Tuesday, Dec 6, 2022

صفحه نخست » معرفی یک کتاب، نیکروز اعظمی

Nikrooz_Azami_3.jpgعنوان: "عقل و نقل"
"رویدادهای جهلی در فرهنگ اسلامی"
نویسنده: نیکروز اعظمی
انتشارات: نشر باران در استکهلم

ایران مانند همه کشورهای دیگرِ قلمروی، کشوری فرهنگی/سیاسی و مفهومی است. هر قلمرو مفهومی/ فرهنگی/ سیاسی در ازمنه تکرار و مکررات، بر بستر رویدادهای درونشان توضیح و تعریف شوند. حوادث پی در پی و رویدادهای مکرر در قلمرو سرزمینی معین در ادوار گوناگون به تشکیل نوع خاص فرهنگ منحصر بفرد می‌انجامد اما معنای سخنم این نیست که چنین فرهنگ منحصر بفردی نمی‌توانست از فرهنگ قلمروهای دیگر سرزمینی متأثر نباشد. رفتارها و آیین‌های فرهنگیِ اقوام همواره دستخوش تأثیر و تأثر با یکدیگر‌اند.

با تشکیل دولت هخامنشی که در جهان کهن آنروز بی همتا بوده تا امروز، مستندات و مکتوبات چه بصورت سنگ نوشته‌ها و چه کتاب‌های مدون منتشره و یا آثار تاریخی مهم، برای بررسیدن رویدادها وجود دارند. گرچه آثار برخی شخصیت‌های بزرگ مانند آثار زکریا رازی در دوره اسلامی نیست و نابود شده‌اند اما جوینده سمج و پیگیر می‌تواند از طریق نوشته‌های دیگران و موضعگیری‌هایشان تا حدی به تفکر آنها راه پیدا کند. سهل انگاری و بی ارادگی در کاویدن و دیدن عمق این رویدادها و ارتباط درونی‌شان با هم، معنایش تسلیم طلبی و درجازدن در باورهایشان می‌باشد. همانگیِ باورهای هزاران ساله ایرانیان چه در دین غالب زردتشتی و چه اسلامی و رفتارهای برآمده از آنها، دلیل روشن و بارز این درجازدگی فرهنگی است. نمونه این درجازدگی را در روشنفکرانی می‌بینیم که به دلیل ناتوانی در نقد فرهنگی، به "ایرانیت، اسلامیت و مدرنیت" رو آورده‌اند. این دسته از روشنفکران القاء می‌کنند که این هر سه، ‌ تعلقات فرهنگی ماست و ما مجبوریم به چنین پدیده‌های نامتجانس از هم، گردن نهیم!! موضع چنین روشنفکرانی تداوم تعطیلی نقد فرهنگ است که همواره این تعطیلی سرمدی بوده است. وقتی نتوانیم سه مفهوم غیر همجنس را تفکیک کنیم و آنها را در مفرد و موردشان بربرسیم در اینصورت مجبوریم آنها را در انطباق با یکدیگر گرد آورده و مسئله دیرینه فرهنگمان را لاینحل باقی گذاریم!

با و در مشروطیت بود که شک و شبهه و برخی نقدها نسبت به باورهای بزرگان فرهنگ ما مطرح و تبیین شد بود اما روشنفکری ما نتوانست در مقابل غول ارزشهای اسلامی از این آزمون سربلند بیرون بیاید و بر سنت ادغام عقل و نقل خط بطلان کشد. در هر صورت، رویدادهای فرهنگ اسلامی ما در متن انقلاب و ضد انقلاب واقع شده بودند منتها هر یک در دوره خاص خود، مبین تعریف خاص خود بوده‌اند. از قیام ابومسلم خراسانی و رویداد قلعه الموت تا رویداد مشروطه و شورش کمونیستی و شیعی۲۲ بهمن ۵۷، همگی در چهارچوب تقابل میان انقلاب و ضد انقلاب تعریف شدند و اینگونه در اذهان عمومی جا افتاده بودند. مخالفان حکومت‌ها، انقلابی و حکومت‌ها ضد انقلابی نامیده شدند. این را جلال آل احمد در کتاب «درخدمت و خیانت روشنفکران» بطور شفاف بیان کرد. در حالیکه با بررسی هر یک از رویدادها می‌توان نشان داد انقلابیون بالحاظ افکار و رفتار سیاسی بازمانده‌های باورهای کهنه و فرتوت نیاکانی و فرهنگ اسلامی بوده‌اند و رقابت‌شان با حکومت‌ها در بهترین حالت بر سر اِعمال نوع دین مختص به خود بر نظام سیاسی، بوده است.

با ظهور چپ در ایران، اتحاد نانوشته میان چپ گرایان و اسلامگرایان بوجود آمد. از همکاری میان حزب کمونیست حیدر عمواغلو و میرزا کوچک خان در دوره پیش از ظهور رضاخان، که بکمک بلشویک‌های لنینی منجر به جمهوری گیلان شد تا همکاری میان گروهای چپ در شورش ۲۲بهمن ۵۷ که باعث تأسیس سخیف ترین نوع حکومت مذهبی شیعی شد چپ‌های ایران پیش پای باورهای حاکم بر چنین رویدادهایی بعنوان ارزشهای "انقلابی" فرش پهن می‌کردند. رویداد بهمن ۵۷ نشان داد که انقلابیون از چپ کمونیست تا اسلامگرایان که این دومی تحت رهبری خمینی بوده‌اند و آن اولی نقش حمایتی داشته، بر مبانی سنت اسلامی حرکت خود را سازمان و سامان داده بودند و اگر چپ کمونیست نیز قدرت را غصب می‌کرد جز اِعمال دیکتاتوری طُرفه دیگری جز این نداشته تا بکار گیرد. بنابراین تمام رویدادهای انقلابی در فرهنگ اسلامی ما رویدادهای جهلی و ما حاملان چنین جهلی بوده‌ایم. «انقلاب اسلامی» دست پخت خودِ ما، نمی‌توانسته از جهل فرهنگی ما و رویدادهایش نبوده باشد.

کتاب مذکور پژوهش نیست بلکه نظریه پردازی از مهمترین رویدادهای ایران اسلامی می‌باشد. هیچ یک از این رویدادها بالحاظ پایبندی ایدئولوژیکی یا اعتقادی نمی‌توانند رخدادی فارغ از ارزشهای سنت فرهنگ ما به حساب آیند حتا انقلاب مشروطیت. تضاد درونی انقلاب مشروطیت و پس از آن حکومت‌های پهلوی، بالحاظ پشتوانه فکری سیاسی در ساخت نظام سیاسی نوین، باعث شده تا ارزشهای اسلامی جا خشک کرده در فرهنگ ما در سر بزنگاه هجوم آورده و از مدرنیزاسیون جلوگیری کنند. در واقع انقلاب مشروطیت در غیبت پشتوانه فکری سیاسی و ناشناخته بوده‌ی مفهوم آزادی در نزد نخبگان و روشنفکران زمان خود، شکست محتوم در انتظارش بود. رویدادها و حرکت‌های باصطلاح اعتراضی پیش از مشروطه همگی برخاسته از اعتقادات اسلامی بوده که این کتاب در یک پیشگفتار نسبتاً مفصل و نیز چهار بخش، آنها را مورد مداقه و مطمح نظر قرار داده و نتیجه عکس جلال آل احمد را در خصوص انقلاب و ضد انقلاب یا روشنفکر و ضد روشنفکر، می‌گیرد. بعنوان مثال جلال آل احمد خواجه نظام الملک را در کتاب "در خدمت و خیانت روشنفکران"، کسی که با درایت بینظیر از نفوذش در نزد هولاکوخان بهره جسته و از قتل عام بیشتر (خصوصاً در جریانات قلعه الموت) جلوگیری می‌کند ضد انقلاب معرفی کرده و چریک‌های شیعی هفت امامی فرقه اسماعیلیه را که برای سرنگون کردن حکومت متمایل به سنی مذهب تقلا می‌کرده، انقلاب یا انقلابی لقب می‌دهد. در حالیکه، تلاش این فرقه شیعی برای غصب نظام سیاسی و آلودن آن به ارزشهای شیعه مذهب بوده است. برای این منظور و هدف، دست به ترور بی رحمانه شخصیت‌های با بصیرت سیاسی می‌زدند.

در این کتاب از چنین رویدادهایی که از زمان جریان معتزله و جنبش شعوبیه و قیام ضد عربی اما اسلامخواهی - آنهم اسلامخواه تر از عربِ ابو مسلم - تا دوره معاصر، که بر محور یک خط ارزشیِ معینِ اسلامی از پی هم آمدند را برعکس جلال آل احمد، ارتجاعی و محافطه کاری اسلامی می‌دانم.

شما می‌توانید برای تهیه کتاب به انتشارات باران در استکهلم مراجعه کنید. همچنین می‌توانید با ایمیل نگارنده کتاب به آدرس [email protected] تماس بگیرید.

نیکروز اعظمی



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy