سینمای ایران جدا از افتخاراتِ جهانی و بارانِ جوائز بهجا و نابجائی که در سه دهه اخیر بر سرش باریده، تا آغاز انقلاب بیبدیل "زن زندگی آزادی"، چه در تصویر ارائه شده از جامعه اسلام زدهی ایران و چه در تریبونهای جشنوارههای بزرگ جهانی، به مردم ایران و خواستهای اجتماعی آنان، در اکثر موارد - به جز چند استثنای انگشتشمار -، بیاعتنائیهای دردآوری داشته است.
یکی در جشنوارهای جهانی از تاثیر مثبت ممیزی فیلم در ایران حرف میزد و میگفت اگر سانسور مشکلآفرین است پس چرا سینماگران مهاجر و تبعیدی فیلمهای بهدردخوری نساختهاند. یکی جایزه جهانیاش را به جمکران میبرد تا به امام زمان تقدیمش کند! و یکی ...
اینها و دهها نمونه دیگر که ارزش یادآوری ندارند حالا انگار مربوط به گذشتهی خیلی دورند. امروزه دستاندرکاران جوان سینمای ایران در دوران کوتاه اما پرافتخار سه ماههی اخیر، به شریفترین شکلی در حال زدودن زنگار بیتفاوتی از آینهی جلا باختهی سینمای ایراناند.
پیش از فیلم "آفساید" پناهی، رژیم ملایان بیشترین بهره تبلیغاتی را از جوائزی که به سینماگران ایرانی تعلق میگرفت، میبُرد. پناهی با این فیلم و فیلمهای بعدی و بویژه موضعگیری شفاف و بیتزلزلش در جشنوارههای جهانی علیه سانسور رژیم اسلامی، یکبار برای همیشه به این بهرهوری مزورانه پایان داد.
او که تا سالها تنها چهرهی برجستهی سینمای ایران بود که حضورش در جشنوارههای جهانی خار چشم سانسورگران اسلامی محسوب میشد، حالا دیگر تنها نیست؛ گیرم نه در تریبون جشنوارهها که در زندانهای رژیم ملایان!
با پیوستن ترانهی علیدوستی، این بانوی زیبا و شجاع سینمای وطنمان به جمع پناهی و رسولاف و مستندسازان زندانی، فیلم تازهای جلو دوربین رفته است که جوائز بزرگترین جشنوارههای جهانی، همه بر روی هم، در حدی نیستند که قادر باشند چیزی به ارزش والای آن بیافزایند.
و حالا روی سخنم با سینماگران همنسل خودم است؛ با کیمیائی، مهرجوئی، فرمان آرا و ... آیا هنوز وقت آن نرسیده تا شما را اگر نه در صفِ نخستین که دستکم در میان معترضینی ببینیم که در مقابل زندان اوین خواستار آزادی همکاران جوانترتان هستند؟
آیا دفاع آشکار و بیتمجمج از ترانه علیدوستی از ضجهزدن جلوی دوربین به خاطر اکران نشدن فیلمتان، ارزش کمتری دارد؟
نگوئید جای امن نشستهای و از ما توقع بیجا داری. آنگونه که شما در این چند دهه آنجا "نشستهاید" جایتان بسیار امنتر از من و امثال من است که همپای مردم اینجا "ایستادهایم"!
پزشکان را تنها نگذاریم! مسعود نقرهکار
آخوندشناسی امروز (۱)؛ شقاوت آخوندی...؛ ف. م. سخن