کشته شدن پسربچه ده ساله در ایذه، فاجعه شرمآور دیگری است و نشان دهنده خشونتی کور، بیحدورسم و بیهدف که خودش را به جامعه تحمیل میکند، انسداد اجتماعی به بار میآورد و خشونتی دیگر را بازتولید میکند.
گویا هنوز حاکمان به این نتیجه و جمعبندی مهم و ساده نرسیدهاند که:
۱- اعتراض معترضان به حق است و جامعه بدون اعتراض -و نقد اضطراری- جامعهای افسرده و در حال مرگ است.
مطالبات معترضان نسل جوان را چه در کف خیابان، چه مدرسه و دانشگاه و... باید بدون فرافکنی پذیرا شد و پاسخگو بود. اگر نه، آینده -و زندگی- این را با فشار و آسیب و خسارت فراوان تحمیل خواهد کرد.
۲- باید به وضعیت اسفبار معیشتی مردم -و سفرههای خالیشان- جواب واقعی و فوری داد و دست از «جراحی» فاجعهبار اقتصادی برداشت.
شرط اول هر دیالوگ اجتماعی/ ملی احترام به مردم از طرف حاکمان است تا بعد برسیم به...
همه برای میهن، میهن برای همه.