هیچگاه در ۴۳ سال گذشته جو اجتماعی - سیاسی داخلی و بین المللی برای اعلان وجود بدیل رژیم جمهوری اسلامی به این اندازه مساعد نبوده است. راهپیماییهای شورانگیزی که پس از چند هفته کارزار قهرمانانه و تظاهرات فداکارانه دختران و پسران شجاع ایران در دهها شهر مهم دنیا انجام شد فرصت مغتنمی برای طلوع جایگزین سیاسی جمهوری اسلامی به وجود آورده است. همه ایرانیان و جهانیان شاهد بودند که این تظاهرات در برخی از شهرها مانند تورنتو، لندن، پاریس، هامبورگ و ونکوور به روزهای تاریخی از مبارزه مردم ایران در نفی کلیت رژیم ارتجاعی حاکم بر کشور تبدیل شد و فقدان هرگونه مشروعیت آن نظام ارتجاعی را به دنیا نشان داد. همه اینها فرصت مغتنمی برای معرفی جایگزین سیاسی جمهوری اسلامی به وجود آورده است. پارلمانها و دولتها در دموکراسیهای مهم مانند آمریکا، آلمان، فرانسه، انگلیس، کانادا، استرالیا و غیره شروع به در نظر گرفتن بدیل سیاسی رژیم جمهوری اسلامی در محاسبات خود برای آینده ایران و منطقه کردهاند. در چنین شرایطی هر گاه این جایگزین معرفی شده و در هدایت انقلاب موفقیت آمیز ظاهر شود میتواند در مدت کوتاهی مورد شناسایی جهانی قرار گیرد. شناسایی داخلی و بین المللی رهبری اوپوزیسیون به نوبه خود به یکپارچگی و همانگی جنبشهای مدنی در داخل کشور و خارج از کشور کمک کرده و موجب خواهد شد این رهبری با هدایت اعتصابهای عمومی و تظاهرات سرتاسری انقلاب تاریخی سکولار دموکراسی ایران را که ملت ایران بیش از صد سال است برای استقرار آن مبارزه میکند تحت عنوان زیبای انقلاب "زن، زندگی، آزادی" به پیروزی برساند.
بنابراین نباید این فرصت طلایی را از دست داد. مردم و آزادیخواهان ایران، بلکه جهان، رهبران سیاسی اوپوزیسیون ایران را که نتوانند با همکاری با یکدیگر از این فرصت تاریخی برای آزادی و استقرار دموکراسی در ایران سود ببرند نخواهند بخشید. بهترین راه ایجاد یک بدیل سیاسی واقعی برپایی یک پارلمان در تبعید از طریق برگزاری انتخابات آزاد آنلاین زیر نظر سازمانهای ذیربط بین المللی است. آن پارلمان در تبعید حقانیت و مشروعیت هدایت انقلاب ایران را خواهد داشت و مردم به فراخوانهای او عمل خواهند کرد؛ زیرا که نمایندگان واقعی مردم در آن حضور خواهند داشت. تجربه نشان میدهد که شخصیتها و احزاب و گروههای سیاسی اوپوزیسیون قادر نبودهاند در تشکل هایی مانند شورا، جبهه و غیره گرد هم آیند. فعلا فرصت بحث بر سر چرایی این عدم توفیق نیست و فایدهای هم ندارد. اما اکنون فرصت یگانهای فراهم شده است که رهبران و نمایندگان منتخب تشکلهای سیاسی کشور با هر گرایشی از چپ افراطی، مثلا کمونیستها و سوسیالیستها گرفته تا گرایشهای میانه رو مانند سوسیال دموکراتها و لیبرال دمکراتها تا راست افراطی ملی گرایان و سلطنت طلبان محافظه کار و شخصیتهای سیاسی مستقل، در یک نهاد سیاسی فراگیر بنام "پارلمان در تبعید ایران" گرد هم آمده و با هم برای پیروزی انقلاب "زن، زندگی، آزادی" رای زنی و تصمیم گیری کنند. اینکار را باید امروز و بنام سعادت ملت ایران سامان داد؛ فردا دیر است. یک پارلمان در تبعید از هر نظر از دیگر نهادها و تشکلها بهتر است زیرا پارلمان در واقع سیستم سیاسی دارای اجزاب رقیب است که برای اداره امور عمومی کشور با همدیگر رقابت مسالمت آمیز میکنند و در عین حال خود را ملزم به رعایت تصمیم اکثریت میدانند. این بسیار فراتر از شورا، جبهه، گروه سیاسی و کمیته نجات و دیگر عناوین است. در عین حال بهترین تمرین دموکراسی برای کشور ما است که به دلیل استبداد حاکم هرگز از پارلمان واقعی برخوردار نبوده است.
برای شروع میتوان یک پارلمان ۴۰۰ نفره با دوره ۲ ساله را در نظر گرفت (تقریبا برای هر ۲۲۰ هزار ایرانی یک نماینده که رقم معقولی است و تمام استانها و شهرستانها را در بر میگیرد). یک هیات موسسان متشکل از ۵ نفر از شخصیتهای سیاسی اجتماعی ایران که معروف به حمایت از سکولار دموکراسی بوده و شناسایی جهانی دارند میتواند ابتکار عمل را به عهده بگیرد. نگارنده در حال حاضر شاهزاده رضا پهلوی، ملکه مادر شهبانو فرح پهلوی، سرکار خانم شیرین عبادی برنده جایزه نوبل صلح، سرکار خانم نسرین ستوده حقوقدان و مبارز حقوق بشر شناخته شده و سرکار خانم نرگس محمدی مبارزه شناخته شده حقوق بشر را واجد شرایط و دارای شناسایی جهانی میداند. چنانچه این هیات موسسین تشکیل شده و در ماموریت خود کامیاب شود نه تنها از لحاظ سیاسی بلکه از لحاظ اجتماعی نیز موفقیتی بزرگ خواهد بود؛ زیرا هیاتی با ۴ عضو زن موفق به ایجاد تغییرات بزرگ سیاسی اجتماعی در ایران خواهد بود که این خود نشانهای از دستیابی زنان ایرانی به بالاترین سطوح رهبری اجتماعی سیاسی ایران بوده و نوعی دستاورد برای زنان در ایران، در خاورمیانه و حتی سطح جهانی است.
اگر شخصیتهای دیگر ایرانی در این سطح از شناسایی بین المللی وجود دارند، که متاسفانه نگارنده سراغ ندارد، طبعا آنها هم میتوانند در این کمیته موسسان وارد شود اما یادآوری میکند که شخصیتهای مانند مهندس میرحسین موسوی، رهبر جنبش سبز سال ۱۳۸۸، سید محمد خاتمی، رییس دولت اصلاحات در ایران طی سالهای ۱۳۷۶-۱۳۸۴ و حتی محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی در سالهای ۱۳۹۲-۱۳۹۹ با آنکه شناسایی جهانی دارند اما تا زمانی که صریحا با حکومت دینی مخالفت نکرده و خواهان استقرار سکولار دموکراسی در ایران نشدهاند طبعا نمیتوانند عضو کمیتهای شوند که هدف آن استقرار یک سکولار دموکراسی در ایران است. این شخصیتها میتوانند بعدا با التزام عملی به دموکراسی و مفاد بیانیه جهان گستر حقوق بشر، البته اگر رای بیاورند، عضو پارلمان در تبعید باشند. اتفاقا حضور آنها در پارلمان در تبعید به گذار مسالمت آمیز ایران به دموکراسی کمک خواهد کرد.
این هیات موسسان دو کار انجام میدهد:
- از یک گروه کوچک از حقوقدانان و سیاسیون با تجربه که احتمالا تجربه نمایندگی مجلس و یا برگزاری انتخابات را داشتهاند دعوت میکند شرایط و مقررات شرکت و نامزدی برای انتخابات آنلاین پارلمان ایران، شامل شمار نمایندگان هر استان و شهرستان، را ظرف مدت کوتاهی (مثلا چند هفته) تدوین و به تصویب کمیته موسسان برساند.
- یک شرکت و یا گروه کارشناسی حرفهای بین المللی را، که تجربه لازم در برگزاری انتخابات آنلاین داشته باشد، مامور فراهم کردن شرایط لازم برگزاری انتخابات پارلمان در تبعید ایران در مدت زمانی معین (مثلا ظرف دو ماه) میکند.
نگارنده تخصصی در برگزاری انتخابات آنلاین ندارد اما آنچه از متخصصان امر شنیده و خوانده است آن است که با وجود شناسههای ملی (شماره شناسنامه و شماره ملی) و نیز دسترسی به اینترنت، حتی از طریق تلفنهای هوشمند، مشارکت در انتخابات آنلاین برای ایرانیان خارج از کشور کاملا عملی است و امکان برگزاری انتخابات آنلاین سالم و بدون تقلب و رای دزدی و رای سازی وجود خواهد داشت. خوشبختانه اینترنت ماهوارهای که اکنون در ایران عزیز ما هم شروع به کار کرده است در یکی دو ماه آینده میتواند در کل کشور فراگیر شود و بنابراین شرکت ایرانیان داخل کشور هم در این انتخابات آنلاین ممکن خواهد شد. بنابراین اگر رهبران سیاسی اوپوزیسیون همکاری و جدیت نشان دهند ظرف چند ماه آینده امکان برپایی پارلمان در تبعید فراهم خواهد بود.
ممکن است گفته شود همه اینها باید چند سال پیش انجام میشد و اکنون دیگر دیر است چون با روند طوفانی مخالفتها و تظاهرات هفتههای اخیر رژیم جمهوری اسلامی ممکن است هر لحظه فرو بریزد. اما توجه شود که هرگز فرصت مناسب کنونی به لحاظ شرایط داخلی و بین المللی فراهم نبوده است. ثانیا معلوم نیست بدون یک رهبری انقلابی فراگیر بتوان به این سادگی رژیم را ساقط و انقلاب را پیروز کرد. از طرفی تشکیل پارلمان در تبعید از طریق ایجاد رهبری سیاسی فراگیر معضل اقدام جمعی را حل کرده و اقوام ایرانی و طبقه متوسط را متقاعد میکند که کشور با سقوط رژیم ارتجاعی حاکم دچار هرج و مرج و آشوب نخواهد شد و رهبری سیاسی جمعی پارلمان در تبعید اوضاع را سرو سامان خواهد داد. این خود بهترین مشوق آنها در پیوستن به و حمایت از انقلاب خواهد بود.
مخارج فعالیتهای هیات موسسین برای تشکیل گروه حقوقدانان و سیاسیون و نیز دعوت از شرکت متخصص برگزاری انتخابات نمیتواند خیلی بالا باشد. برآورد اولیه نگارنده برای تامین هزینه این فعالیتها زیر ۲۵ میلیون دلار است (انتخابات آنلاین در برخی از ایالات آمریکا انجام شده البته نه در این سطح). در هر حال این هزینهها میتواند از طریق انتشار اوراق مشارکت در تشکیل پارلمان در تبعید تامین شود. هیات موسسان میتوانند از طریق مشاوره با کارشناسان بازارهای مالی (که خوشبختانه در بین ایرانیان ساکن و شاغل در آمریکا و کانادا و اروپا فراوانند) اوراق مشارکت ۱۰ و ۲۰ دلاری (قابل خرید آنلاین) منتشر کنند. فروش حتی دو میلیون از این برگههای مثلا ۲۰ دلاری مشارکت در برپایی پارلمان در تبعید انقلاب "زن، زندگی، آزادی" میتواند به خوبی این پروژه را تامین مالی کند. با شور و شوقی که ایرانیان خارج از کشور در برپایی تظاهرات روز شنبه اول اکتبر از خود نشان دادند تصور استقبال آنها از خرید این اوراق، که در واقع مشارکت مالی برای پیروزی انقلاب "زن، زندگی، آزادی" است غیر واقعی نیست. سر رسید این اوراق و سود متعلق به آن میتواند توسط متخصصان بازارهای مالی تعیین شود. در هر حال این مانند یک سرمایه گذاری با ریسک بالا است و لازم است سود مناسبی به آن تعلق گیرد (مثلا سر رسید ۳ ساله و سود سالانه ۱۰ تا ۲۰ درصد را میتوان در نظر گرفت، البته پرداخت سود این اوراق پس از پیروزی انقلاب و استقرار دولت موقت سکولار دموکرات ایران خواهد بود).
ملاحظه میشود که با عزم شخصیتهای سیاسی و رهبران اوپوزیسیون تشکیل یک پارلمان در تبعید برای پیروزیِ انقلاب "زن، زندگی، آزادی" و استقرار سکولار دموکراسی در ایران ممکن و بسیار مفید است. حتی در صورتیکه انقلاب به همین زودی در چند ماه آینده پیروز شود، که آرزوی هر ایرانی وطن پرست و آزادیخواهی است، باز هم این تجربه تشکیل پارلمان در تبعید مفید خواهد بود. زیرا که اولا میتواند در تشکیل دولت موقت پس از پیروزی انقلاب کارساز باشد و ثانیا وزن احزاب و تشکلهای سیاسی معلوم شده و این تشکلها میتوانند خود را برای شرکت در پارلمان واقعی ایران پس از استقرار سکولار دموکراسی در کشور آماده کنند.