روزنامه خبرورزشی - درست است که فوتبال در هر لیگ اروپایی دشواری خاص خودش را دارد؛ ولی قاعدتا نمیتوان دستاوردی را که علی دایی و علی کریمی در بایرن مونیخ داشتند، همردیف قهرمانیهای دیگر گذاشت.
فوتبال ایران در شرایطی سال و فصل عجیبوغریبی را پشت سر گذاشت و اتفاقات بهتآوری را در جام جهانی از سر گذراند که حالا سایه تلخ آن ماجرا، بهویژه شکست سنگین برابر انگلیس در اولین دیدار از جام جهانی، تا حدودی رخت بربسته و به تعدادی از همان بازیکنان که این روزها در لیگ و تیمهای خارجی به میدان میروند، لبخند زده است.
قبل از ورود به آن مبحث ابتدا بهتر است وضعیت لژیونرهای این روزهای فوتبال ایران بهطور خلاصه بررسی شود تا درک بهتری از وجه تمایز رخداده صورت بگیرد. در بین بازیکنان کنونی فقط سردار آزمون و سامان قدوس هستند که در یکی از پنج لیگ معتبر اروپایی به میدان میروند. البته آنها هم کج دار و مریز مورد استفاده قرار میگیرند. سامان که اصلا در لیگ برتر انگلیس شرایط خوبی نداشته و از برنتفورد در انتهای فصل جدا میشود. سردار هم که پس از پیوستنش به لورکوزن کار دشواری برای تحمیل خودش به ترکیب اصلی داشته و هنوز نتوانسته به طور صددرصدی اعتماد ژابی آلونسو را به دست بیاورد.
به غیر از این دو نفر، دیگر ستارههای فوتبال ایران در لیگهای درجه دو اروپایی به میدان رفته و میروند. گو اینکه دراینبین باید پرانتزی هم برای مهدی طارمی باز کرد که با وجود حضور در لیگ پرتغال، شایستگیهایش را به رخ کشیده و با درخشیدن در این لیگ و صدالبته لیگ قهرمانان اروپا ثابت کرده توانایی بازیکردن در هر پنج لیگ معتبر اروپایی را بهعنوان بازیکن ثابت دارد. طارمی تازه در بین لیگهای درجه دو اروپایی شرایط بهتری از لحاظ اعتبار دارد و بقیه بازیکنان بهمراتب در تیمهای ضعیفتری از لحاظ رتبهبندی یوفا قرار دارند.
حالا بدیهی است که اهمیت قهرمانشدن در یکی از پنج لیگ معتبر اروپا بیشتر و کار بسیار سختتری به نظر بیاید. فارغ از کار شگفتانهای که اشکان دژاگه در ولفسبورگ کرده و قهرمان شده، باید جایگاه دو بازیکن دیگر یعنی علی دایی و علی کریمی را متفاوتتر دید. این دو به بهترین تیم آلمان و یکی از قدرترین و پرافتخارترین تیمهای اروپایی رسیدند و توانستند جام قهرمانی را به دست بیاورند. وحید هاشمیان هم چنین کرده؛ ولی وحید روزهای خوبی در بایرن نداشت و به غیر از چند بازی اول فصل بیشتر روی نیمکت و سکو نشست.
کار علی دایی از آن نظر خاصتر بود که نهتنها قهرمان بوندسلیگا شد؛ بلکه به همراه باواریاییها طعم حضور در فینال لیگ قهرمانان اروپا را هم چشید و چهبسا اگر شگفتی پسران سِر الکس فرگوسن در منچستریونایتد نبود، او نامش را با قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا، در بین ایرانیها جاودانهتر میکرد. دایی البته در فینال لیگ قهرمانان اروپا به میدان نرفت؛ ولی گلهای خاصی برای بایرن مونیخ در طول فصل زد.
کاری که علی کریمی هم کرد، باید مورد توجه قرار بگیرد. در بین همه بازیکنانی که پیراهن بایرن مونیخ را پوشیده و جام قهرمانی را به دست آوردند، علی کریمی تنها بازیکن ایرانی است که بیش از یک فصل دوام آورد. دایی و هاشمیان در پایان فصل از بایرن جدا شدند؛ ولی کریمی در فصل بعد هم بایرنی ماند؛ اما مصدومیت اجازه نداد مثل فصل نخست بدرخشد. او در فصل دوم حضور در ترکیب را از دست داد و بایرن هم قهرمان نشد.
پرواضح است که بیان چنین مطالبی به معنی بیارزشکردن کار دیگر بازیکنان ایرانی و جامی که آنها به دست آوردهاند، نیست؛ بلکه مسئله پررنگ این موضوع است که چرا در فوتبال ایران بازیکن دیگری مثل علی دایی یا علی کریمی دیده نشده است؛ بازیکنانی که در بالاترین سطح باشگاهی در فوتبال اروپا بازی کرده و جام هم به دست آوردهاند. این روزها به غیر از سردار آزمون، شاید فقط امید فوتبال ایران به یکی مثل مهدی طارمی باشد که دوباره بتواند خودش را به تیمی مثل بایرن مونیخ تحمیل کند و پا جای پای علی دایی بگذارد؛ اتفاقی که دست بر قضا صفحه ترانسفرمارکت هم شایعهاش را ساخته و خبر داده که این مهاجم ایرانی مورد توجه باشگاه بایرن قرار گرفته است.
واقعیت این است که بیشتر قهرمانیهای حاصلشده در این بخش در لیگهای درجه دو و سه اروپایی رقم خورده و سختی کار بازیکنان مذکور شبیه به هم نیست.
درست است که فوتبال در هر لیگ اروپایی دشواری خاص خودش را دارد؛ ولی قاعدتا نمیتوان دستاوردی را که علی دایی و علی کریمی در بایرن مونیخ داشتند، همردیف قهرمانیهای دیگر گذاشت.
محسن رضایی: زندگی ما قبل از انقلاب، زندگی نبود
نشست محرمانه دولت بایدن در ارتباط با ایران