشدهاند.
سخنرانی و کنفرانس خبری از سوی کسی که کلامش در مقیاس بزرگ تأثیر میگذارد، تنها یک نطق سیاسی نیست، بلکه اولین مکان و گستردهترین میدانی است که گفتار و عمل در آن یکی میشوند تا درهای رسیدن به آیندهای بهتر گشوده شود. این شکل تازه از «فضای عمومی» که اکنون پدید آمده و در حال توسعه است، نه تنها اجازه انجام همکاریهای تاکتیکی در جنبشهای اعتراضی را شدت میبخشد، بلکه پتانسیل جمعی برای ایجاد خلاقیتهای سیاسی و بسترهای مناسب کنشهای سیاسی تازه به جای «در جا زدنهای همیشگی» فراهم میکند.
اهمیت سیاسی سخنان شاهزاده رضا پهلوی، بیش از هر چیز، ورود ما به دوره دیگری از مبارزه علیه رژیم اسلامی را نشان میدهد که مرزبندیهای سیاسی کنونی را شفافتر، روند عملی آینده مبارزه را مشخص تر، و فرایند «تمایزها» را روشنتر از پیش خواهد کرد و با جابجایی اردوگاههای سیاسی به ظهور یک پیکربندی متفاوت در جامعه خواهد انجامید که با تقویت محتوای عقاید و نگرشهای سیاسی و نیز با نشان دادن پرچم مبارزه، برای در هم شکستن قدرت نظام اسلامی، انگیزه مردم برای مبارزه را افزایش میدهد.
اهمیت راهبردی این سخنرانی، در هنگامی که حکومت اسلامی با خیزشهای مردمی روبروست، در یادآوری باورها و ارزشهای مشترک میان مردم و پیوند میان آگاهی ملی و تصمیمات سیاسی است، تا با تمرکز بیشتر بر روی فعالیتهایی که به مصالح ملی نزدیکتر و توجه جهانیان را به خود جلب و فشار سیاسی را بر حکومت ضد ملی افزایش میدهد، بتواند هماهنگیهای لازم برای برجسته کردن گفتمان و روایت جایگزین و شیوهای که جامعه باید بر اساس آن اداره شود، تجلی مییابد.
این سخنرانی نه تنها کنشمحور بود و با انعکاس فرایندهای سیاسی و رویدادهای اجتماعی به شیوهای آیندهنگر و همگام با جهت گیری مردم، سلاحهای معنوی مردم را در برابر رژیم برجسته کرد، بلکه با یادآوری احساس مسئولیت سیاسی و اخلاقی به نیروهای گوناگون جامعه، اجماعمحور و حامل وحدت هم بود.
توسعه گزینههای سیاسی بخشی از فرایند سیاست است که برای برون رفت از دشواریها و حل معضلات یک جامعه بکار گرفته میشود. در جامعهای که شبکههای تشکیلدهنده و ساختارهای پیوند دهنده آن پراکنده و احتمال اتصال آنها در کوتاه مدت میسر نیست، نیاز به
سازوکارهای هدایت و مدیریت سیاسی، که اغلب نهاد نامیده میشوند، بیشتر میشود.
در نبود احزاب استخواندار سیاسی و یک الیت سیاسی با اعتبار که بتواند رژیم ایدئولوژیک و مذهبی اسلامی را به چالش بکشد، در حال حاضر، استوارترین نهاد سیاسی و تاریخی ایران، که در طول تاریخ همیشه سبب ساز یکپارچگی سرزمینی و همبستگی مردم بوده است، توانایی به زیر کشیدن و شکست رژیم اسلامی را دارد تا تداوم تاریخی ایران تضمین گردد. نماینده این نهاد ملی و تاریخی اکنون شاهزاده رضا پهلوی است. یک جامعه، آنهم جامعهای مانند ایران کنونی، با آن همه ابربحران، بدون قطبنمایی برای به تصویر کشیدن آینده، ره به جایی نخواهد برد.
این نهاد تاریخی میتواند یک راهحل آشنا و مسالمتآمیزتر برای حل مسئله سیاسی کل جامعه و عبور از نظام پوسیده اسلامی ارائه دهد. اگر سیاست هنر ممکنات است میتوان از ممکن امروز به مطلوب فردا رسید. ویژگی این نهاد تاریخی تنها یک مضمون توصیفی و تحلیلی نیست، بلکه بیشتر یک مفهوم استراتژیک است که توانایی ساختن یک وضعیت سیاسی و اتحاد میان طبقاتی که تاکنون محقق نشده است را دارد تا با ممکن کردن امور ضروری، رسیدن به مطلوبهای آینده هموار گردد. حتی دین زخمی و آسیب دیده کنونی عدهای از ایرانیان هم تنها در کنار این نهاد تاریخی میتواند به بازسازی خویش دست یابد تا به وظیفه اصلیاش، یعنی امور معنوی و اخلاقیات بپردازد.
ما باید بتوانیم با زیر و رو کردن سیاست و خروج از گاه شمارها و رویدادهای دست و پاگیر تاریخی و حکایت جعلی سیاسی، بسوی بلوغ سیاسی گذر کنیم و شیوهای تازه برای نگرش به موضوع سیاست اتخاذ نمایم تا با گسست از بی قاعدگیها برای توضیح گرفتاریهای جوهری سیاست، میدان حل معضلات ملی را گسترده کنیم و به راه حلهایی ریشهای برای دشواریهای جامعه دست یابیم.
گاهی یک رویداد ساده زمینهساز بسیاری از دگرگونیها و تغییرات پارادایمی در یک جامعه میشود که بر همه رخدادهای بعدی اثر میگذارد و نقش برجستهای در روند تاریخی یک ملت دارد. ما اکنون در چنین دورهای بسر میبریم، دورهای که نظم ذهنی تازه، نقطه عطف در یک تحول تاریخی را نشان میدهد. بعبارتی ما شاهد ساخته شدن یک وضعیت سیاسی تازهای هستیم که با کمک این نهاد تاریخی نه فقط پیوندگاه الزامات ملی و تعلقات مشترک، بلکه یک الگوی سیاسی با آرایشی تازه و چارچوبهای فکری مدرن به سوی ممکن کردن امور مطلوب آینده به عنوان جایگزین در حرکت هستیم.
چه باور کنیم و چه نپذیریم، با سخنرانی سیاسی ـ مطبوعاتی شاهزاده رضا پهلوی، یک روندی آغاز و فعال شده است که دیگر نمیتوان پس کشید و آن را لغو و خنثی کرد، زیرا چنین تصمیمی خود ما را نیز باطل خواهد کرد.
ما وارد یک پیوستار تاریخی شدهایم که نقطه عطف در یک تحول تاریخی را نشان میدهد و دامنه آن فراتر از تلاشهای دورهای سیاسی خواهد بود. این چرخشگاه، پایان یک دوره را نوید میدهد و ما در حال حاضر یک دوره انتقالی را تجربه میکنیم که یک پروژه سیاسی جایگزین هر روز برجستهتر میشود تا به دورهبندی تاریخی، و آغازی تازه برسیم. باید تلاش کرد تا این دوران انتقالی بدرستی درک و با کمک کارشناسان هدایت شود.
سیاست، تنها عرصه اختلاف نظر نیست، بلکه بیشتر قلمرو حل معضلات یک جامعه است. به جای غرق شدن در اختلافات باید کوشید معیار و شاخصهای مناسبی برای حل معضل ملی یافت.
ما به زمان پیش از سخنرانی شاهزاده رضا پهلوی باز نخواهیم گشت و دست و پا زدنهای رژیم رو به مرگ اسلامی و برون سپاری شدگانش آنها را زودتر در باتلاق سقوط فرو خواهد برد.
دود سپیدی که از محل کنفراس خبری شاهزاده رضا پهلوی بر خاسته و در آسمان و سپهر سیاسی ایران دیده میشود، شمارش معکوس پیروزی ملت ایران را آغاز و به خاک سیاه نشاندن رژیم اسلامی را بشارت میدهد.
ای دوست، گره به باد نتوان زد، نیکروز اعظمی
مهربانی، شکوه میرزادگی