به نظر میرسد که جنگ داخلی سودان تازه شعلهور شده و امیدی به پایان آن در یک دورنمای کوتاه زمانی وجود ندارد. در این میان علاوه بر درگیری دو مرد نیرومند سودان یعنی عبدالفتاح برهان فرمانده ارتش و محمد حمدان دقلو معروف به «حمیدتی» (این نامگذاری به خاطر وابستگی این شخص به عشیره «محامید» در جنوب سودان صورت گرفته است) فرمانده شبه نظامیان «حمایت سریع»، اندک اندک موضوع سودان از رویاروئی بازیگران داخلی فراتر رفته و به جبههگیری بازیگران منطقهای و بینالمللی مبدل میشود.
ایالات متحده در ابتدا تلاش کرد موضع بیطرفانهای در قبال حوادث سودان بگیرد و از هر دو جناح متخاصم دعوت کرد، آتش بس فوری را برقرار کرده، راههای تفاهم با یکدیگر را پیش بگیرند. اما اکنون برای واشنگتن کاملا روشن شده است که روسها و به ویژه «گروه واگنر» (مادر همه شبه نظامیان منطقه) در مسلح کردن و برنامهریزی برای کودتا علیه ارتش سودان نقش مهمی بازی کرده است. از اینرو به نظر میرسد که آنتونی بلینکن، بعد از اینکه دستور تعطیلی سفارت آمریکا و اخراج دیپلماتها را از خرطوم صادر کرد، سیاست جدیدی را از جو بایدن درباره سودان دریافت کرده است. روز شنبه گذشته، کاخ سفید با صدور بیانیهای اعلام کرد که رئیس جمهور آمریکا تأکید دارد «ایستادن ایالات متحده در کنار سودان حد و مرز نمیشناسد». این بیانیه به این شکل تفسیر شده که آمریکا با اطمینان از ردپای روسها در حوادث جاری سودان، تصمیم گرفته است که در کنار عبدالفتاح برهان بیایستد و جنگ اوکراین عملا از قاره اروپا به قاره آفریقا تسری یافته است.
در دسامبر سال گذشته، دولت بایدن، از مجموع ۵۴ کشور افریقائی، ۴۹ کشور را به واشنگتن دعوت کرد تا در اجلاس سران آمریکا - آفریقا شرکت کنند. در این اجلاس که تحت عنوان «بهبود دوستی و شراکت» نامگذاری شده بود، آمریکا متعهد شد که ۵۵ میلیارد دلار برای سرمایهگذاری در کشورهای افریقائی اختصاص دهد. این سیاستی بود که دولت بایدن برای جلوگیری از نفوذ بیشتر چین و روسیه در قاره سیاه اتخاذ کرد، اما اکنون با ورود نظامی روسیه به سودان، صفبندی اقتصادی دیگر کافی نیست و صفبندی نظامی را در قاره آفریقا طلب میکند. این امر به دو قطبی شدن بیشتر کشورهای آفریقائی منجر میشود و دو قطبی شدن این کشورها میان آمریکا و رقیبان آن، به دو قطبی شدن خاورمیانه کشیده خواهد شد. در جنگ اوکراین برخی کشورهای خاورمیانه مانند پادشاهی سعودی تلاش کردند موضع بیطرفی داشته باشند اما در درگیرهای در حال گسترش سودان به هیچ وجه نمیتوانند بیطرف باشند.
بر این اساس، به زودی خواهیم دید که جمهوری اسلامی به تبعیت از روسیه از یک سو و سابقه روابط خود با محمد حمدان دقلو از سوی دیگر، بطور علنی یا مخفی، در کنار نیروهای حمایت سریع بر علیه ارتش سودان وارد کار خواهد شد و این موضوع روابط کشورهای متخاصم منطقه را از آنچه که در گذشته بوده، وخیمتر خواهد کرد.
حمیدتی و برادران قاچاقچی سپاه
حمیدتی در سلسله مراتب ارتش سودان خود را سرلشکر میداند، اما نه در دانشگاه درس خوانده و نه به دانشکده افسری رفته است. کار اصلی وی «تجارت شتر» بود که همراه با اعضای عشیره خود به مرزهای سودان و کشورهای همسایه میرفت تا شتر مبادله کند. دارفور زادگاه وی، او را در مرکز حوادث سودان قرار داد که برای مدت مدیدی مورد توجه دولت سودان، کشورهای مهم جهان و سازمانهای بینالمللی بود. در اوج بحران دارفور در سال ۲۰۰۳، بیش از ۳۰۰ هزار نفر کشته شدند و بالغ بر دو میلیون نفر آواره گشتند. حمیدتی همراه با افراد عشیره خود، در این کشتار و آواره کردن، دست بالا را داشت. او در آن دوره به گروه «جنجوید» پیوسته بود که به ابزار تمکین اهالی دارفور برای دولت عمرحسن البشیر درآمده بود. جنجوید از دو کلمه «جن» و «جوید» (جواد) به معنی اسب ساخته شده است که در افسانههای مردم آن مناطق چنین تعبیر میشود «جنی که سوار بر اسب میآید، کارش را انجام میدهد و بدون گذاشتن ردپائی از خود، ناپدید میشود».
جنجویدها برای مدت ۱۸۰ سال به راهزنی در منطقه مشغول بودند، اما عمر حسن البشیر رئیسجمهور سابق سودان در سال ۲۰۱۳ آنها را به یک ابزار سیاسی-نظامی تبدیل کرد تا مردم دارفور را سرکوب و به اطاعت خود درآورد. چند سال بعد از میان نیروهای جنجوید، یک جوان ۲۷ ساله مورد توجه رئیسجمهور سابق سودان قرار گرفت و او کسی نیست جز محمد حمدان دقلو معروف به حمیدتی میباشد که نردبان ترقی را پله به پله بالا رفت تا اینکه در رأس نیروی شبه نظامی «حمایت سریع» قرار گرفت. حمیدتی شخصیتی دمدمی و متغیر دارد اما صفت معاملهگری را برای خود ثابت نگه داشته است. ارتباط وی با فرماندهان سپاه پاسداران را در چارچوب این ویژگی شخصیتی وی میتوان تفسیر کرد. احتمالا در زمانی که بعنوان مسؤول حراست مرزهای سودان تعیین شد، با برادران قاچاقچی سپاه دمخور شد و با قاچاق «صمغ» و طلا، در یک دوره کوتاه، به یک ثروت نجومی رسید. سودان بزرگترین تولید کننده صمغ خام در جهان به حساب میآید. قیمت هر تن صمغ خام در سودان حدود ۳ هزار دلار فروخته میشود، در حالی که با اندکی تغییر، قیمت هر تن آن در بازارهای جهانی به ۱۷ هزار دلار میرسد. در اینجا شامه سودجوئی برادران قاچاقچی به حرکت درمیآید و دوستی با حمیدتی ارزش خود را بروز میکند.
اما نباید فراموش کرد که رابطه حمیدتی با برادران قاچاقچی سپاه جزر و مد فراوانی داشته است. بیشترین نزدیکی در زمانی بود که سودان تحت رهیافتهای اخوانالمسلمینی و تعقیب عمر حسن البشیر توسط اینترپل، از کشورهای مهم عربی دور شده و به جمهوری اسلامی نزدیک شد و حتی سپاه پاسداران به فکر تأسیس یک پایگاه نظامی در سودان، در کنار دریای سرخ افتاد. اما در دورهای دیگر از جمهوری اسلامی دور شده و حتی در جنگ یمن بر علیه حوثیها شرکت داشته است.
در حال حاضر، حمیدتی براساس منافع فعلی خویش و خوی معاملهگری در رکاب روسیه قرار گرفته است و این بدان معنی است که یک بار دیگر در کنار برادران قاچاقچی سپاه قرار خواهد گرفت. در دورههای گذشته، نتیجه چرخشهای رفتاری حمیدتی به نفع وی منجر شد، به ویژه چرخشی که بر علیه ولی نعمت خود یعنی عمر حسن البشیر داشت که او را در صف انقلابیون قرار داد و تا مقام معاون رئیس شورای حکومتی پیش رفت (شورایی که بعد از انقلاب علیه البشیر شکل گرفت و کار آن اداره امور کشور در دوره انتقالی است. ریاست این شورا به عهده عبدالفتاح برهان فرمانده ارتش است). اما چرخش در رکاب روسیه، میتواند این بار، حمیدتی را به اهداف خود برساند و یا حداقل راه وی را همانند گذشته برای بازگشت از چرخش رویداده، باز بگذارد؟ بعید میدانم، این راهی که حمیدتی انتخاب کرده، دیگر مانند گذشته بازگشتی ندارد.
حسن هاشمیان
چشمهایشان، محمود زهرایی
سفر رضا پهلوی به اسرائیل، داریوش مجلسی