برای دقیق شدن به هر موضوع یا مسئله سیاسی مطرح شده، پیش از هر چیز بایست انگیزه اولیه آن مد نظر قرار گیرد و سپس عواقبی که به بار میآورد. پیش از هر چیز باید گفت
هزار و سیسد سال است که ما ایرانیِ اسلامی هستیم و اسلام در تمام رگ و پی ما نفوذ بی شائبه دارد. چهل و چهار سال گذشته بر قلب تازه ملت و ایرانیِ همبسته شدهی ما بواسطه وجهی از همین بختک هزار و سیسد ساله، ضربت نواخته شد که هنوز هم، برای نجات از شّر این خفگی و کابوس درماندهایم. و نمیفهمیم که الویت ما آزادی ایران است و در آزادی که امر مشترک ماست، هیچ اختلافی جایز نیست. در شرایطی که حکومتی غیر عادی در تمام پهنه زندگانی ایرانی رخنه کرده و بقول معروف "سگ صاحبش را نمیشناسد" و بتبع یکی از شگردهایش نفاق افکنی در میان ایرانیان است، چگونه میشود با این پدیده دهشتناک روبرو و رو در رو شد؟ متأسفانه گروهی از ایرانیان خام و ساده اندیش در دام نفاق این نظام غارتگر و نکبت گرفتار آمدهاند.
آن دسته از گروها و شخصیتها که آزادی را منحصراً ایدئولوژیکی کرده و بلافصل میخواهند پس از سرنگونی جمهوری اسلامی، خود سوار بر ارابه قدرت شوند و آنوقت "آزادی" را به ایران ببخشند جزء دسته نفاق بوده و با نفاق افکنی جمهوری اسلامی آگاه یا ناآگاه همراهند. برخی ساده اندیش هم رقابت میان گروهای سیاسی را از هم اکنون جایز میشمارند و آن را "تمرین دموکراسی" جا میزنند غافل از اینکه تمرین دموکراسی شرایطی را میطلبد که جامعه مدنی و سیاسی در آن مجاز به رقابت باشند و هر یک در دو مسئولیت مجزا از هم، بموازات هم پیش بروند. در وضعیت خفقان همچون استبداد دینی، هم و غم تمام نیروی مدنی و سیاسی بایست متحداً بر علیه خفقان باشد در حالیکه روی آوردن به اختلافات گروهی، نیرومندی مخالفان حکومت را تضعیف میکند و آنها را به خود مشغول میدارد.
تجربه ایرانیان برلین در خصوص همبستگی بزرگ ایرانیان که در روز شنبه اتفاق افتاد حقیقتاً شور و شعور باهم بود. اما در اینجا میخواهم راجع به این شعار تفرقه افکنانه "مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر"، که شک ندارم دست نفاق سربازان گمنام امام زمانی در آن دخیل است، نکاتی را اشاره کنم. در حال حاضر شاهی در کار نیست پس به همین دلیل چیزی که وجود خارجی ندارد قاعدتاً رقابت هم نمیتواند وجود داشته باشد. اما متأسفانه در آسمان خیال برخی چنین رقابتی وجود دارد. چرا؟ بگمانم آنهایی که دغدغه اصلیشان به چشم آمدن خویشتن گروهی خودشان است و آزادی ایران را از عینک همین چشم میبینند، از این مسئله دلهره دارند که نکند در جریان این انقلاب بزرگ به راه افتاده علیه کلیت نظام جمهوری اسلامی، یک وقت رضاپهلوی مورد اقبال همگانی مردم ایران قرار گیرد و آنها در حاشیه قرار گیرند! به همین جهت از همین امروز با شعار "مرگ بر ستمگر........ "دست به کار میشوند تا به خیال خود مقبولیت اجتماعی وی را پیشاپیش خنثی سازند! با این کج فهمی و آزاداندیشی را منحصراً به گروه خود وانمود کردن و دست نفاق سربازان گمنام امام زمان را نخواندن، به منجلاب چنین شعاری میغلتند و در درجه نخست خود را از این همبستگی بزرگ ایرانی محروم میکنند. و نه اینکه نخواهند توانست هیچ شخصیت دارای نفوذ اجتماعی را از مقبولیت براندازند بلکه بیشتر ذره ابرویی که برایشان مانده را از دست خواهند داد. نفاق افکن کسی ست "نامشروع"، و وی را بایست افشاء کرد نه اینکه برای غل و غشِ نفاق افکنانهاش، حق قائل شد! حق را کسی دارد که با وجود اختلاف با دیگری در کنار دیگری، آزادی ایران را در برلین همرسان و همصدا کرد.
انقلاب نوین و دموکراتیک "زن زندگی، آزادی" پیامش روشن است؛ همبستگی برای آزادی ایران. و آزادی یعنی تنوع و تنازع نظر که وظیفه دولت حفظ آنهاست. انقلاب نوین و دموکراتیکِ نسل به پا خاسته ایران با شعار زن زندگی آزادی، اولین انقلاب در هزاره سوم است که از ایران آغازید و قطعاً تأثیر شگرفی در منطقه ما خواهد داشت. این انقلاب بساط صندوق جنایت رأی جمهوری اسلامی را برچید و صندوق پرستان را نقب زد. این انقلاب دست مدعیان شرکت در "انتخابات" که برای توجیه گندکاریشان تلاش میکنند تا آن را "تاکتیک" خود جا بزنند، رو کرد. این انقلاب مشت آنهایی که برای کشاندن مردم به پای صندوقهای ننگ، آنها را از "مثلث جیم" ترساندند باز کرد. این انقلاب مجیزگویان حکومت، اصلاح طلبان دینی و حواریون شبه سکولارشان که مدام مشغول ترس افکنی در میان مردم بودند و آنها را از سوریهای شدن ایران میترساندند، را بر سر جایشان نشاند. و این انقلاب به تاریخ یکشنبه ۱ آبان ۱۴۰۱ | ۲۳-۱۰-۲۰۲۲، در سراسر ایران و جهان، به همهی آنها مخصوصاً عوامل نایاک که با دامن زدن به تقسیم بندی ایرانیان داخل و خارج کشور مشغول نفاق افکنیِ ناپاک میان آنها بودهاند، را افشاء کرده و همبستگی بزرگ ایرانیان علیه این نظام یکسره جهل و جنون و خون را در عمل به نمایش گذاشت.
نیکروز اعظمی
ای مادر سرسپید، رامین کامران
شعبدهبازی احمد زیدآبادی، کوروش گلنام