Wednesday, Feb 8, 2023

صفحه نخست » چسب ایمان، چند شعر کوتاه از رضا فرمند

Reza_Farmand_2.jpg

خدایا چه مایه ایمان به بندگان‌ات درمی‌چکانی

که پُرسش‌هاشان را می‌خشکاند

خدایا چه مایه ایمان به پیروان‌ات درمی‌چکانی

که آنان را به کُما می‌برد؟

۲
چسبِ ایمان‌ات ای خدا از چیست

که هر مؤمن را هرکجا که چسباندی

همیشه همان جا می‌ماند؟

۳

شما دندان‌هاتان را به زندگی من فرو کرده‌اید

- وکالت از خدا داریم!

شما به جای من می‌اندیشید و به جای من سخن می‌گویید

- وکالت از خدا داریم

۴
می‌گوید: به قدرت ایمان ما نگاه کنید
شلاق‌هامان
فریاد‌هاتان را پاره می‌کند

۵
چند قطره از خون دوشیزگانِ اعدامی را

در آوند‌ این شعر، نگاه می‌دارم
تا کارشناسان،

دی‌.ان.ای‌ِ ایمان بیدادگران‌اشان را شناسایی کنند

۶

یعنی شما با این‌همه سَر،

با این‌همه شاخ، با این‌همه دندان تیز

در بُطری خوشباوری ما بودید؟

۷

دین بیابانی
سربازخانه‌ی اندیشه‌ست، چرا ندارد!

دین بیابانی
دخمه‌ای‌ست در واژه‌ها، زندانی ست باز!

۸

بگذار این فرهنگ بیمار

در اِشکوفه‌ی سیاه‌اش دست و پا بزنند

تا از این پس، خوراکِ مانده‌ی دین را
پنج، گاه، در روز با اشتیاق نخورد



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy