به ما می گویند در این وضع و اوضاع ی که بر ایران حاکم است و بچه ها در خیابان ها به زد و خورد با حکومتی ها برای سرنگون کردن نظام نکبت اسلامی و دست یابی به یک زندگی بهتر مشغول اند، شما با کسی در نیفت و تمام همّ و غمّ ات را بگذار برای مبارزه با رژیم.
یک کلمه هم خارج از مسائل مبارزاتی بنویسیم، تیغ انتقاد را بر ما می کشند که شما می خواهید میان مردم تفرقه بیندازید و الان وقت این حرف ها نیست.
ولی هرگز ندیده ام به کسانی که شروع کننده بحث های انحرافی هستند کسی انتقاد کند یا از آن ها بخواهد که در این موارد سخن نگویند و این حرف ها را بگذارند برای آینده.
از یک طرف گلشیفته فراهانی شیر و خورشید را از وسط پرچم ملی ما بر می دارد می اندازد دور، از طرف دیگر جناب دکتر نوری زاده به آقای کدیور و یوسفی اشکوری می گوید خطاب به طلاب نامه بنویسند و امیدوار است که کدیور در آینده مارتین لوتر دیگری شود.
حالا اگر جواب خانم گلشیفته را که دیگر شور ماجرا را در آورده بدهیم می گویند تفرقه نیفکنید. خود ایشان -یعنی خانم گلشیفته- هم شاکی شده است که الان چه وقت پرداختن به ساسانی و هخامنشی و کوفت و زهر مار و شیر و خورشید است! تو گویی این بحث را دیگران آغاز کرده اند نه خود ایشان!
نوشته ی جناب استاد دکتر نوری زاده را که شروع به خواندن کردم کاملا موضوع اش طبیعی به نظر می رسید و این که آقایان علما چرا لال شده اند.
اما به پایان مطلب ایشان که رسیدم، بسیار متعجب شدم.
این که محسن کدیور، برادر خانم آقای عطا، آخوند خوبی ست مساله ی من نیست. به قول معروف در این روزها که بچه ها در خیابان ها مشغول بر پا کردن انقلابی آخوند برانداز هستند وقت این صحبت های لوکس و آخوندی نیست.
اما این که جناب کدیور می تواند لوتر دیگری شود این از آن سخنان اعجاب انگیزی است که ظاهرا این روزها از شنیدن آن ها از زبان افراد موجه نباید تعجب کنیم.
اولا مارتین لوتر چه ربطی به زمانه ی ما و جناب کدیور دارد آن هم در این لحظات سرنوشت ساز در ایران؟
طرف در قرن پانزدهم شانزدهم، بلند شده اصلاحاتی در مسیحیت به وجود بیاورد که آورده اما با خون و خون ریزی بسیار.
او یکی از یهودی ستیزان و دگراندیشان ستیزان بی رحمی بوده که حکم های اش برای نابود کردن یهودی ها و دگراندیشان تا دوران ما اثر داشته.
البته کدیور، در یهودی ستیزی می تواند شبیه به مارتین لوتر آلمانی شود و شعار نه غزه نه لبنان را تبدیل به هم غزه هم لبنان کند و کثافت بر سر مردم ی که شعار اول را می دادند بمالد، ولی بقیه اش چی؟
قرآن را به فارسی ترجمه کند؟ خب ده ها ترجمه به فارسی و صدها ترجمه به زبان های دیگر از قرآن هست که اگر ریا نکنم، همه اش را باید در کتابخانه ها برای نشان دادن جهالت انسان به نمایش گذاشت.
که مثلا بیاید بحار الانوار را تووی دریا بریزد یا مکاسب و طهارت را امروزی کند؟
این ها که بیشتر شبیه به شوخی است.
جناب استاد دکتر نوری زاده به فکر جماعت مسلمان متعصب هستند و می خواهند امثال کدیور و اشکوری آن ها را یک قدم به سوی جهان مدرن پیش ببرند؟
جماعت مسلمان متعصب، صد تا کدیور هم نمی تواند در رای شان تغییر ایجاد کند چنان که خمینی که مخالف گردن کلفت آخوندهای متحجر بود نتوانست.
نه. این نوشته ی جناب دکتر به نظر م یک شوخی ست که در موقعیت نامناسبی مطرح شده. امیدوارم این چند خط انتقاد آن طور که می گویند باعث نشود انقلاب بچه های ایران آسیب ببیند.