در همه کشورهای متمدن دنیا، دولتمردان و نهادهای مربوطه،تمام تلاش و توان خود را،صرف بهبود زندگی و رشد و توسعه اقتصادی و رفاه اجتماعی، برای رسیدن ملت خود،به اوج تمدن و شکوفائی انسانی می کنند.این تنها رژیم انیرانی است. که همه ظرفیت و توان اهریمنی خود را،به کار می گیرد. تا فجایعی را که در یک کشور تاریخی و متمدن بوجود آورده، با رنگ و لعاب زدن روی حقیقت، خود را قانع کند.که امروز هم از خطر فروپاشی گذشته است. از چند ماه پیش، فعالان اتاق فکر های متعدد رژیم ، به دستور بیت فاسد رهبری، در پی آن بودند. که تظاهرات دولتی بیست و دوی بهمن را، با هزار ترفند و تقلب و حقه بازی، باشکوه و میلیونی جلوه دهند.
اما فرزندان مبارز و قهرمان ملت ایران،همه این ترفند ها را، با سند و مدرک ،افشا کرده ،لو داده و با آمار و ارقام واقعی،نشان دادند. که واقعیت امر این شکوه قلابی به صد هزار نفر هم نرسیده است.هرگز طی این چهل و چهار سال گذشته،مراسم دولتی، علیرغم آن همه کار و هزینه و طرح و برنامه،اینهمه حقیر و سوت و کور نبوده و شارلاتانیزم حرف اول و آخر را در نمایش این راهپیمائی دولتی زده است.
بالعکس ،در جبهه ملت ایران،همه دنیا شاهد همبستگی و تظاهرات صدها هزار نفری ( در لوس آنجلس تعداد تظاهر کنندگان بیش از صدهزار نفر گزارش شده است ) در اغلب پایتخت ها و شهرهای مهم و بزرگ دنیا بوده است..دنیا این عظمت و شکوه و همبستگی واقعی ملت را ،در مقابل آن حقارت دولتی دید. این در حالی است.که جمعیت ایران، در داخل کشور، بیش از هشتاد میلیون نفر و تعداد ایرانیان مقیم خارج از کشور،یک دهم این مقدار یعنی هشت میلیون نفر است.اگریک ذرّه عقل سلیمی در کل بساط بدخیم آخوندی سپاهی حاکم غاصب بر ایران ،موجود بود.مطمئنا با دلشوره و نگرانی و افسردگی، سر در گریبان بود.گرچه خامنه ای کودک کش،وجدان،عقل و خرد،منطق، انسانیت و شرافت را، سه طلاقه داده و بجای همه اینها،قتل و کشتار و سرکوب و جنایت را ،شیوه تفکر و اندیشه و اعمال و رفتار و گفتار خود قرار داده،اما حتی اگر فقط یکی از سلول هایش،بوئی از انسانیت داشت.در اعماق ذهن جنایتکارش،حتما در خلوت تنهائی ،دچار این دلشوره،افسردگی چه کنم ،چه کنم،می گردید.چون هم اکنون ،همانند همه دیکتاتورهای بدخیم وحشت زده از پایان کار، بسیار ترسیده و مسلّما، خاتمه این ماجرا و بیرون کشیده شدن اش ،از سوراخ موش را، در هر ثانیه عمر ننگین اش، تجربه و تداعی می کند.
راه سومی وجود ندارد! ابوالفضل محققی