قاتلان حاکم برایران به آخرخط رسیدهاند وترس ووحشت خودرا فقط با وحشت افزائی درجامعه میتوانند بپوشانندوچنین وانمودکنند که براوضاع مسلطاند وانقلاب زن زندگی آزادی را شکست دادهاند! هیچیکس بدرستی نمیداند که خامنهای وقاتلان همدست او هرشب باچه وحشتی سرببالین میگذارند وچه خوابهای ترسناکی میبینند؟ ترس ازیک قیام سراسری وگرفتارشدن بدست مردم. خامنهای وقاتلان حاکم برایران اگرذرهای شعورودرایت واینده نگری میداشتند میدانستند که این روزها مردم ایران لبریزازخشم وتنفراند وممکن است جرقهای انبارباروت خشم فشرده مردم ایران را منفجرکندودرعرض مدت کوتاهی طومارزندگی حکومت قاتلان را درهم بپیچد. همانگونه که جرقه قتل مهسا سرآغاز خیزش بزرگ وسراسری زن زندگی آزادی شد. مشکل اساسی این است که خامنهای و قاتلان پیرامون او خودشان بهترازهرکس میدانند که مرتکب چه جنایات هولناکی شدهاند وچه خیانتهای بزرگی کردهاند وایران را به ویرانه کنونی تبدیل کردهاند، روی همین اصل تنها راهی که درمقابل خود میبینند همین راهی است که درپیش گرفتهاند یعنی توسل به سرکوب وکشتاروزندان وشکنجه واعدام معترضان ومخالفان است. برای خامنهای وحکومت اسلامی کوچترین عقب نشینی وسازش در مقابل مخالفان معادل مرگ ونابودی کل نظام ولایت فقیه است.
یادمان هست که نوید افکاری درروزهای آخرزندگی پرافتخارخود از پشت میلههای زندان چه گفت: اینها برای طناب دارخودبدنبال گردن میگردند! وقوع جرم وشناسائی مجرم دردستگاه قضائی حکومت اسلامی که خود بخشی از نیروی سرکوبگرحکومت اسلامی است مهم نیست، تا شلاق وشکنجه واعتراف اجباری هست هرجرمی را به هرکس میشود نسبت داد وبا شکنجههای وحشیانه میتوان هرانسان مقاومی را ازپای درآورد ومجبوربه اعتراف به جرمی که مرتکب نشده است نمود، این است شیوه آئین دادرسی حکومت اسلامی ازروز نخست تا به امروز! ویادمان باشدکه بدن انسان وپوست وگوشت واستخوان اومحدود است وشکنجه نامحدودپس پٌرواضح است که درجدال بین محدودیت بدن زندانی ونامحدودیت شکنجه معمولا برد با نامحدوی شکنجه و شکنجه گراست. داستان دستگیری وشکنجه واعدام سه جوان بیگناهی که دیروز طناب دارحکومت خامنه نصیب آنان گردید تکرارداستان نوید افکاری وهزاران جانهای شیفته جوانان ایرانی است که طی ۴۴ سال گذشته اعدام شدند بدون اینکه جرمی مرتکب شده باشند.
یادتان هست که پس ازقتل مهسا چگونه ما ایرانیان بطورخودجوش درداخل و درسرتاسردنیا بپا خاستیم، حماسه آفریدیم وازیکسوموجب وحشت خامنه وقاتلان حاکم برایران شدیم وازسوی دیگرموجب احترام وتقدیرجهانیان قرارگرفتیم؟ اینک یکباردیگردرشرایطی که طناب دارخامنهای وباندجنایت کاراو هرروزبدنبال گردن جوانان انقلاب زن زنذگی آزادی میگردد وظیفه تمام ایرانیان آزادیخواه ایرانی درسراسرجهان است که فردا صدای مظلومیت وبی گناهی جوانان زندانی که درمعرض اعدام قراردارند را بگوش جهانیان برسانیم و یکبار دیگر چهره کریه حکومت وحشی وضدبشری خامنهای را به بشریت متمدن نشان دهیم تا شاید وجدانهای بیدارمدافعان حقوق بشردردنیا دولتهای خودرا مجبورسازند برای توقف ماشین اعدام حکومت وحشی خامنهای اقدام فوری انجام دهند. فردا فرصتی است برای ایرانیان درسراسرجهان که یکبارهمبستگی خودرا درمقابل قاتلان حاکم برایران به نمایش بگذارند و نشان دهند که توطئه حکومت اسلامی برای ایجاد تفرقه وچنددستگی درمیان ایرانیان آزادیخواه ومدافعان حقوق بشروعدالت اجتماعی که درماههای اخیر باهدف خالی نمودن پشت جبهه انقلاب زن زندگی آزادی صورت گرفته با شکست مواجه شده است. وازشما چه پنهان که اگر ایرانیان خارج ازکشورهمانند روزهائی که با تجمعها وتظاهرات دهها هزارنفره اززنان وجوانان بپا خاسته پشتیبانی کردند به هنگام دستگیری و محاکمه آنان نیزآن تظاهراتهای انبوه در خارج کشوربرای دفاع از دستگیرشدگان وزندانیان ادامه پیدا میکرد بی تردید قاتلان حاکم برمیهن دردمندما هرگزجرأت نمیکردند این چنین گستاخ وبی پروا نمیتوانستند جوانان مارا اعدام کنند. اگرچه حکومت داعشی جمهوری اسلامی تاواپسین دم حیات ننگین خود دست جنایتکاری برنمیدارد با وجوداین وظیفه ما است که با برپا کردن کارزارجهانی نه اعدام درایران وتداوم دفاع اززندانیان سیاسی عقیدتی وپافشاری برروی اعزام کمیته حقیقت یاب و نماینده ویژه حقوق بشربه ایران حداقل میتوانیم فشارمجامع بین المللی حقوق بشری ودولتهای اروپائی وامریکائی را افزایش دهیم واز سرعت ماشین اعدام حکومت خونریز جمهوری اسلامی جلوگیری نمائیم.
بهروز ستوده
حلاّج ؛ روح زمانۀ ما،علی میرفطروس
تهدید به حذف و مدعیان دروغین حقوق بشر، امیر امیری