درد آور است نوشتن این جمله که اکثریت مردان ایرانی را که شدید تکانشان بدهی از درون آن ها مرد سالار ان متحجری بیرون می آید که قادر نیستند به برابر حقوقی زن در سیمای مادری که آن را بدنیا آورده ،خواهری که پابه پای آن ها بزرگ شده ،بازی کرده غم خواریشان نموده ،همسری که با آن هازندگی مشترک آغاز کرده در رنج ،سختی ،غم وخوشی های زندگی شریکشان بوده ! زیباترین هدیه زندگی دختر این غم خوار دائمی خانواده بخصوص پدر را با دنیائی عاطفه در آغوششان نهاده تن در دهد.
قادر نیستند درک کنند که جهان زیبائی خود را از ترکیب زن ومرد می گیرد و کامل می شود. اگر نیمه زن ویا برعکس مرد همدیگر را تکمیل نکنند .هرگز قادر به تمامیت بخشیدن به حیات و زیبائی های نهفته در آن نخواهند بود .بدون دفاع از برابر حقوقی زن در جامعه هرگز نمی توانیم از دموکراسی و آزادی سخن بگوئیم. می نویسم وقادر به درک این مسئله نیستم غیر از تفاوت فیزیکی چه تفاوتی بین زن ومرد وجود دارد؟ ستم واجحافی که قرن ها وقرن ها مردان ،حاکمان مرد سالار بر زنان روا داشته و مانع از نقش آفرینی آنان در عرصه جامعه گردیده اند!
کدام تفکر ارتجاعی چنین نابرابری را در حق جامعه زنانه روا داشته است؟ آیا براین نگاه و سکوت شرم آور که چشم بر بی عدالتی در حق زنان می بند، دهانی که بجای فریاد اعتراض سکوت می کند وبسته می ماند نباید عرق شرم بر چهره مردان بعنوان فرزند در پیشگاه مادر !برادر در برابر خواهر، ٌهمسر در برابر همسر ونهایت پدر دربرابر دختر بنشیند؟
آیا بدون حمایت وسکوت شرم آور مردان! مردانی که دم از عدالت و آزاذی خواهی می زنند !حکومت ها قادر به گذرانیدن چنین قانون های ناعادلانه در این کشور های عقب افتاده مسلمان می گردیدند؟ در تک تک قوانین ارتجاعی زن ستیزانه ای که حکومت بی شرم آخوندی در حق زنان تصویب کرده امضای ما نیز وجود دارد .
زمانی که حجاب اجباری را مردی عقب مانده از قافله زمان فریاد می زد ودر هیاهیوی شیفتگی توده بی سر وروشنفکر ایدئولوژیک گرفتار دریند سیاست که چنین اجحاف روشنی را امری گذرا تلقی می نمود در واقع مهر خود براین فرمان بیشرمانه حکومت می نهادیم .
زمانی که هزاران زن آزاده ایرانی در دفاع از حداقل خواسته یک زن که انتخاب نوع پوشش اوباشد دلاورانه بمیدانی می آیند که میداند جز ضرب وشتم ماموران حکومتی ،جز دستگیری وزندان چیزی در انتظار آن ها نیست .ما که سکوت می کنیم !دم بر می کشیم گوئی که حجاب امری زنانه است مهر خود بر پای چنین برخورد خشن حکومت با زنان می گذاریم .
ما بدروغ سخن از مبارزه برای آزادی ودمکراسی ونهایت برپائی یک حکومت سکولار ودموکرات می گوئیم . یاوه است زمانی که با تمام نیرو از مبارزه مشخص اموز زنان در ایران دفاع نمی کنیم وبخش زیادی از نیروی خودرا صرف همگامی وهم پیمانی با زنان آزاده کشورمان نمی سازیم از دموکراسی سخن گفتن!ادعائی بیش نیست!
نمی دانم چرا در کنار فرا خوان زنان برای حضور در میدان .مردان سیاست وتدبیر!! فرا خوان برای دفاع از این بر آمد اجنماعی نمی دهند؟
همپای آن ها در صحنه حاضر نمی شوند ؟
آیا مبارزه برای دمکراسی برای آزادی که زنان پرچم آن برداشته وپیشاپیش حرکت می کنند تعریف دیگری از مبارزه وجود دارد؟ امری تنها مربوط به زنان؟
امروز نقش وعمل کرد زنان در دفاع از آزادی های اجتماعی بمراتب بزرگتر وفرا گیر تر از مردان است.
کاری که نسرین ستوده ونرگس محمدی انجام می دهند کمتر فعالان سیاسی مرد از خود بروز می دهند . دفاع از این بر آمد های اجتماعی نشان پابندی ماست به تعهدات خود در قبال
جامعه وپیامی است روشن که هیچ آزادی و استقلالی بدون تکیه بر نیمی از جامعه زنانه ممکن نیست.
فردا صرفا روز مبارزه زنان با حجاب اجباری نیست! روز اعتراض به حجاب کشیده شده نا مرئی بر سر وچشمان ما مردان نیز هست.
حمایت کنیم از مبارزه جانانه مادران ،خواهران ،همسران و دخترانمان .در روز بیست یکم تیر ماه ! حتی اگر تنها یک زن در میدان حاضر شود.