این روزها همه ما از زیبایی کلام کیان ۱۰ ساله برای توضیح کار دستیاش بهت زده شدیم که چه زیبا و صادقانه صحبتش را در آن ویدیو شروع میکند. بعضی افراد فارغ از اینکه دیندار باشند با نه پس از دیدن ویدیوی کیان سخنانشان را با «به نام خدای رنگین کمان» آغاز میکنند.
این جمله آن قدر قدرتمند و زیباست که مرزها را درنوردید و یک باشگاه فوتبال در ایتالیا عکسی از رنگین کمان را که بر روی استادیوم افتاده بود پست کرد و جمله «به نام خدای رنگین کمان» را زیر آن نوشت.
مادر کیان در روز خاکسپاری کیان گفت: «برای بچهام قرآن نخوانید او از قرآن متنفّر بود». نمیدانم کیان خدا رو چه جوری میدید. آیا واقعا به خدایی که به ایرانیها در کتابها در مدرسه یا خدایی که توسط روحانیون در مساجد معرفی میشود اعتقاد داشت یا نه؟ آیا کیان به خدایی قدرتمند و توانا و مهربان باور داشت؟ خدای مهربانی که به هنگام نیاز دست بندگانش را میگیرد و آنها را یاری میدهد و خدایی که یاد و ذکرش به بندگانش آرامش میدهد.
یا اینکه کیان خدای ترسناکی را که انبوهی از تنبیه برای بندگانش ردیف کرده است هم میشناخت؟ آیا کیان «خدای خشم و غضب» را که آتش جهنم را در قرآن به بندگانش معرفی میکند هم میشناخت یا نه؟ آیا کیان باور داشت که خدا فقط خالق «رنگین کمان» هاست یا خدای خالق «زبانههای آتش جهنم» (که مانند ستونها بلند هستند) هم هست؟
واقعا نمیدانم. کاشکی شانس آشنایی با کیان را داشتم و از خودش میپرسیدم که «خدا را چه جوری میبیند؟» ولی همین که کیان خدای رنگین کمان را برای سرآغاز حرفش انتخاب کرده بود نشان از این دارد که او خدا را خالق زیباییها میدیده و فعلا همین برای ما کافی است.
اما جملهی که کیان در پایان توضیح کار دستیاش گفت «و ما نتیجه میگیریم که این کار میکند» توجهام را بیشتر جلب کرد. فکر میکنم این جمله باید در فکر و ذکر همگی ما تا پیروزی این انقلاب باشد.
واقعا چه چیزی در این ۶۴ روز کار کرده که این مبارزهی نا برابر مردم بی دفاع در مقابل سرکوبگران وحشی و تا بن دندان مسلح جمهوری اسلامی را قوام بخشیده است؟ چه نیرویی سبب شده است که مردم هر روز مصمم تر از روز قبل و یک صدا در شمال، جنوب، شرق، و غرب کشورعلیه حکومت فساد و نفرت شعار سر دهند و جلوی تیر جنگی در خیابان حاضر شوند.
از روزهای اول انقلاب زن، زندگی، آزادی پس از قتل مهسا، همگی زود فهمیدیم که برای علاج درد مشترک مان باید اتحاد داشته باشیم و در شرایط سخت به یاری یکدیگر برویم. در این جنگِ روشنایی بر ظلم و نفرت دیگر جایی برای اختلاف وجود ندارد. اتحاد مردم معترض در داخل و خارج با اسم رمز مهسا زاده و در سرخوشی و زنده بودن شعار زن، زندگی، آزادی متبلور شد. همین اتحاد سبب تداوم و ایستادگی تمام اقشار مردم شده است. همین اتحاد است که ما را به خط پایان خواهد رساند و «.. ما نتیجه میگیریم که این کار میکند.»