از آغازین سالهای قرن بیست و یکم که روند رشد تکنولوژیهای ارتباطی سرعت بیشتری گرفت، کمترفرصت تطابق فرهنگی ملتها در استفاده صحیح از ابزارنوین فراهم آمد. در جوامع غربی به لحاظ استحکام فرهنگی و استقرار استانداردهای مدرن، بسادگی درعرصه زندگی روزمره نهادینه شده و هرگونه رفتار مغایربا استانداردهای پذیرفته شده جوامع، فرصت خودنمایی پیدا نکرد. اما تجربه جهان سوم بکلی متفاوت بود.
مشکلات و ناهنجاریهای متعدد ناشی از تقابل ورود ابزار مدرن از یکسو و خلاء فرهنگ آموزش در بهره گیری سالم و شایسته از این ابزار، امروزه به گره هایی کور بدل شده که در صورت ادامه، هیچ گشایشی درچشم انداز آینده بر آن متصور نیست. تازه ترین ابزارتکنولوژی مدرن ارتباطی در فضای مجازی، پلتفرمهایی مانند " زوم " و " کلاب هاوس " است که امکان تبادل نظرو گفتگوی همزمان هزاران نفررا فراهم آورده که به نوبه خود انقلابی در دنیای رسانه و گردش سریع و آزاد اطلاعات تلقی میشود. مهمترین ویژگی آنها تفاوتشان با پلتفرمهایی مانند " تلگرام"، " واتساپ " و" فیس بوک " (*) است که با اندک ثبت مشخصات فردی میتوان با هزاران نفربه گفتگو پرداخت و همین خصوصیت موجب شد که در شرق و کشورهای جهان سوّم، محبوبیتی مضاعف در میان کسانی بدست آورد که یا با معذورات سیاسی ناگزیر از گمنامی هستند ــ که موضوع این یادداشت نیست ــ یا آنانکه رعایت اخلاق و عفت عمومی را قید و بندی بر زبان و رفتار خود میدانستند. تا همین چند ماه پیش فحاشی و لمپنیسم در فضای مجازی، در حد ناسزاهای کوچه و خیابان و محدود به دایره واژگانی بود که از زبان برخی اوباش و اراذل بگوش میرسد. (البته همانها هم با دیدن خانم و یا کودکی در نزدیکی خود سعی در کنترل زبان خود دارند). اما اخیرآ شاهد تاخت و تاز اراذلی نوظهور هستیم که اگرچه قمه و قداره در دست ندارند اما در بروز عقدههای فرو خفته روانی و جنسی خود، هیچ حد و مرزی را به رسمیت نمیشناسند. سرکرده این دسته نوظهوردر کلاب هاوس، فردی مجهول الهویه و پدیدهای " اسکپتیک " نام است که با ادعای عدم التزام به مبانی اخلاقی و با اتکاء به دانش علمی قابل اعتنا و تسلط کامل به زبان انگلیسی توانسته عدهای را دور وبر خود جمع کند. ایشان معمولآ وارد مباحث دیگران شده و با ایجاد حواشی و صدایی که به برکت تکنولوژی بشدت تآثیر گذار مینماید، بصورتی بیمار گونه کوچک و بزرگ، زن و مرد، پیر و جوان را هدف بمباران تحقیر، توهین و فحاشیهای بسیار مهوّع و چندش آور قرار میدهد. با چاشنی خندههای بلند و بشدت هیستریک و آزار دهنده با دخترکان جوان و در سن و سال نوهاش، با الحانی شهوت آلود وواژگانی ناگفتنی و در حضور هزاران نفر به گپ و گفت میپردازد. اجازه صحبت به کسی نداده و کوچکترین اعتراضی را بر نمیتابد. در پاسخ به "سلام" دیگران، به بهانه اتلاف وقت دقایقی را به لمپن بازی گذارانده و سپس سلسله ناسزاهای خود ساخته و تهوع آور را نثار کرده و به تحقیر آمیزترین شکل ممکن شخص بهت زده رااخراج میکند. در کنار اینها، تعداد انگشت شماری مرید فدایی هم در رکاب حاضرند تا همراه با مراد خود زشت ترین کلمات و تحقیر آمیز ترین رفتار را از بروز دهند. چنین رویکردی باعث شده که معدود افرادی هم که قصد ابراز عقیده دارند از وحشت توهین و تحقیر، با استرس وصدایی که آشکارا نگرانی در آن موج میزند سخن بگویند و اغلب نیز با رکیک ترین ناسزاها به " پایین " پرتاب میشوند.
ادامه دارد
پی نوشت:
(*) ــ اگرچه پلتفرمهای نگارشی نیز از گزند فحاشی و ناسزا در امان نیست. یادمان هست فحاشیهای بی دلیل ایرانیان به فوق ستاره آرژانتینی " لیونل مسی " که تنها گناهش همگروهی آرژانتین با تیم ملی ما درجام جهانی گذشته بود و جهانیان را هم بهت زده کرد.
غروب گورباچف و غزل سایه، م. سحر
جمهوری یا پادشاهی، محمد هادی افشار