محمود دلخواسته - ویژه خبرنامه گویا
هموطنانی بسیاری باید به یاد داشته باشند که زمانی که ویروس کرونا در جهان منتشر و سبب وحشت بسیاری شده بود و عده روز افزونی را به کام مرگی فجیع می فرستاد، پروفسور فیروزه بنی صدر، متخصص بیماریهای عفونی، اطلاعیه ای منتشر و در آن نتایج کوشش خود در بیمارستان برای نجات جان بیماران کرونایی را با پزشکان ایرانی در میان گذاشت و استفاده صحیح از کورتون، برای جلو گیری از خفه شدن بیمار.
این اطلاعیه در گویا نیز منتشر شد و ناگهان رکورد شر کردن در فضاهای مجازی و امتیازهای مثبت را با فاصله زیاد شکست.
قبل از آن، پروفسور مهران مصطفوی، آن اطلاعیه را فقط در فیس بوک خود منتشر و در مدت چند روز نزدیک بیش از هزار بار شر شد و نزدیک هزار کامنت که اکثریت مطلق آن مثبت بود و انباشته از سپاس و تشکر، گذاشته شد.
به ناچار بی بی سی فارسی خود را مجبور دید تا با فیروزه بنی صدر مصاحبه کوتاهی انجام و با این وجود، در مصاحبه کوشش کرد تا مانع اطلاع دهی کامل پروفسور فیروزه شده و اگر نبود پافشاری فیروزه، کسی از چگونگی درمان مطلع نمی شد. ولی وقتی مصاحبه فیروزه در توییتر بی بی سی نیز بنا بر روش عمومی منتشر شد و چند روز بعد به ان مراجعه کرده بودم، با تعجب بسیار متوجه شدم که حذف شده است.
وحشت از استقبال بیسابقه از فیروزه
سونامی استقبال از اطلاعیه فیروزه، وحشتی در میان سلطنت طلبان، استالینیستها، فرقه رجوی و جریانهای مختلف درون رژیم ایجاد کرد. نتیجه اینکه، وقتی این جریانات از شوک چنین استقبالی بیرون آمدند، حملات خود را بر علیه فیروزه شروع کردند. چرا که برای آنها نه جان ایرانیان که دفاع از منافع سیاسی آنها بود که ارزش اول را داشت و اگر در این راه بسیاری از ایرانیان جان می دادند چه باک.
یکی از اولین حملات را بی بی سی انجام داد و برای بی اعتبار کردن پیشنهاد فیروزه بنی صدر، متخصص محترمی در کاناد را یافته تا از دهان متخصص بیرون بیرون بکشد که روش پیشنهادی فیروزه غلط است! که موفق نشد.
بعد ما شاهد سونامی حملات سراسری به فیروزه شدیم و ناگهان بسیاری از ژورنالیستهای جا گرفته در رسانه های فارسی زبان خارجی و حتی طرفداران معمولی آنها ناگهان به شوالیه های دفاع از حرمت علم و روشهای علمی تبدیل شدند و اینکه فیروزه بنی صدر در اطلاعیه خود روشهای علمی را رعایت نکرده است و سخت بر فیروزه تاختند و اینکه اینکار او بسیار خطرناک است. از جمله آقای ناصر اعتمادی خبر نگار رادیو بین المللی فرانسه، پیامی کوتاه با عنوان:
<خانم بنی صدر، با جان مردم شوخی نکنید.>
منتشر کرد و با قلمی انباشته از تمسخر به فیروزه بنی صدر و "کشف" پیشنهاداتی برای جایزه گرفتن کرد.
از این دلسوزی های انباشته از تظاهر که در پشت آن انباری از فرقه گرایی و حسادت، خشم و نفرت پنهان شده بود را بسیاری دیگر نیز اظهار کردند. انگار فیروزه که یکی از پر تولید ترین مقالات علمی در فرانسه است و بیش از 200 مقاله علمی در ژورنالهای معتبرعلمی جهان منتشر کرده است و تدریس را در کنار تحقیق و مداوا انجام می دهد، از علم و روشهای علمی تحقیق خبر ندارد و این در ثانیه آخر به مکتب خانه رفته ها خبر دارند و نگران علم و روشهای علمی شده اند.
علت انتشار اطلاعیه فیروزه بنی صدر چه بود؟
فیروزه، زمانی که در بیمارستانش، بیماری کرونایی را برای مرگ آماده می کردند تا از طریق تزریق مرفین، در زمان مرگ، بیمار، بدون درد فوت کند، به پزشکان تیمش دستور داده بود که از کورتون برای کاهش التهاب ریه ها که سبب خفگی بیمار می شد استفاده کنند. بعد از چند روز دوباره به سراغ بیمار رفته بود و با شادی و تعجب دیده بود که بیمار جان سالم بدر برده و حالش بهتر شده است. این تجربه را با تیم پزشکی اش که تحت نظر او کار می کرد در میان گذاشته و خواستار بکار گرفتن این روش شده بود که با موفقیت همراه و جان عده ای دیگر از مرگ نجات یافته و در نتیجه این روش را در سمینارهای معمول با دیگر متخصصان فرانسه در میان گذاشته بود. این در حالی بود که وزیر بهداشت فرانسه با این روش مخالفت کرده بود. ولی فیروزه از آنجا که نجات جان انسانها برایش اصل بود و نه حکم وزیری که فاقد اطلاعات او بود، روش خود را ادامه داده بود.
در چنین وضعیت اضطراری بود که فیروزه تصمیم گرفت به کاری غیر معمول دست زده و منتظر انتشار کار خود در ژورنالهای علمی نشده و برای نجات جان هموطنان هر چه زودتر آن اطلاعیه را انتشار دهد. ولی برای این بی اخلاقها، به حساب خود، فرصت خوبی بدست آورده بودند تا ترور شخصیت فیروزه را کامل کنند.
وقتی تحقیقات متخصصان دانشگاه آکسفورد، یافته فیروزه را تایید کرد
چند ماه بعد از اطلاعیه فیروزه، تیم تحقیق آکسفورد نیز به همان نتیجه ای رسید که فیروزه مدتها قبل رسیده بود و اعلام کرد که اگر به این روش زودتر دست بافته بودند، حداقل جان 5 هزار نفر، فقط در انگستان، نجات پیدا می کرد.
در اینجا بود که ناگهان این سینه چاکان روشهای علمی که فریادهای وا علما شان به آسمان رفته بود و اینکه چرا پروفسور فیروزه آن را به خطر انداخته است، ساکت و پنهان شدند و تا آنجا که می دانم، حتی یکی از آنها صداقت و شهامت آن را پیدا نکرد تا از تهمت و اتهامات خود معذرتی بخواهد. یعنی از کاری معذرت بخواهند که سبب ایجاد شک در بعضی از پزشکان وطن شده و در نتیجه از این روش استفاده نکرده و اینگونه تعداد نه چندان کمی از هموطنان، از طریق خفه شدن تدریجی جان دادند.
این واکنشهای فرقه ای و کینه توزانه و انباشته از حسادت و حقارت، که برای جان انسان ایرانی ذره ای ارزش قائل نیست، یکی از اصلی ترین دلایل طولانی شدن عمر استبداد تبهکار حاکم را باز گو می کند.
جرم فیروزه چه بود؟
جرم فیروزه چه بود که اینگونه آماج تهمت ها و توهین ها و تمسخرها قرار گرفت؟ جرم فیروزه هیچ نبود جز اینکه نام فامیل او بنی صدر بود و فرزند اولین و تنها رئیس جمهور منتخب تاریخ کشور و البته این جرمی بود نابخشودنی. کمتر می شود شک کرد که اگر فیروزه، هر اسم فامیل دیگری جز بنی صدر را داشت، چه ستایش ها و ثنا گویی ها از او نمی شد. در واقع استقبال عظیم مردمی از پیشنهاد فیروزه بنی صدر و تضاد آن با واکنشهای عصبی "نخبگان" سیاسی، نشان از تضاد وجدان عمومی جامعه ملی با این "نخبگان" که از موانع استقرار مردمسالاری در وطن می باشند، دارد.
این بما می گوید که چگونه روانشناسی های مخرب، فرقه گرا و ضد حقوق انسان و حرمت و کرامت و جان او، سبب موفق ترین ترور، از ترورهای شخصیت شدند و در نتیجه وطن را از داشتن سخنگویی که زبان وجدان تاریخی- سیاسی جامعه شده و به زیر کشیده شدن رژیم خیانت، جنایت و فساد، محروم کردند و اینگونه عمر استبداد تبهکار را طولانی تر، مرگ ها و رنجها را بیشتر و استقرار جمهوری شهروندان ایران به تاخیر انداختند.اینگونه بر خوردها، که یاد آور ترکان خاتون که از سبب سازان حمله مغول به ایران شد می باشد. یعنی فردی که ریزه خوار سفره مغولان شدن را ترجیح داد به سلطنت برگزیدن جلال الدین خوارزمشاه، برای نجات کشور، چرا که از مادر جلال الدین، کینه بدل داشت. استمرار جامعه شناسی نخبه کشی حز این است؟
ولی مبارزه ادامه دارد و هدف این نوشته نه تنها یاد آوری این بی اخلاقی هاست، بلکه پیشنهاد درسی است برای جامعه ملی، بخصوص نسل جوان که شاید بیش از هر چیز قربانی تحریف و دستبرد تاریخ انقلاب و تاریخ قرن بیستم وطن می باشند. چرا که تا زمانی که ندانیم چگونه اینگونه شد، پاسخی در خور به سوال چه باید کرد یافت نخواهد شد.