علی کشتگر - ویژه خبرنامه گویا
روز سیزدهم دی مصادف با سالگرد ترور سردار سلیمانی حدود 60 نفر از فرماندهان سپاه از مناطق مختلف کشور به بیت خامنه ای رفته اند و اکثرا با صراحت نظرات خود را درباره ریزش شدید نیروهای سپاه و بسیج، تمرد بدنه سپاه و بسیج از ادامه کشتار مردم، استعفاهای وسیع در بدنه سپاه و تاثیر فساد های میلیاردی حکومت گران در بی اعتقاد شدن رده های پائینی سپاه از حاکمیت و مخالفت ضمنی و در مواردی صریح اکثر فرماندهان سپاه با سیاستهای جاری را بیان کرده اند. این سند فوق محرمانه نشان می دهد که اعتراضات گسترده مردم بویژه جنبش زن زندگی آزادی سقف رژیم را شکسته و تردید و تمرد در بدنه نیروهای سپاه و بسیج در کشتن معترضان را به نحو بی سابقه ای افزایش داده است. بطوری که برخی از فرماندهان به خامنه ای گفته اند پاسداران و بسیجی های دیگر حاضر به سرکوب مردم نیستند و از فرمان ما تمرد می کنند.
پیش از "رنسانس- انقلاب زن زندگی آزادی" که بقایای اتوریته و تقدس خامنه ای و نظام حاکم را در هم شکست و در عین حال مردم مصونیت و شجاعت بی نظیر خود را در برابر آدمکشان به نمایش گذاشتند. چه کسی تصور می کرد که دهها فرماندهان سپاه از نقاط مختلف ایران در حضور خامنه ای جرات پیدا کنند سخن از ناکارآمدی سرکوب و تمرد و رویگردانی بدنه سپاه از ادامه کشتار مردم بزنند؟
از برحق بودن اعتراضات مردم حرف بزنند؟ از این که مردم دست خالی و فقیر را نباید کشت، از این که ساعت فرزند شمخانی به اندازه دستمزد پنج سال یک پاسدار ساده است. از فساد گسترده در رده های بالای حکومت که موجب ریزش و بی اعتقادی در رده های پائینی نیروهای مسلح شده صحبت کنند، از این که اینها که اعتراض می کنند دشمن نیستند بلکه مردم ایران اند که از شدت فقر و فشار به خیابان می آیند حرف بزنند؟ از ضرورت تغییر و تحول صحبت کنند، از فروش اسناد نظامی توسط اعضای سپاه بخاطر فقر و بی اعتقادی حرف بزنند؟ از محبتی خامنه ای و دخالت های او انتقاد کنند؟ پرده از نقشه خنثی شده به توپ بستن بیت رهبری توسط اعضای سپاه بردارند؟ و به صراحت بگویند بدنه سپاه و بسیج دیگر حاضر نیست چون گذشته مردم را به گلوله ببندند. از بی اعتقادی اکثریت بدنه سپاه به نظام به اصلاح امور حرف بزنند و خیلی چیزهای دیگر که نشانه های انکار ناپذیر شکاف های بزرگ در نظام حاکم و ضعف روزافزون آن در سرکوب خواسته های آزادی خواهانه و عدالت جویانه مردم است.
شرایط سرکوب دیگر مثل قبل نیست
چه کسی تصور می کرد که فرماندهان سپاه روز 13 دیماه به نزد خامنه ای بروند و به او بگویند الان دیگر شرایط مثل اعتراضات 98 نیست که سرلشکر نقدی به هر بسیجی یک تفنگ بدهد و بگوید بروید هر طور که می توانید مردم را بزنید و ساکت کنید؟
این رویداد بی سابقه و پنهانی در بیت خامنه ای نتیجه مستقیم رنسانس- انقلاب تاریخساز "زن زندگی آزادی" است که پشتوانه 40 سال مبارزات درخشان مردم علیه تروریسم حاکم را با خود دارد.
این رویداد به ما می گوید که مبارزات واعتراضات داخلی بیش از آن که تصور کنیم بنای رژیم را در معرض فروپاشی قرار داده. این رویداد به ما نوید می دهد که انقلاب- رنسانس زن زندگی انسانی فقط موجب دگرگونی فرهنگ مبارزاتی، همبستگی وسیع و بی سابقه ملی و پیدایش اراده ای استوار برای سرنگونی رژیم و شناساندن چهره دموکراسی خواه مردم به جهانیان نشده است. بلکه چنان شکافهای عمیقی در نظام حاکم ایجاد کرده که قطعا در اعتراضات گسترده سراسری آینده این رژیم فرو خواهد پاشید. الان زمان انتشار و استفاده از این سند پنهانی رژیم برای گسترش امید به پیروزی و تلاش هر چه بیشتر برای همبستگی ملی، فرهنگ مدارا در میان همه مخالفان تروریسم مذهبی و سازماندهی یک خیزش عمومی است. باید آزادیخواهی ملت، برابری خواهی زنان و خواست مبرم نان که گریبان گیر بیش از 50 درصد مردم سراسر ایران است، در مبارزه علیه تروریسم اسلامی در کنار هم قرار گیرند باید گفتمان و شعارهائی که دو خواست اساسی نان و آزادی را به هم جوش می دهند مطرح شوند و این بار جنبش آزادیخواهانه و عدالت جویانه همه زخم خوردگان و زخم داران یعنی اکثریت عظیم ملت ایران از همه طبقات اجتماعی را به صحنه مبارزه بیاورد، تا هر چه زودتر کار تمام شود و بر پائی دموکراسی بر ویرانه های جنایتکارترین رژیم تاریخ ایران تحقق پذیرد. بخشی از اسناد سری 13 دیماه را در این جا نقل می کنم.
سرتیپ حسن حسن زاده یکی از فرماندهان سپاه نخستین کسی است که زبان به سخن می گشاید، چند جمله از صحبت های او را در این جا می آوریم:
"حجم بزرگ مشكلات در عدم توان جمع كردن اغتشاش از خيابان ودانشگاه و اماكن فرهنگي اين بوده كه ما با نسل جوان تبادل فرهنگي نكرديم. اگر هم بنا به تبادل فرهنگي يا ديكته فرهنگ شهادت طلبي براي اين نسل بين چهارده سال تا سي سال بخواهيم داشته باشيم فضاي فكري اين نسل دراين رده هاي سني كه عرض كردم را نداريم. همه مشكلات را هم نميشود گفت به دليل تهاجم فرهنگي صورت گرفته است. بايد پذيرفت كه بعضي از آموزه هايي كه از بسيج، از صدا وسيما، از مدارس داده شده را نمي پذيرند. اينكه حال عدم پذيرش از سمت اينها تقصير نهادهاي فرهنگي وآموزشي هست يك مساله ميتواند باشد، ولي مساله اصلي ما امروز كه اينجا آقايان فرماندهان برجسته و ارشد كشور حضور دارند اين است كه چگونه بايد اين جوانان را جذب و نگذاشت مشكلات را بيش از اين ادامه بدهند. من در جلسه اي خدمت حاج آقاي افضلي ازاطلاعات سپاه بودم، ايشان همانطور كه ميدانيد نظراتشان در بحث حل بحران شنيدني است وحداقل ايشان سابقه سالها دفع بحران و ساماندهي فضاي كشور را استادانه آموزش دادند. من منتظر بودم ايشان هم اينجا حضور داشته باشند، ايشان در حرفهايشان توضيح دادند دو سه سال پيش ازامروز تبادل اطلاعات وپذيرش اين نسل و اين رده سني بايد مورد توجه قرار می گرفت. خواسته هاي آنها حتي اگر برحق نباشد ومقابل دستورات قوانين نظام باشد، اصلاح قوانين راه حل بهتري است تا مقابله با اين جوانان. بنده سوال كردم كه اصلاح قوانين اسلامی ساختار سياسي ممکن است نظام را به خطر بيندازد، ايشان گفتند كه رهبر جامعه ملزم به اجراي حدود وتعيين حد و مرز قوانين است و بنا به صلاحديد جامعه ميتواند ساختار را دچار تغيير كند، همانجا ايشان گفتند حداقل يك هفتم همين جوانان در ده سال آينده جذب بنيه و توان امنيتي و انتظامي كشور ميشوند. اگر نتوان آنها را جذب كرد توان اقتدار وامنيت كشور از دست خواهد رفت. لذا الان در شرايط كشور ما با جواناني در تيپها ولشكرهاي كشور روبرو هستيم كه يا به عنوان وظيفه عمومي يا بصورت استخدامي با آنها همكاري روزانه داريم. بعد از جريان اعتراض واغتشاشات هم اين افراد نگاهشان به خيابان است. حرف آخر كه بگويم و وقت را به آقايان بدهم اين است كه نگاه اين جوانان كه در يگانهاي مختلف حضور دارند به همسنها وخانواده هاي خود در خيابان است و ما نميتوانيم نگاههاي آنها را در نظر نداشته باشيم. بي توجهي به مساله ميتواند حداقل درسطح پايتخت مشكلات بسياري را بوجود بياورد. بنده با حضور در يگانها وقرارگاههاي امنيتي متوجه اين موضوعات شده ام كه خدمت مقام معظم رهبري و آقايان عرض كردم."
سرهنگ نعمت باقری از فرماندهان سپاه اهواز خطاب به خامنه ای می گوید در خوزستان آقایان روحانیون تجارت و ثروت اندوزی می کنند، اما مردم درد گرسنگی دارند.
آیات عظام درآمد کسب می کنند و مردم نانی در سفره شان نیست
"شرايط استان خوزستان به طوري است كه حتي نيروهايي كه در اين استان به صورت غيربومي حضور دارند با مردم خوزستان همدردي ميكنند. خوزستان خاك گيرايي دارد . اول بايد بگويم خوزستان خون داد كه آسايش و آرامش در اين منطقه هميشه برقرار باشد. در اين مدت اخير كه هيچ، قبل از آن هم آسايشي در خوزستان نبود. انگار كه خاك خوزستان هميشه باید خاك كارگران باشد و اين كارگران نبايد يك روز هم طعم زندگي خوب را بچشند. خوزستان آب ندارد، برق ندارد حتي من امروز فكر ميكردم در اين جلسه وزرا و رئيس جمهور باشند كه من به واقع انتقاد كنم از منطق آنها در مورد خوزستان چطور ميشود كه اين استان چهل سال است كه هيچ ندارد. آقايان فكر ميكنند كه مشكلات از كجا شكل ميگيرد. از فقرونداری مردم اعتراضات آغاز ميشود. در استان خوزستان نداري همخون مردم شده است. مردم توان ندارند سر خود را بالا بگيرند. در گرماي شديد اين استان در گرمايي كه شعله هاي گاز براي اين استان ساخته است، حاج آقايان اعيان نشين، مراجع عظام نظام كسب درآمد ميكنند و بدبختي و مصيبت را مردم مي کشند. در سپاه اهواز تاكنون هفت تجمع اعتراضي به حقوق و مزايا داشته ايم كه دو تجمع به درگيري و بازداشت كشيده شده است. به نظر من اعتقاد بچه مسلمان به دارايي او هم ربط دارد. در صدر اسلام هم براي تقسيم غنايم بين سپاهيان اسلام و پيامبر عظيم الشان اسلام صحبت و درگيري بود. در زمان علي ابن ابي طالب هم مشكلاتي به اين منوال بود."
از درون سپاه می خواستند بیت رهبری را به توپ ببندند!
سرلشکر غلامعلی رشید خطاب به خامنه ای می گوید:
"همين چند روزه اخير، منظور از چند روزه همين مدت آغاز اعتراضات است، ما سه بار تمرد از دستور و اقدام خودسر به معني اقدام به آتش كردن توپ خانه براي هدف گرفتن اهدافي در تهران را پشت سر گذاشته ايم كه موردي از آن محل بيت رهبري را مقصد هدف توپخانه خود قرارداده بود كه به حمدالله با اقدامات فوري برادران در لشكر اقدامات خوبي دردستگيري و شناسايي عاملان ودست اندركاران اين تفكر به واقع تروريستي به عمل آمد و خدا را شاكريم كه اقدامات بي نتيجه بود. الان صحبتهاي دوستان و همكاران را شنيدم متوجه موضوعاتي تازه در بدنه نيروهاي مسلح شدم كه به واقع ميتواند توان امنيتي كشور را نابود كند. ما نميتوانيم نمايش بدهيم و با نمایش دادن مبارزه بافساد بخواهيم مردم را بازي بدهيم. امروز ما با مردم هوشمندي سر و كار داريم كه اين مردم بر پايه شبكه هاي اجتماعي اطلاعات و اخبار راست و دروغ را در اختيار دارند. شما مساله را از بالاتر ببينيد كه ما حتي در دور جديد اعتراضات نتوانستيم اينترنت را از آنها بگيريم. خدا لعنت كند آل سعود و پيشرفت تكنولوژي در جهان را كه توانست مساله قطع اينترنت را نا كارآمد كند و از طرف ديگر بايد بدانيم حربه هاي امنيتي ديگر كارساز نخواهد بود و اگر اين اعتراضات خاموش شود و سال ديگر باز اتفاق جديدي شود مقابله با آن سختتر است.
مبارزه با فساد و نمایشی دروغین است!
درمورد نمايش مبارزه با فساد شما ببينيد آقاي رئیس جمهور وقتي به قوه قضائيه رفت، آمد جلوي فساد را بگيرد، به نظر اين بنده حقير كه ايشان مشكلات خود را كه سالهاميدانيم با جريان حاكم بر قوه قضائيه و حاج آقاي لاريجاني كه امشب بايد حضور ميداشتند را با مساله طبري و محاكمه نمايشي ايشان حل كردند. مردم هم ديدند و خنديدند. اگر در زمان ايشان طبري و امثالهم رانت خوار و دزد بودند پس بودجه صد وسي ميلياردي آقاي اژه اي كه برادر عزيز توضيحي هم بابت آن ندادند در دست آقاي ترامشلو چه ميكند؟ آقاي ترامشلو با چه مجوزي تاييد مجلس؟ دولت؟ يا نظام بودجه هاي كلان در اختيار دارد و منظور از بودجه به اين بزرگي كه ميدانيم و اطلاع داريم كه از ايران هم خارج شده است چه بوده است؟"
رشوه خواری سیستم را ضعیف کرد
" بدون تعارف بايد بدانيم كه رشوه بخش مهمي از مشكلات نيرو شده يعني رشوه و كسب درآمد حرام در بعضي نيروها سيستم را ضعيف كرده است." سرتیپ خدارحم سارانی هم خطاب به خامنه ای می گوید: " نميشود مردمي را كه در ٥٥ درجه گرماي هوا توي آب و خشكي كار ميكنند را بگوييم ضد انقلاب. اين آدم از خودش هيچي ندارد حالا به تعبير حاج آقا (نماینده خامنه ای در سپاه) عامل دشمن بگوييم. بودجه بخواهيم و تامين شود و او را دشمن بدانيم و بزنيم. مردم را هم نميشود روبروي مردم قرار داد. يادمان باشد كه بدنه نظامي هم همين مردم هستند. حاج آقا از مسائل نظامي سر در نميآورند. من توضيح بدهم كه همين مردم را ما اسلحه داديم، آموزش داديم ولباس فرم داده ايم و شده است نظامي و يادمان باشد كه اين نظامي شب در خانه اش لباسش را در ميآورد و ميشود مردم و همين آدم سفره اش در خانه بركتي ندارد و ناني در سفره ندارد ومشكلات منزل و خانواده و مشكلات اعصاب و روان او درخيابان به خانه منتقل شده و كانون خانواده او تحت تاثير قرار ميگيرد. ما با يك جامعه تنيده شده در هم روبرو هستيم. اينجا اروپا نيست كه خانواده مطرح نباشد و مردم به تنها زندگي كردن رضايت بدهند. اينجا خانوادگي است و مشكلات و معضلات نيروي نظامي در خانه او مطرح شده و اثرات تلخي جامعه در خانه نمايان است و مشكلات اعصاب و روان مردم در جامعه اعتراضات يا به تعبير سردار قاآني اغتشاشات را دامن ميزند.امروز حل شد فردا چه ؟ ده سال بعد چه مشكلاتي بروز ميكند. موضوعات ريشه اي و در هم پيچيده است بايد توان و قدرت تامين داشت و مردم را بي جهت دشمن خطاب نكرد. شايد با دوستي كردن و شنيدن مردم مسائل بهتر حل شود."
مردم به هم همبسته اند!
سرهنگ خدا رحم سارانی هم می گوید: شهرستان چابهار همانطور كه ميدانيد بخش عمده ای از اعتراضات استاني را در خودش جاي داده است. بخش عمده اي از معترضين در اين شهرستان را تجار و باربران تشكيل ميدهند. اين افراد در مورد كسب و درآمدهاي خود معترض هستند از طرف ديگر جو استان به شكلي است كه هم استانيها در پيشتيباني از هم و حمايت شبكه اي بهرمند هستند، به طوري كه اگر بنا به تعطيلي سازمان يافته باشد همه پيروي ميكنند. نيروهاي نظامي در اين شهر اكثرا بومي هستند به همين دليل تحت فشارهاي خانوادگي اقدامات عملي چنداني نميتوانند داشته باشند. اين در مورد تمامي استان هم صدق ميكند نيروهاي ذخيره استانهاي ديگر كه براي تامين امنيت استان سيستان و بلوچستان ميآيند هم به كمك همين نيروهاي بومي تنها بستن ميادين را ميتوانند اقدام كنند."
اعتراضات برحق اند، اسناد سپاه فروخته می شود!
یک فرمانده دیگر سپاه از اراک می گوید: اعتراضات برحق است، نیروهای من هم گرسنه اند و اعتقاد به اصلاح امور ندارند؟ سرتیپ عبداله پوراز فرماندهان سپاه گیلان می گوید در گیلان ما توان ادامه سرکوب مردم را نداریم.
عناصر سپاه اسناد سری را به قیمت های ارزان می فروشند چرا که زیر فشار فقراند؟
فرمانده سپاه استان فارس هم م گوید دخالت های حاج آقا مجتبی مساله ایجاد کرده است؟ و اضافه می کند که در استان فارس هزاران نفر در سپاه مساله دار شده اند؟
سرتیپ قدرت اله کریمیان هم می گوید:
"حضرت اقا در استان ما وضع بسيار خراب است و مردم در تنگنا هستند. من نميدانم اينجا آقايان سانسور ميكنند يا نميخواهند با روشني و بيپرده صحبت كنند. يادشان رفته كه در پيشگاه نايب برحق امام زمان هستند. اما من اجازه ميخواهم بي پرده صحبت كنم و در تحت لواي سانسور نميتوانم حرفهايم را بزنم. ما وظيفه داريم اخبار و اطلاعات درست و دقيق از مسائل پيش آمده را به صورت صحيحي بيان كنيم. حضرت آقا در منطقه فرماندهي ما بر اساس اطلاعاتي كه من در دست دارم علاوه بر اينكه ما با مردم كف خيابان مساله داريم مساله ديگر ما ضد انقلابي است كه در مرزهاي مشترك ما با كشور همسايه با ما درگيري روزانه دارند و نيروهاي ما به دودسته تقسيم ميشوند. در اين برخوردها، حضرت آقا استحضار داريد كه در مقابله با مردم و اشرار و ضدانقلاب نميتوان همسان عمل كرد. اين مردم با دست خالي با اشرار مرزی كه با توپ و تفنگ و توان عملياتي كه خدا شاهد است در همين هفته گذشته در منطقه مرزي سر يك نيروي من را بريدهو برايم فرستادند را مورد مقايسه قرارداد. اين مردم متفاوتند و فرق بسياري دارند و ما ميتوانيم اسلحه به دست نيرو بدهيم و بگوييم اين فرد ضد انقلاب و تروريست و شرور مرزي است برو بكش و برگرد. اون فرد كارش تجاوز به خاك وطن است و ما در مورد خاك و اراضي وطن با كسي تعارف نداريم. خدا رحمت كند شهيد همت در يك عمليات خدمت ايشان بوديم در همين مناطق مرزي، آن زمان من اطلاعات شناسايي بودم، ميفرمودند كه خاك و ناموس در وطن برابري ميكنند. ماهم اگر آن صحبت را اساس و بنيه تفكر خود قرار دهيم، چگونه ميشود با يك اسلحه در حمايت از خاك اشرار را سركوب كرد و با همان اسلحه دختران را كف خيابان به گلوله بست. اينها باهم مغايرت دارد. براي ضد انقلاب توجيه داريم. به نيرو ميگوييم ضد انقلاب و كار او تجاوز به خاك است. براي مردم چه بگوييم. خدا لعنت كند دولتهاي قبل را با آن عملكرد ضعيف كه كشور را با اين وضعيت تحويل دادهاند. ولي نميتوانيم كسي كه مشكل و دردش تامين اقلام خانوار نان و نمک و برنج و گوشت و ماست است را با اسلحه و زور گلوله آرام كنيم. امام زمان خون گريه ميكند به اين وضع تصميم گيري و اقدامات در كشور كه سخت كرده معيشت را براي مردم، آنوقت هر لحظه و هر روز ما نامه از آقاي برادر شمخاني وهمكارانشان كه در سايه امن در دفترشان زير تهويه مطبوع نشستهاند دريافت ميكنيم كه شهر را آرام كنيد، بزنيد و آرام كنيد. بزنيم؟ چگونه بزنيم؟ مردم را نميشود زد. مردمند چطور جواب خدا را بدهيم"
پاسخ شمخانی به سرداران معترض:
"برادران عزيز، شوراي عالي امنيت ملي كه در دورههاي مختلف با تصميمات خود توانسته است بنيان امنيتي كشور را به سامان كند و با تصميمات بجا و رهنمودهاي رهبري كشور را در مقابل نيروهاي داخلي و خارجي پايدار نگه دارد، ميتواند همچنان قدرتمند دربرابر تصميمات دولتهاي متخاصم منطقه قدم بردارد. اينكه بعضي دوستان در اين جلسه اقدامات شورا را تا سطحي پايين بياورند يا شورا را در فرد ببينند و خودشان هم البته ميدانند تصميمات شورا فردي نيست و تعداد زيادي در اين تصميمات دخيل هستند. دوست عزيزمان اسم بردند كه ساعت فلان شخص گران است. خود سرداران كه دراينجا حضور دارند آيا از فرزندان خود و مشخصههاي رفتاري آنها با خبرند يا خير؟ شوراي عالي امنيت ملي در پژوهشي كه سال قبل انجام داده برآورد كرده است كه هزينه فرزندان بعضي از فرماندهان در ماه بيش ازيك ميليارد تومان است. آيا حقوق و مزايا در جمهوري اسلامي به حدي است كه فرزند يك فرمانده سپاه يا ارتش بتواند با حقوق پدر اين مقدار خرج كند؟ آيا هر فرد بنا به توانش كارهاي اقتصادي ندارد؟ آيا در اختيار دوستان رانتهاي خاص حضور ندارد؟ ما در گزارشات متعدد به اين منابع دست داريم و ميدانيم كه هركس كجا و چه درآمدي را در ماه دارد. حتي در حوزه خارج از كشور.
سرداري كه اينجا در جلسه فرماندهان از فرزندان صحبت به ميان ميآورد آيا فرزند خودش در سه كارخانه سهام دار عمده نیست؟"
سرتیپ بهمن ریحانی
در استان كرمانشاه وضعيت معيشتي مردم خيلي وخيم است حضرت آقا. در اين منطقه فقر زياد است و اختلاف طبقاتي بيداد ميكند، بخش اصلي درآمد مردم از كولهبري در روزهاي سخت و سرد در مرزهاي كشور شروع ميشود. بنا به فرموده حضرت عالي مسير تردد مردمي كه كوله بر اجناس و كالا هستند به اندازه تامين معيشت روزانه باز شده است و روزانه بيش از دو هزار كولهبر در اين منطقه كشور از كوههاي خطرناك ميروند و ميآيند و خدا گواه است كه ما كوچكترين تعرضي به اين افراد نكردهايم. اين كوله بران ممكن است آقايان باور نكنند كه براي روزي دويست هزار تومان شانزده ساعت دركوههاي برفي و خطرناك با پاي پياده راه ميروند تا كالا را برسانند و گاهي در روز بيش از چند زخمي و گاهي كشته توسط نيروهاي مرزباني جا به جا ميشوند. درجلسه شوراي تامين استان رياست دادگستري استان حاج آقاي توسليزاده فرمودند كه ضد انقلاب توسط همين كوله بران وارد كشور ميشوند و مسائل امنيتي استان از طريق همين افراد به مشكل ميخورد و ما درسال بيش از پانزده نفر دستگيري ضد انقلاب داشتهايم كه از طريق همين مساله وارد كشور شدند و ميخواستند عمليات كنند. از طرفي ديگر شهيد كرمي كه به دست ضد انقلاب در همين چندي قبل به شهادت رسيد نظرش اين بود كه نميتوان كسب نزديك به دوهزار نفر را مختل كرد كه پانزده نفر از ميان آنها ضدانقلاب وارد كشورنشود و نظرش اين بود وظيفه جريانهاي اطلاعاتي است كه با اين مساله برخورد كنند. حرف من در مورد فقر اين استان است و بحث فقر در اين استان تنها براي نيروي نظامي و معلم و بازنشسته نيست. اين استان ديدش به آينده خيلي بد است و وضعيت جدايي طلبها و تبليغات آنها هم به اين امر دامن زده است."
نیروی ما از سنگر سوریه به ایران آمده تا همسرش را از زندان اوین آزاد کند
سرتیپ چهار باغی می گوید:
" در روزهاي آخر ماموريت من در شهر حلب و اطراف اين شهر من با مشاهداتي روبرو شدم كه خدمت مقام معظم رهبري، حاضرين و سروران محترم عنوان ميكنم. خيلي كوتاه بايد به عرض برسانم كه نيروي تحت امر من كه در كشور سوريه و بعضي اوقات هم در كشور عراق عليه جبهه دشمن و جبهه به واقع باطل و كفر مشغول به مبارزه است با خبرهاي بدي ازخانواده خود مردد ميشود. در ميان اين خبرها دستگيري افراد خانواده مهمترين مساله است. چطور نيروي تحت امر من در جبهه جمهوري اسلامي عليه كفر و باطل ميتواند عملي درست و دقيق و بنا به فرمايشات حضرت آقا شايسته و درلحظه داشته باشد كه همسر، خواهر، برادر يا پدر او در بازداشت خودمان است. حال از مبحث تعهد به نظام و مسائلي كه
حفاظت اطلاعات بر آن پافشاري ميكند كه البته اين پافشاري درست است، بگذريم، اما با نيرويي كه براي تامين امنيت وآرامش كشور، خانواده و فاميل خود در جبههاي كه دشمن وغير دشمنش معلوم نيست و اگر لحظهاي درنگ كني يا سر ازبدنت برميدارند و يا با شنيعترين اعمال با تو برخورد خواهند كرد، با خاطري جمع و آسوده ميتواند عمل كند. افسري دركنار من از سال اول جنگ در سوريه در كنار من ميجنگد، اين نيرو حضرت آقا التزام عملي به رهبري و نظام در او به حدي بالا است كه در چندين عمليات قبل از حركت عكس حضرت آقا را درجيب ميگذاشت كه اگر در درگيري با داعش اسير شد با ديدن عكس آقا شهادتش حتمي شود، در روزهاي اخير براي آزادي همسرش از زندان اوين با دستور بازداشت سپاه سنگر هاي مبارزه را ترك كرده و پشت درب زندان اوين به انتظار آزادي است. آيا ميشود؟ آيا امكان دارد ما نيروهاي معتقد خودمان را با دست خودمان از دست بدهیم؟"
فاصله نیروها از سرکوبهای خیابانی به عینه دیده می شود!
" فرماندهي محترم سپاه استان در مورد شرايط استان صحبت كردند و به كلي وضعيت استان را گفتند. من (سرهنگ عباس بنائی) تنها در مورد سپاه محمد رسول الله چند نكته كوچك عنوان ميكنم. مساله فاصله نيروها از سركوبهاي خياباني به عينه ديده ميشود.يعني نيروي آموزش ديدهاي كه براي شرايط اغتشاش و بحران آماده سازي شده است درست در زماني كه بايد نميتواند از عهده وظايف خودش بر بيايد. البته اينها علل مختلفي دارد و تنها مسائلي كه فرماندهان محترم عنوان كردند نيست.حضرت آقا در نيروي تحت امر من بعضی مسائل عقیدتی است. نيروي من تمايل به درگيري با دختران و زنان نشان نميدهد، نيروهاي من عنوان ميكنند اگر نيروهاي اغتشاشگر يا هر چيزي كه اسم آن را ميگذاريد مرد بودند با كمال میل و اعتقاد آنها را سركوب ميكردند، اما چون افراد روبرو زنها و دختران هستند در مقابل مردان ضعيف هستند، لذا ازدرگيري خودداري ميكنند و به تذكر بسنده ميكنند. در دو دوره درگيري در بلوار ارم شيراز شاهد بودم كه دختران دانشجو را با كلام رهسپار ميكردند در حالي كه تجهيزات در اختيار داشتند. عدهاي از نيروهاي من هم در اعتراضات وصحبتهاي صفهاي آمادگي براي اقدام، تجهزات خود را زمين گذاشته و اعلام كردند اينها خانواده ما هستند واعتراضاتشان بر حق است و بر مشكلات معيشتي و اقتصادي اعتراض واجب است و حق خود را از نظام ميخواهند. يعنی عده اي از نيروهاي من اين اعتراضات را مشروع ميدانند. در اين ميان افرادي كه نيروهاي بيسيم ما هستند كه در مواقع درگيريها و جلوگيري از اغتشاشات مسيرهاي غير واقعي براي نيروهاي كف صحنه ميفرستند و وقتي علت را بدها دنبال كرديم گفتند كه ما با مردم درگيري نداريم و حتي در مقابل بازداشت و توبيخ هم با لبخند و راضي از خود وارد بازداشت شده اند. اين نيروها حرفهاي مختلفي دارند كه شكاف بين حكومت و اين افراد ميتواند خطر بزرگي را براي نظام و كشوربه همراه داشته باشد."
عید و خانه تکانیِ سیاسی، مسعود نقره کار