Thursday, May 18, 2023

صفحه نخست » کلاب هاوس را به "چال سیلابی" بَدَل نکنید! مسعود نقره‌کار

mn.jpg"کلاب هاوس" به عنوان یک رسانه و شبکه اجتماعی شنیداری (صوتی) می‌تواند عرصه‌ای برای گفت و شنید، تبادل نظر و رقابت‌های سیاسی سازنده و سالم میان جریان‌ها و شخصیت‌های سیاسی ِ مخالف حکومت اسلامی باشد، می‌تواند محلی برای آموزش و آموختن و درس گیری و انتقال دانش و تجربه باشد، اما دریغا که بخشی از نشست‌های ایرانیان در این "کلاب" صحنه‌ای برای جولان و یکه تازی حامیان آشکار و نهان حکومت اسلامی، و عرصه‌ای برای نمایش بی فرهنگیِ بخشی از جامعه سیاسی ما، و نمایش تفرقه، فرقه، تخریب، تحریف واتهام زنی شده است.

من کلاب هاوسی نیستم و حداکثر ۴ یا ۵ بار در گفت وگوهایی در کلاب هاوس که بیشتر بحث و گفت و شنید در بارۀ همکاری و ائتلاف و اتحاد بود شرکت کردم. من کلاب هاوسی نیستم چون به باور من ما "حرف" زیاد زدیم و چشم‌ام آب نمی‌خورد عملی سازنده و دموکراتیک از این کلاب بازی‌ها حاصل و آبی برای مردم میهنمان گرم شود. ترس و نگرانی‌ام هم از این است که کلاب هاوس بیش از این به " جعبۀ حرف" تبدیل شود و بَدَل به قهوه خانه‌ای شود با صدها و هزاران نقال که هر کس نَقل خودش را فریاد کند، و ذره‌ای به نقل و نقال دیگری گوش ندهد. تردیدی ندارم دوستانی دلخورانه اعتراض خواهند کرد که اهمیت گفت و گو و دیالوگ و گفتمان دموکراتیک را درک نمی‌کنم و هنوز به ارزش‌های کلاب هاوس پی نبرده‌ام و... قس الهذا. چه کنم عزیزان، من گفت و گو و دیالوگ و گفتمان دموکراتیک را پراهمیت می‌دانم اما بین گفت و گو و دیالوگ و گفتمان دموکراتیک با تخریب و تحریف و تسویه حساب کردن و تصفیۀ دیگران و دیالوگ برای فخرفروشی و خود نمایی و رو کم کردن و دراز کردن همدیگر فرق می‌گذارم. و راستی چرا ایرانیان عاشقِ " کلاب هاوس" هستند؟ چون اهل گفت و گوی دموکراتیک هستیم؟ یا....؟
اخیرا" یکی از مبارزان داخل کشور که به تازگی از زندان آزاد شده، بخشی از یک برنامه " کلاب هاوس" را که جماعتی از " اپوزیسیون" برگزار کرده بودند برای من فرستاد و به طعنه و طنز زیر آن نوشت: " زنگ تفریح با اپوزیسیون خارج از کشور".
گوش کردم، و گفتم خوشا به حال حکومت اسلامی. این صداها صادر شده از بخشی از اپوزیسیون حکومت اسلامی ست یا از حلقوم ِحکومتیان که در کلاب هاوس‌ها (و شبکه‌های مجازی) منتشر می‌شوند؟ دیالوگ دموکراتیکِ فحش و اتهام و عربده کشی و نفس کش طلبیدن بین افرادی شناخته شده و مدعی در اپوزیسیون خارج کشور که فقط پائین تنه روی میز نگذاشته بودند و دیالوگ به اسافل اعضا نکشانده بودند.
در پاسخ به آن عزیز نوشتم: من این بیماری و درد را می‌شناسم و سالیانی ست در بارۀ لمپنیسم یا لات مداری سیاسی در میان اپوزیسیون حکومت اسلامی، و عربده کشان و لُشوش دنیای مجازی و "حقیقی" گفته و نوشته‌ام، اما چه سود؟!
امروز لات مداران کلاب هاوسی و شبکه‌های مجازی دراین شبکه‌ها، و حتی درصحنه‌های حقیقیِ بسیاری از تظاهرات در خارج کشور" چال سیلابی"‌ها و " پاخطِ ماشین دودی"‌ها و چاله خرکُشی‌ها و چال‌ها و چاله‌ها و گودهای ریز و درشت دیگر را بازسازی و امروزین کرده‌اند، همان محله و محل هائی در تهران و شهرهای بزرگ ایران که پاتوق خلافکارها و اراذل و اوباش و لتوت و لُشوش بودند. نشست کلاب هاوسی که مبارز گرانقدر با درد و رنج از داخل ایران برای من فرستاده پخش زندۀ گفت و گویی چال سیلابی بود، همسایه‌های " گود زنبورک خونه" حوالی سرقبر آقا (میدان مولوی و منطقه بازار تهران) را به یاد من آوردند، پاتوق لات‌ها و عربده کش‌ها و باجگیران را، که پیشینه‌اش به دوران قاجار بر می‌گردد، به زمانه‌ای که بخشی از آب‌های هرز و فاضل آب‌ها و سیلاب‌ها به این گود و چال ریخته می‌شدند.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy