در یک هفتهی اخیر سه خبر از تصمیمات دولت بایدن در برابر رژیم کودک کش در تهران به گوش رسیده است که مایه تاسف است و شهروندان امریکایی باید این تاسف را به گوش نمایندگان خود در کنگره و وزارت خارجه برسانند (البته نه دو سناتور ایالت نیویورک که یکی از دیگری ابله تر است):
۱. انصراف دولت بایدن از تحریم بوق تبلیغاتی جمهوری اسلامی که در کار اعتراف گیری و ماله کشی بر قتل پانصد نفر از ایرانیان بوده است (واشنگتن فری بیکن). این بوق ۴۴ سال است که مزخرف و ناصواب تولید و پخش میکند.
۲. توصیهی دولت بایدن به دولت بریتانیا مبنی بر نگذاشتن سپاه در فهرست تروریستی خود (تلگراف) برای میانجیگری در احیای برجام، و
۳. رفت و آمد با مقامات عربی برای معامله بر سر گروگانهای دو تابعیتی در تهران با پولهای بوکه شده. جالب توجه است که افراد گروگان گرفته شده همه اهل کسب و کار بوده و برخی برای مقامات رژیم و موسسات آن مشغول کار چاق کنی بوده و با لابی جمهوری اسلامی نیز کار میکردهاند. هیچ یک از اینها از مخالفان رژیم نبودهاند و با علم به گروگانگیری آن به ایران رفتهاند.
در کنار این اقدامات حضور اعضای لابی رژیم در دانشگاههای امریکا بشدت افزایش یافته است. تریتا پارسی قرار بود در دانشگاه ایالتی نیویورک در استونی بروک (۲۲ فوریه) سخنرانی داشته باشد که با هجوم اعتراض دانشجویان و فارغ التحصیلان این دانشگاه به تعویق افتاد تا بخش علوم سیاسی آن بفهمد چه خاکی باید بر سرش بریزد.
هر سه موضوع نشان میدهد که اولویت دولت بایدن در سیاست خود در برابر رژیم کودک کش احیای برجام است و ارسال حدود ۳۰ میلیارد دلار برای سازمان سرکوب و آدمکشی رژیم است. میتوان به ضرس قاطع گفت که دولت بایدن مقامات اتحادیهی اروپا را از گذاشتن سپاه در فهرست تروریستی منصرف ساخته است چون مقامات بریتانیا و المان آمادگی خود را برای انجام این کار اعلام کرده بودند و یکباره منصرف شدند.
دولت بایدن در شرایط امروز نقشی مخرب در تحولات ایران بازی میکند با این تصور که اعتراضات پایان یافته و زمان معامله فرا رسیده است. جمهوری اسلامی به ابلهان دولت بایدن نشان خواهد که این بلاهت به زودی دود خواهد شد همان طور که کرهی شمالی بلاهت بیل کلینتون را در برابر چشمان مردم دنیا گذاشت (با آزمایش سلاح اتمی بعد از دریافت میلیاردها دلار باج).
تا پایان دولت ترامپ علی رغم خروج وی از برجام اورانیم غنی شده از ۳. ۵ درصد تجاوز نکرد و امروز به ۸۴ درصد رسیده است که این را باید دستاورد بی لیاقتی و ضعف دولت بایدن به شمار آورد.
هیچ یک از تصمیمات فوق در جهت منافع مردم ایران و جنبش «زن، زندگی، آزادی» نیست بلکه علیه آن است. از این اقدامات سه نتیجه میتوان گرفت:
۱. دولت بایدن حتی بیش از دولت اوباما در خدمت ملاهاست و دلیل آن هم روشن است: اتحاد گفتمانی چپ با جمهوری اسلامی. شاهد آن نیز حضور فعال لابی جمهوری اسلامی و اسلامگرایان در کارزارهای دولت بایدن و چپها در سراسر امریکاست.
۲. ایرانیانی که هم در حزب دمکرات عضویت دارند یا بدان سمت گرایش دارند و هم علیه جمهوری اسلامی هستند در یک نقطه باید میان این دو یکی را انتخاب کنند. از رابرت مالی که پسرش در بنیاد کوئینسی تریتا پارسی کار میکند چه انتظاری بیش از همراهی با مشاطه گران و پادوهای ظریف میرود؟
۳. فعالان سیاسی انقلاب مهسایی بدون توجه به اقدامات بایدن باید تمرکز خود را بر تداوم جنبش در داخل و تداوم حضور خیابانی در خارج بگذارند تا هم بر رژیم فشار بیاورند و هم افکار عمومی در غرب را تحت تاثیر قرار دهند.
مجید محمدی
۱۰ ماده پایه برای قانون اساسی آینده ایران، خسرو تدین
اندر سروشیدن، م. سحر