به مناسبت سومین سالگرد فاجعه شلیک به هواپیمای مسافربری
سه سال از جنایت به سختی گذشت
زمانِ بیانِ حقیقت نگشت؟
سپاهی نگوید کلامی ز راز
که حاکم بنازد به دستانِ باز
بگفته اصابت در آن شب رواست
شررهایِ موشک چو نورِ خداست
ز ظلمی که آن شب بر این خانه رفت
دگر داغِ موشک ز دلها نرفت
زمستان نرفت و بهاران نشد
مکانِ اصابت پر از لاله شد
نیاسود مادر ز رنج جفا
که هرگز ندیده ز شیخان وفا
ز جور ولایت پدر گشته پیر
که یوسف بمانده به چاهی اسیر
حنای حکومت چه بیرنگ بود
گر آتش نباشد فریب است دود
زمان اسارت بیاید به سر
که ملت نخواهد شهی خیره سر
کنون بانگِ مردم بیاید به گوش
سخنها ز داد است و خلعِ وحوش
حقیقت بگردد سرانجام فاش
چو مهرِ فروزان تو دلگرم باش