آقای خامنهای در پاسخ به دغدغهها و دلنگرانیهای مقامات جمهوری اسلامی در جنبش اخیر و ضرورت اصلاحات در میهن ما گفته: "من ۴ خط قرمز دارم و از آنها کوتاه نخواهم آمد. "
- حصر (میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد)
- حجاب
- نظارت استصوابی
- رابطه با آمریکا
از کبار قوم و کسانی که بههرحال هنوز با شخص آقای خامنهای، مشاورین ارشد و عوامل تأثیرگذار بیت حشر و نشری دارند و میتوانند در اندرونی سرای قدرت نیز از عاجل و اجتنابناپذیر بودن اصلاحات با ایشان بدون سانسور و حودسانسوری سخن بگویند انتظار میرود در مورد این «۴ خط قرمز» که در حقیقت پاشنه آشیل این نظام ولایی نیز میباشند حتماً به ایشان این واقعیت را گوشزد کنند که بدون ارائۀ راهحل عاجل در خصوص این چهار معضل اصلی و کلان کشور نظم ولایی موجود یقیناً دولت مستعجل خواهد بود. این مطالبات و رسیدگی و پیدا کردن راه خلاصی از آنها در زمرۀ نخستین چالشهایی خواهند بود که جانشین ایشان مجبور به مدیریت آن خواهد گردید، کسی که علیالقاعده و بر حسب تعریف یقیناً پایداری رفتاری، گفتاری و سیاسی شخص خود آیتالله خامنهای را بههیچوجه دارا نخواهد بود و به احتمال زیاد هم در همان اوان دوران زعامتش، اگر بپذیریم که اساساً این امر عینیت پیدا خواهد کرد، با مشکلاتی جدی مواجه خواهد شد، معضلاتی که که عدم توانایی مدیریت و پاسخگویی بهینه به آنها توسط ولیفقیه جدید میتوانند نه فقط جمهوری مبتنی بر ولایتفقیه بلکه حتی پایان جمهوری اسلامی را نیز رقم بزند.
پس راه چاره چیست؟
خردمندانهترین و عاجلترین اقدام در این خصوص آنست که راهحلهای اصلاحی برای این معضلات در دوران زعامت خود آیتالله خامنهای هرچه سریعتر و با جدیت تمام آغاز بگردند. سپردن کشور به فرد مسوول بعدی در این ساختار همانند آنست که مسوولیت اداره کشور را با میلیاردها دلار قرضه خارجی به حکمران بعدی بسپاریم. بدون اصلاحات در حوزه این «۴ خط قرمز» این بیم بزرگ وجود دارد با پایان زعامت رهبری دوم عمر جمهوری اسلامی نیز به پایان برسد.
برای دینداران، دینباوران و باورمندان به جمهوری اسلامی این پایان که یقینًا با بحران برای استقلال، حاکمیت ملی و یکپارچگی سرزمینی میهن ما همراه خواهد بود بههیچوجه نمیتواند قابل تحمل و پذیرش باشد.
علاج واقعه را قبل از وقوع آن باید تدبیر کرد!
چه باید کرد؟
- رفع حصر،
- لغو حجاب اجباری،
- برگزاری انتخابات آزاد با لغو نظارت استصوابی،
- سپردن اختیارات کامل تصمیمگیریهای کلان به مجلس برآمده از اراده آزاد مردم ایران، و در نهایت
- بیمه کردن جمهوری اسلامی با بازگشت به قانون اساسی منهای ولایتفقیه.
آیا قوه عاقلۀ حاکمیت سیاسی در این کشور به انجام این اصلاحات با هر درجه از شیب و سرعت آمادگی دارد؟ آینده قطعاً جواب این پرسش را خواهد داد.
آنکس که از تاریخ نیاموخت، خود مغضوب همان تاریخ خواهد شد، خدای تاریخ نه رحمان است و نه رحیم!
مصطفی قهرمانی