ویژه خبرنامه گویا
بی شک افاضات تکراری روز دوشنبه سید علی خامنهای رهبرپریش احوالی که با توهم نیک اندیشی و لجاجت، ملتی را به خاک سیاه کشانده نه تنها قابلیت تحلیل ندارد که ارزش تکرار ان در این نوشتار را نیز ندارد
ناگفته پیداست این سید خراسانی که تنه بر خدایی بودن میزند، به نوعی از روانپریشی دچار است که در اصطلاح علمی به آن "پارانویا" گفته میشود، وکمترین و کوتاه ترین پاسخ به اتهامزنیهای کذب و بی اساسش بر معترضان وطن پرستی که امروز جان بر کف در خیابانها سرنگونی او و نظام سراسر جهل و دورغش را خواهانند، این است که بگوئیم، "آقای خامنهای دروغگو دشمن خدا است".
بیگمان در نظام و حکومتی که جانمایه رابطهاش با مردم، بر پایه "النصّر بالّرعب" بنا گذاشته شده است میل بی حد حصر قدرت زمامدارانش میتواند دلیل گذشتن از مرز ماهیت صحیح یک حکومت باشد؛ قدرتی که مجوزی است برای همه نبایدها و نادیده گرفتن همه میثاقهای نوشته و نانوشته شده.
حکایتی از شیخ عبدالحسین تهرانی معروف به شیخ العراقین سازنده مسجد مشهور به ترکها در بازار کفاشها که امروز به بازار عباسآباد مشهور است نقل است که بیشباهت به ماجرای تهمت و بد نام کردن مردم مبارز و وطنپرست از سوی عمله استبداد نیست. اما قبل ازنقل آن حکایت، برای آشنایی بیشتر با شیخ عبدالحسین تهرانی همینقدر بس که این روحانی درزمان ناصرالدین شاه، به فرمان امیرکبیر، حاکم شرع بلدیه تهران بود. الغرض نقل است برای توسعه مسجد ترکها در بازار کفاشها، خانه یکی از شاهزادگان که همجوار با مسجد بود، برای توسعه آن لازم آمد تا به مسجد اضافه گردد، و از قضا شاهزاده که صاحب آن خانه بود، بدون هیچ عذرو بهانهای، خانه را وقف توسعه مسجد میکند اما وقتی خانه را تخریب میکنند، در قسمتی از خانه، محل مخصوصی برای تفریح و شرب مسکرات پیدا میشود. ازهمین رو شیخ العراقین در نامهای به شاهزاده، او را به دلیل داشتن چنین مکانی در خانهاش ملامت میکند اما شاهزاده در جواب شیخ مینویسد: "ببین کرامت میخانهی مرا ای شیخ که چون خراب شود، خانه خدا شود". حال حکایت این سید پریش احوال است که مردم معترضی که از ظلم او و عملههای دستگاه ظلمش به ستوه آمدهاند و خواهان سرنگونی او و حکومتش هستند با جاسوس خواندن میهنپرستان قصد بدنام کردن آنها را دارد غافل که کرامت نام میهنپرستان مورد اتهام، آنقدر هست که بیش از پیش در دل مردم جای میگیرند؛ آنچنانکه با بند کشیدن آزادیخواهان، آنها نیزدر نزد ملت به مثابه یک قهرمان ملی جلوه میکنند و بر پایمردیشان ارج مینهند چرا که امروزه مردم جان به لب رسیده ایران، با توجه به عملکرد چهل و چند ساله نظام حاکم بر کشورشان، بهخوبی دریافتهاند، هر که را نظام جمهوری اسلامی، مرتد و خائن و جاسوس میخواند، حکما فردیست آزاده و وطن پرست و این مهم نکتهای است باریک تر از مو، که فهم آن بر این سید پریش احوال وعمله ظلمش محال است.
اما صرف نظر از پریش احوالی جناب رهبر آنچه هر از گاهی خاصه در هنگامه اعتراضات مردم و یا تنگ شدن عرصه ظلم، باعث شدت یافتن توهم فاتح بودن در آقای خامنهای آن هم در بزنگاههای حساسی چون امروز میشود، امدادهای غیبی است که از سوی بیگانگان خاصه از طرف دولت آمریکا میشود و بر دوام و بقای ظلم در کشورمان کمک میکند، آن هم از سوی ابر قدرتی که دم از دفاع از حقوق بشر میزند و ایضا ظاهرهمواره ادعای دوستی و حمایت از ملت ایران را دارد اما در بزنگاههای سرنگونی رژیم ایران با آزاد ساختن نقدینگیهایی که متعلق به ملت ایران است، جان تازهای به مرده جمهوری اسلامی میدهد آنچنانکه در بزنگاه امروز، قرار است طبق توافقی پنهانی جناب "آقای بایدن" با آزاد کردن بخش عظیمی ازمنابع مالی جمهوری اسلامی در کشور کره جنوبی آن هم در ازای آزادی دو زندانی ایرانی ـ آمریکایی، پرداخت کنند تا مبادا خزانه خالی دولت مستهجل جمهوری اسلامی برای کشتار ملت بیپناه ایران خالی باشد و در حال حاضر نقل و انتقال این مبلغ کلان ارزی آزاد شده، تنها منوظ به اعلام شماره حساب بانکی است که مورد قبول طرفین این توافق باشد معطل مانده.
بیشک دل کندن از قدرت کار سادهای نیست آنچنانکه درک به موقع برخاستن از خوان قدرت هم کار هر دل باخته به قدرت نیست و از همین رو است که در سخنرانی روز دوشنبه آقای خامنهای، حس فاتح بودن چنان درهر واژه و کلمه به کلمهی افاضاتش موج میزد و به وضوح نمایان بود، که جز به مدد همین امداد غیبی از سوی دولت "بایدن"، نمیتواند عاملی بر ان متصور شد، توهم پیروزی که این بارنه تنها با باجگیری از ابرقدرتی چون آمریکا که با واردات مزدوران حزبالله از عراق و سوریه هم قادر به اجبار ترک مردم از خیابانها ان هم بدون دست یافتن به هدف مقدسی چون آزادی مام وطن، هم کارساز نیست چرا که دشمنان ایران چون سید خراسانی و عملگان ظلم بدانند:
زین کاروان سرای بسی کاروان گذشت
ناچار کاروان شما نیز بگذرد
بادی که در زمانه بسی شمعها بکشت
هم بر چراغدان شما نیز بگذرد