نمی شود بسادگی از کنار این مساله گذشت که ماموران حکومت اسلامی در ایران به وحشی ترین شیوه ممکن مردم را سرکوب می کنند. قساوت و کینه ای که در پس این رفتار مشاهده می شود قابل تفسیر است. یک توضیح چنین رفتاری شاید این باشد که اداره کنندگان این رژیم حتی در کابوس های خود نمی بینند روزی حکومت را واگذار کنند یا تن به یک انتخابات آزاد دهند که نتیجه آن تفاوتی با سقوط رژیم نخواهد داشت.
با ادامه این جنبش، سران این نظام و حدود ۲۰۰ فامیلی که از سال ۵۷ به بعد ایران را اداره کرده اند خود و خانواده و هزاران میلیارد از ثروت غارت شده از سرمایه های مردم ایران را در خطر می بینند و به همین دلیل، از هیچ اقدامی برای مقابله به این جنبش دریغ نخواهند کرد. سران نظام طی چهل سال با زیر پا گذاشتن و حذف هر کسی که بر سر راه خود داشتند خود را در معرص صدها تهدید فردی و جمعی می بینند که هیچ ربطی به جنبش مردم ایران ندارد. گرگ ها و کفتارهایی که ایران را اداره و غارت کرده اند فقط با قانون جنگل امکان بقا داشتند در حالیکه نظام بعدی قرار است نظام قانون و حفظ منافع مردم باشد که در آن امکان بقا و رشد و نمو هیچ کفتار نفت یا دکل خواری وجود نخواهد داشت.
اگر چنین باشد می توان دریافت که چرا رژیم اسلامی- مافیایی حاکم برای سرکوب مردم به غیر از توسل به نیروهای أفغان و عراقی و لبنانی به مواد مخدر جهادی ها نیز متوسل شده است. گزارش های متعدد و مکرری دریافت می شد که نیروهای بسیج و یگان ویژه و لباس شخصی قبل از اعزام به خیابان از داروهای روانگردان استفاده کرده اند. باور چنین اتفاقی دشوار بود تا اینکه گزارش های پزشکی متعددی منتشر شد در این ارتباط که نیروهای درگیر در سرکوب مردم در اثر خستگی و احتمالا استفاده از مواد روانگردان به مرگ مغزی دچار شده اند.
به غیر از این، نحوه برخورد نیروهای سرکوبگر با مردم و مشاهده رفتار آنها حاکی از خشونت و سنگدلی غیر عادی داشت که از انسان عادی بعید به نظر می رسد. در موارد بسیاری وقتی پزشکان رفتار بسیجی ها و لباس شخصی ها را می دیدند متوجه غیر عادی بودن حرکات و ضربات آنها می شدند. تا حدی که در موارد بسیاری شبیه به زامبی ها در فیلم های هالیوودی بودند.
حال اینکه نظامی که پاسداران و معتمدان آن به مشتقات فنیتلین و آمفتامین و مواد مخدر صنعتی و کاپتاگون اعتیاد دارند تا چه حد دوام می آورد موضوعی است که آشکار شدن آن زیاد طول نخواهد کشید. اما مردم ایران که ۴۵ سال با تبلیغات مذهبی و عاشورا و اربعین همه کودکی و نوجوانی و جوانی و میانسالی خود را طی کردند می توانند مساله دار و دچار این بحران باشند که اگر نیروهای نظامی و انتظامی تشکیلات ولایت فقیه با مواددمخدر سرو کار دارند و اداره می شوند پس حتما الکوهای اخلاقی نیز که طی این ۴۵ سال به مردم معرفی شده اند نیز با افیون سر و کار داشته اند. و پاسخ به این سوال نیز با روحانیون است که آیا در روزعاشورا هم لشگریان امام حسین موادی غیر معمول استعمال کردند یا توسل به افیون و مجوز تجاوز و ترکاندن سر جوانان با گلوله جنگی مختص دستگاه روحانیون شیعه است برای حفط قدرت شیطانی خود و انحصار سیاسی و اقتصادی بر کشور؟