البته بعضی چیزها به افراد و خانواده ی آن ها مربوط می شود و بعضی چیزها هم کَمَکی به ما که جزو دوستان و آشنایان نیستیم ربط پیدا می کند.
در مورد جمشید شارمهد، فعال سیاسی که حکومت نکبت او را در خارج از کشور ربود و به ایران بُرد و اکنون زیر اعدام است بیشتر از هر کس، دختر خانم ایشان حق دارد که برای زنده نگه داشتن اش تلاش و فعالیت کند، ولی چون موضوع سیاسی و انسانی هم هست، این مساله تا حدی به ما هم مربوط می شود لذا من این اجازه را به خودم می دهم که از خانم غزاله خانم سوال کنم که آیا شما می دانید که دارید چه می کنید؟!
پدرتان زیر طناب دار است و تنها کسانی که می توانند او را از مرگ قطعی برهانند، خارجی ها هستند که باید معامله ای بر سر جان او انجام دهند و چیزی بدهند و جان آقای شارمهد را نجات دهند.
خارجی ها هم به ما مردم ایران نشان داده اند که اصلا توجهی به آن چه مردم می گویند ندارند و نه تهدید، نه تمجید، نه پاچه خاری، و نه هیچ منطق انسانی دیگری بر کاری که باید بر اساس منافع شان بکنند اثری ندارد و شاید تنها و تنها، رفتن شخص شما بدون هیاهو و جنجال به دیدار افراد موثر دولتی و تشویق و ترغیب آن ها به انجام «معامله» بر سر پدرتان اثرکی داشته باشد.
وقتی کسی از دولتی یا کس دیگر کاری می خواهد که انجام دهد با درشت گویی و تهدید و اگه نکنی فلان می کنم و این ها کار ش پیش نخواهد رفت تازه اگر انجام آن کار را در چاله چوله ی عمل «طبق قوانین بین المللی» نیندازد و بر مقدار مشکل نیفزاید.
دولت های خارجی و بخصوص دولت آلمان باید چند میلیارد به جمهوری نکبت برای آزادی پدرتان باج بدهد. این که باج دادن بد است را همه ی ما می دانیم ولی اگر برای شما، مثل من، جان پدر عزیزتان مهم تر از هر چیز است، باید به این باج تن داد، و وقتی ایشاللا ایشان زنده ماند، آن وقت شروع به هیاهو و جنجال سیاسی کرد که دولت های غربی فلان و بهمان اند و نباید به کسی باج بدهند.
قبل از این هیاهوها هم اگر به من باشد، هیاهوی دیگری به راه می اندازم که اشخاص سیاسی، به کشورهای همسایه ی ایران به هیچ وجه سفر نکنند تا ربوده نشوند و حتی افراد معمولی که فکر می کنند کاره ای نیستند و می توانند به ایران بروند، به ایران سفر نکنند و خودشان و عده ی زیادی را بیهوده گرفتار نکنند.
در لحظه ی حاضر، شما همه ی این سیاست بازی ها را باید کنار بگذارید و در فکر زنده نگه داشتن پدر تان باشید به هر قیمتی، و حتی به حبس ابد ایشان با رضایت تن در دهید.
غیر از این، بقیه تصمیم ها با خود شماست و این شما و این کاری که شما برای زنده نگه داشتن پدرتان انجام خواهید داد.