کیهان لندن - وزرای خارجه شورای همکاری خلیج فارس در بیانیه پایانی صد و پنجاه و پنجمین نشست خود که ۲۳ مارس (سوم فروردین) صادر شد از توافق امنیتی میان جمهوری اسلامی و عربستان که با میانجیگری چین امضاء شد استقبال کردند اما همزمان تأکید کردهاند که ایران نباید از میزان غنیسازی اورانیوم برای اهداف صلحآمیز تجاوز کند.
در بخشی از این بیانیه از «ابتکار» شی جینپینگ رئیس جمهوری چین کمونیست برای امضای این توافق قدردانی شده است.
در شرایطی که وزارت خارجه آمریکا از توافق بین جمهوری اسلامی و عربستان استقبال کرده و آنتونی بلینکن وزیر خارجه ایالات متحده میگوید «موضوع خوبی است» اما وزارت دفاع آمریکا نسبت به نتیجه این توافق ابراز تردید میکند.
ژنرال مایکل اریک کوریلا رئیس ستاد فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) در جلسه استماع در کمیته نیروهای مسلح مجلس نمایندگان آمریکا دیدگاه خود را درباره توافق امنیتی تهران و ریاض بیان کرد. این دیدگاه برخلاف نظر خوشبینانهی آنتونی بلینکن است.
آدام اسمیت رئیس کمیسیون نیروهای مسلح مجلس نمایندگان آمریکا ۲۳ مارس (سوم فروردین) از ژنرال کوریلا پرسید «آیا فکر میکنید این توافق به توقف ارسال سلاح از ایران برای حوثیهای یمن منجر خواهد شد؟ آیا جنبه مثبتی در برقراری روابط بین جمهوری اسلامی و عربستان میبینید؟» کوریلا پاسخ داد: «هر زمان برای کاهش تنشها اقدام شود خوب است اما مهمتر از توافق، اجرای آن است. در حالی که جمهوری اسلامی و عربستان سرگرم مذاکره برای توافق بودند در طول ۹۰ روز گذشته ما ۵ محموله سلاح را توقیف کردیم. آنها سلاحهای ایرانی بودند که برای حوثیها ارسال میشدند. بعضی از آن کیتهای [الکترونیک] مربوط به هدایت موشکهای بالستیک کوتاهبرد بودند.»
وی تأکید کرد: «بیش از اینها ما باید خیلی نگران این مسئله باشیم که پای چینیها به خاورمیانه باز شده و از دو سال پیش مذاکره بین دو کشور را پیش میبرده یعنی نه فقط اقتصادش را گسترش میدهد بلکه برای افزایش نفوذ و قدرتش تجهیزات نظامی نیز به این منطقه سرازیر میکند.»
در میان جریانات داخلی جمهوری اسلامی نیز بر سر توافق امنیتی با عربستان سعودی اختلاف زیاد است. جریانهایی نزدیک به سپاه پاسداران و همچنین اغلب فرماندهان ارشد سپاه در این زمینه سکوت کردهاند. اما جریان امنیتی نزدیک به اصلاحطلبان تلاش میکند پروژه کاهش تنش با همسایگان را تبلیغ کند و آن را به حساب خود نیز بنویسد.
حسین موسویان از مهرههای امنیتی جمهوری اسلامی که به عنوان پژوهشگر در دانشگاه پرینستون فعالیت میکند در یادداشتی که «میدلایست آی» منتشر کرده گفته است اینکه تهران و ریاض متعهد به عدم دخالت در امور یکدیگر شدهاند کافی نیست زیرا صلح و امنیت بین دو طرف نیازمند توافق بر سر اصول بیشتری است. موسویان به اصول پیشنهادی خود در این زمینه اشاره کرده و از جمله گفته است که طرفین میبایست «امنیت دیگری را جزء لاینفک امنیت خود بدانند» و «توهم هژمونی منطقهای را منتفی در نظر بگیرند» و «رقابتهای ناسالم در منطقه همچون در یمن، سوریه، لبنان و عراق را به همکاری سازنده تبدیل کنند.»
نکته قابل توجه اینکه یکی از مواردی که موسویان به آن اشاره کرده مربوط به مناسبات بین جمهوری اسلامی و اسرائیل است. وی مینویسد «اسرائیل و ایران عملاً در شرایط نیمهجنگی بسر میبرند. پکن با هر دو طرف رابطه قوی دارد و میتواند برای برقراری آتشبس بین دوطرف میانجیگری کند.»
پیشنهاد موسویان در مورد «میانجیگری جمهوری خلق چین بین جمهوری اسلامی و اسرائیل» همزمان با تقویت روابط با عربستان، بازتاب دیدگاهی از لایههای امنیتی درون نظام است که منافع جمهوری اسلامی را در گرو کنار گذاشتن دشمنی و درگیری با اسرائیل میدانند. به نظر میرسد این ایده در اسرائیل نیز موافقانی دارد. چنانکه یک مقام ارشد دیپلماتیک اسرائیلی به آکسیوس گفت که دولت اسرائیل توافق اخیر بین عربستان سعودی و جمهوری اسلامی را نه به عنوان یک تهدید، بلکه فرصتی برای تلاشهای اسرائیل جهت تداوم عادی ساختن روابط با پادشاهی سعودی میداند.
«به رسمیت شناختن اسرائیل» حتا بطور غیررسمی و اعلامنشده، به عنوان گزینهی میانبُر پیش روی جمهوری اسلامی موضوع جدیدی نیست. این سناریویی است که اروپاییها از سال ۱۳۹۷ پیدا و پنهان از کانال سیاستمدارانی که به جریان اصلاحطلب و دارودستهی علیاکبر هاشمی رفسنجانی نزدیک بودند به جمهوری اسلامی پیشنهاد کردهاند. مقدمه به رسمیت شناختن اسرائیل نیز توقف تهدیدات از سوی جمهوری اسلامی علیه این کشور بود. روزنامه شرقالاوسط اوایل مارس سال ۲۰۱۹ گزارش داد یکی از شروط اروپاییها برای توافق با جمهوری اسلامی این است که «از تهدیدات خود علیه موجودیت و امنیت اسرائیل دست بردارد.»
سابقه پیشنهاد به تهران در مورد اسرائیل
حسن روحانی در دولت دوم خود اواسط تیرماه ۱۳۹۷ به سوئیس و اتریش سفر کرد تا شاید روزنهای برای ادامه مذاکره با اروپاییها درباره سرنوشت برجام و مقابله با تحریمها پیدا کند. آلن برسه رئیس جمهوری پیشین سوئیس و سباستیان کورتز صدراعظم پیشین اتریش در نشستهای جداگانه در مورد لزوم توقف فعالیتهای خرابکارانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در منطقه و همچنین ضرورت به رسمیت شناختن اسرائیل با روحانی صحبت کردند. پاسخ حسن روحانی اما این بود که «برخی کشورهای اروپایی بدهکاری تاریخی به یهودیها دارند که به ما ربط ندارد!» این مواضع روحانی مورد استقبال قاسم سلیمانی فرمانده پیشین سپاه قدس که یک سال بعد در حمله پهپادی آمریکا کشته شد قرار گرفت. در نهایت روحانی پس از بازگشت از این سفر گفت «بسته اروپاییها مأیوسکننده بود.»
رهبران اروپایی اما مأیوس نشدند و همچنان در تلاش بودند تا جمهوری اسلامی را راضی به توقف تهدیدات موشکی و منطقهای علیه اسرائیل و همچنین عربستان سعودی کنند. مسئله اسرائیل باز هم در جریان سفر هایکو ماس وزیر خارجه پیشین آلمان به تهران در اواسط خرداد ۱۳۹۸ مطرح شد. آلمان که از متحدان استراتژیک اسرائیل است و همزمان روابط خوبی با جمهوری اسلامی نیز دارد تلاش زیادی کرد که میان طرفین میانجیگری کند. چنانکه قبلاً به صورت غیررسمی در تبادل اسیران میان اسرائیل و حزبالله و جمهوری اسلامی میانجی شده بود. البته آلمان تنها کشوری نیست که به دنبال عادی کردن روابط جمهوری اسلامی و اسرائیل است. روسیه نیز رسماً برای روابط میان تهران و تلآویو اعلام آمادگی کرده است.
در همان دوران روزنامه «جوان» نزدیک به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اصرار هایکو ماس بر ضرورت «به رسمیت شناختن اسرائیل» و «فعالیتهای منطقهای ایران» را ناشی از مواضع مشترک آنها با آمریکا برای گره زدن مذاکرات اتمی به مذاکرات موشکی و منطقهای دانست. روزنامه «کیهان» چاپ تهران نیز طلبکارانه نوشت که آلمان بجای عذرخواهی در امور ایران فضولی کرد!
پیشنهاد اروپاییها و روسیه در مورد عادی کردن روابط جمهوری اسلامی و اسرائیل چنان به موضوعی جدّی در بالاترین ردههای نظام تبدیل شد که سیدامیرحسین قاضیزاده هاشمی نماینده چهار دوره مجلس شورای اسلامی و معاون کنونی ابراهیم رئیسی و رئیس «بنیاد شهید» گفت «حکومت رضا پهلوی بهتر از به رسمیت شناختن اسرائیل است!»
از سوی دیگر، جوزپ بورل بهمنماه سال ۱۳۹۸ (بعد از کنفرانس امنیتی مونیخ) به تهران سفر کرد تا بار دیگر راهی برای توافق با جمهوری اسلامی باز کند. او سه شرط اروپاییها در مورد ۱)توقف موشکپرانی، ۲)توقف تأمین مالی و تسلیحاتی شبهنظامیان و ۳)توقف تهدیدات علیه اسرائیل را مطرح کرد.
در همان زمان علی بیگدلی استاد علوم سیاسی دانشگاه در تهران در یک مقاله که روزنامه «آرمان» چاپ کرده بود نوشت: «بورل به دنبال بهانهای برای کمک به ایران است... اتحادیه اروپا بیشتر بر سر همان سه مسئله [توان موشکی، قدرت منطقهای، به رسمیت شناختن اسرائیل] مانور میدهد که در نشست امنیتی مونیخ نیز مورد بحث قرار گرفت و قرار بر این شد ظریف گفتگوهایی در این رابطه با اروپا داشته باشد اما گویا در آن برهه زمانی به سرانجام نرسید. اروپا با این سه خواسته قصد دارد تا به نحوی آمریکا را نیز قانع کند تا به برجام بازگردد.» علی بیگدلی دیپلمات سابق جمهوری اسلامی و یکی از تئوریپردازان همان جریانی است که منافع جمهوری اسلامی را در توافق با عربستان و توقف تهدیدات علیه اسرائیل میبیند.
وقتی اروپاییها موفق نشدند کاری برای روابط جمهوری اسلامی با اسرائیل، حتی به صورت ناگفته و اعلام نشده، انجام دهند، اکنون مهرههایی از درون نظام به چینیها برای این کار «سیگنال» میفرستند تا شاید اینبار «رفقا» موفق به اقناع خودیهای «تندرو» شوند و پرونده «نابودی اسرائیل» را که از سوی رهبری نظام از همان آغاز روی کار آمدن جمهوری اسلامی به عنوان یکی از اهداف آن اعلام شده، بایگانی کنند. پروندهای که طی بیش از چهار دهه هم یک جنگ هشت ساله به کشور تحمیل کرده و هم به تنشهای منطقهای چنان دامن زده است که پیامدهای آن بر زندگی مردم ایران قابل انکار نیست.
حالا به نظر میرسد با این حساب که جمهوری خلق چین نسبت به اروپاییها نفوذ بیشتری روی جمهوری اسلامی دارد، جریان خواهان «نوسازی حکمرانی» و «تحول» که همان اصلاحطلبان هستند، احساس میکند ابزار اقتصادی و امنیتی چین برای هُل دادن حکومت به سمت کاهش تنش با اسرائیل کارساز خواهد بود. این هُل دادن میتواند با توجیهات درون نظام مانند ناکار کردن «پیمان ابراهیم» و اختلال در عادی شدن روابط اسرائیل و پادشاهی عربستان و دیگر کشورهای عربی جهت اقناع رهبری نظام نیز پیش برده شود. با اینهمه برخی تحلیلگران بعید میدانند که دشمنی با اسرائیل به عنوان یکی از ارکان ایدئولوژیک و فکری نظام جمهوری اسلامی به هر دلیل و ضرورت سیاسی یا اقتصادی، حتا بطور اعلام نشده، منتفی شود.