Monday, May 15, 2023

صفحه نخست » هادی غفاری: قبلا برای آخوند در اتوبوس از جا بلند می‌شدند، اما الان...

01_ghaffari.jpgچه شده که باورهای بسیاری از مردم ریخته است؟

ایران اینترنشنال - هادی غفاری، نماینده ادوار مجلس در مصاحبه با سایت جماران نسبت به تغییر رفتار جامعه انتقاد کرد و گفت: «امروز که بعضا در خیابان عمامه می‌پرانند را مقایسه کنید با گذشته که اگر برای آخوند در اتوبوس جا نبود، ده نفر به احترامش بلند می‌شدند. چه شده که باورهای بسیاری از مردم ریخته است؟»

***

بخش هایی از گفت و گوی جماران با هادی غفاری:

من اخیراً مطلبی خواندم و گریه‌ام گرفت.

یک روحانی با فرزند هشت یا نه ساله‌اش می‌خواستند به بازار بروند و برای او وسائلی بخرند. فرزند به پدرش می‌گوید که اگر با لباس بیایی من نمی‌آیم! پدر می‌پرسد چرا؟ پاسخ می‌دهد «چون در خیابان به من چپ چپ نگاه می‌کنند.» این روحانی نوشته که برگشتم، گریه کردم که چرا به این جا رسیده‌ایم!

من جایی به صراحت گفتم که اگر برخی افراد ویژگی‌های خاصی دارند، من دو سه ویژگی دارم که امیدوارم ‌این‌ها را به سلامت به محضر خدا ببرم.

اول اینکه من هیچ‌گاه به بیگانه منسوب نبودم. بعد از انقلاب تا امروز یک مصاحبه با بی بی سی و رسانه‌های بیگانه از من سراغ ندارید؛ صدها بار زنگ زده‌اند اما من گفته‌ام: «تعارف ندارم، شما دشمن هستید و من جواب نمی‌دهم.» اگر در طول این سال‌ها یک مصاحبه از من با بی بی سی یا رسانه‌های بیگانه پیدا کردید، همه حرف‌هایم را پس می‌گیرم.

هیچ‌گاه انگ جاسوسی و وابستگی به بیگانه به من نخورده است. مگر من به حرف بیگانه گوش می‌دهم؟ مگر عقل ندارم؟ کسی که در زندان‌های ستمشاهی زیر شلاق‌های شدید مقاومت کرده، چرا متهم می‌شود که حرف دشمن را می‌زند؟ دشمن کدام است؟ ما حرف دوست را می‌زنیم.

این را بگویم که از قول من در تاریخ بماند، در همین دوره آخر، من کاندیدای مجلس شدم یکی از دوستانی که به لحاظ فکری نسبتاً با من نزدیک است و عضو شورای بررسی صلاحیت‌ها بود، به من گفت که صلاحیت شما را بر اساس نامۀ ساواک در سال ۵۴ رد کردند! در آن نامه آمده است که «آقای هادی غفاری آدمی است که به هیچ وجه کنار نمی‌آید، به هیچ وجه دست از اعتقادات خود برنمی‌دارد و در مخالفت با سلطنت قطعاً مصمم است به هر قیمت». بر اساس اینکه به قول خودشان آدم لجباز و یک دنده‌ای هستم، من را رد صلاحیت کردند.

یعنی رد صلاحیت من بر اساس اسناد ساواک انجام شده است و مستند شورای محترم نگهبان این بوده است. من گفتم: «شما چه کار کردی؟» گفت: «من یک رأی داشتم و رأی بقیه بر اساس نامه ساواک بود.» نامه ساواک در رد بنده، مستند رد شورای نگهبان شد که در مغزم جا نمی‌گیرد! این حرف برای من به قدری سنگین بود که همان روز از خدا طلب مرگ کردم.

این‌ها به نامه ساواک استناد کردند، اما به ۱۶۰۰ صفحه بازجویی ساواک از من استناد نکردند که یک نفر از انقلابیون را لو ندادم، حتی کتک خوردم و شکنجه شدم؛ اما نام یک نفر از کسانی که با ما مرتبط بودند و حتی علیه شاه فعالیت مسلحانه انجام داده بودند را نیاوردم. الان که با شما مصاحبه می‌کنم، به دلیل ضربات متعدد کابل، پاهایم می‌سوزد و اخیراً از استراحت برخاسته‌ام.

من نمی‌خواهم دعوای سیاسی راه بیندازم اما مشکل ما ساختاری است. چهل و چند سال قبل قانون اساسی نوشتیم و بعد آن را اصلاح و بالا و پایین کردیم، این قانون اساسی اشکالاتی دارد که به مرور زمان خود را نشان داده است.

مثلا در مسأله نظارت، کلمه «استصواب» پس از فوت امام اضافه شده است. یعنی به افرادی که «ما» صلاح دانستیم مردم باید رأی دهند. «ما» کدام است؟! امام درباره این مسأله فتوای صریح و روشنی دارد.

بنابراین، مشکل کشور در این اصطلاحاتی است که حق رأی و حضور ملی مردم را به صورت «قانونی» سلب کرده است. یادتان باشد که هیچ قانونی وحی مُنزل نیست. فقهای ما حتی درباره قوانین الهی، اصل زمان، مکان و شرائط را اعمال می‌کنند.

از مرحوم آیت الله صانعی شنیدم که ایشان در بیان فتوایی گفتند: «اگر سند و همه چیز روایتی درست باشد اما غیر عقلی است و با عقل تزاحم دارد، من آن را قبول نمی‌کنم و برخلاف آن نظر می‌دهم.»



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy