سیاست در ایران، آکنده از افسانه است. در این میان، انقلاب ۵۷ بیشتر از سایر اتفاقات تاریخ معاصر قربانی پروپاگاندای دستگاههای افسانه سازی سلطنت طلبان و رژیم جمهوری اسلامی است.
یکی از این افسانهها این است که "شاه حاکمی مردمی، میهن دوست و مهربان بود" و "انقلاب ۵۷ پیروز شد زیرا او نمیخواست مردم خودش را کشتار کند". هر دو دروغ است. اما این افسانه با واقعیات و اسناد تاریخی همخوانی ندارد. افسانه سازان باید بدانند تنها با تکرار نمیتوان این دروغ را راست جلوه داد. حتی اگر چندین شبکه تلویزیونی به صورت همزمان آنرا تکرار کنند.
برای اثبات این دروغها به گزارشهای تلویزیون فرانسه از اتفاقات سال ۵۷ و همچنین سند زیر توجه کنید.
ویدیو اول
ویدیوی اول گزارشی از بهشت زهرا در هفته کشته شدگان است که خانوادههای کشته شدگان همانند کشته شدگان جنبشهای اخیر در حال ضجه و زاری بر قبر عزیزانشان هستند. در این ویدیو جوانی پشت به دوربین از تعداد بالای کشته شدگان صحبت میگوید.
1/6
-- Hanif Yazdani (@YazdHanif) September 2, 2023
ضجه خانواده شهدای کشتار میدان ژاله در سال 57
57 ها اینها هستند!
واقعا چه فرقی هست بین این مردم و کشته شدگان امروز؟!
اما چه کسی تصمیم گرفته بود که مردم رو به مسلسل بندند؟
جواب این سوال رو سندی می ده که ویکیلیکس منتشر کرده، از زبان یکی از نزدیکان دربار در گزارش به سفارت pic.twitter.com/3W9P7iuk71
ویدیو دوم
در ویدیو دوم که تحلیلی و گزارشی است از روز ۱۷ شهریور، تصاویر بدیعی از تهران بعد از کشتار مردم نشان داده میشود. نکته بسیار جالبی که گزارشگر به آن اشاره میکند، به اجرا درآمدن حکومت نظامی و ممنوع بودن خروج از خانه در شبها آنهم به مدت شش ماه بوده است. این منع خروج از خانه در شبها تا انقلاب در ۲۲ بهمن ادامه مییافته و اگر کسی در شب از خانه خارج میشده، هدف گلوله ارتش قرار میگرفته است.
این گزارش میگوید صحبت از ۲۰۰ کشته نیز میشود.
گزارش تلویزیون فرانسه از کشتار ۱۷ شهریور
-- Hanif Yazdani (@YazdHanif) September 6, 2023
طبق سندی از دولت #امریکا، #شاه راسا در اوایل مرداد،تصمیم به #کشتار گرفته بوده
می گوید ۶۰ نفر تا الان کشته شده ولی صحبت از ۲۰۰ نفر هم هست
از آن روز تا #انقلاب، شبها تردد ممنوع بوده و اگر کسی بیرون می رفته احتمالا مورد شلیک قرار می گرفته. pic.twitter.com/FSfIMv3nEF
ویدیو سوم
در این ویدیو که مربوط به ۲۱ آذر سال ۱۳۵۷ است، در پی تظاهرات چند میلیونی مردم در اصفهان در عاشورا و تاسوعا، تلویزیون فرانسه خبر از کشته شدن ۳۵ نفر و زخمی شدن حدود ۶۰۰ نفر میدهد.
گزارش تلویزیون فرانسه : 21 آذر 1357 مصادف با عاشورا و تاسوعا در #اصفهان
-- Hanif Yazdani (@YazdHanif) September 5, 2023
35 کشته و 600 زخمی
افسانه ی #شاه مهربان بود و #انقلاب پیروز شد زیرا "شاه نمی خواست ملتش را بکشد"، شکل گرفت چون:
تاریخ دانهای کارکشته، روزنامه نگاران متعهد و سیاستمدران مبارز نداریم.#پهلوی #مهسا_امینی pic.twitter.com/GQo0MvYDx7
ویدیوی چهارم
در این ویدیو که مربوط به ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ است، گزارشگر خبر از کشته شدن ۳۰ نفر و زخمی شدن بیش از ۳۰۰ نفر میدهد. وضعیت آنقدر وخیم بوده که طبق ویدیو، رادیو تهران از مردم میخواهد به بیمارستانها پانسمان و ملحفه برسانند.
نکته جالب این ویدیو مصاحبه با شاپور بختیار، نخست وزیر وقت، درباره این کشتار است. او همانند تمامی حاکمانی که درصدد توجیح کشتار مردم هستند میگوید: اگر نارنجک بیاندازید، رگبار گلوله دریافت میکنید. همان توجیح آشنایی که سال گذشته رژیم جمهوری اسلامی برای اعدام شهیدان محسن شکاری، محمد مهدی کرمی، سید محمد حسینی، مجید رضا رهنورد و... ارائه داد.
گزارش تلویزیون فرانسه از ۱۲ بهمن ۱۳۵۷
-- Hanif Yazdani (@YazdHanif) September 6, 2023
-۳۰ کشته و ۳۰۰ مجروح (#شاه مهربون نبود)
-کمبود ملحفه و پانسمان در بیمارستان
-شاپور بختیار، نخست وزیر که کاملا منزوی شده، خشونت ارتش را توجیه می کند.
-رژیم #پهلوی تا جایی که می تونست خشونت کرد.
-گزارشگر می گوید #بختیار باخته است pic.twitter.com/vxJk3W8NpN
متن ویدیوی بالا:
و سپس درام شروع میشود، ارتش شلیک میکند و ۳۰ نفر کشته و حدود ۳۰۰ زخمی میشوند. در چند ساعت تهران تبدیل به شهر درگیری و خشونت میشود. در شهر، بی نظمی کامل است. گوینده رادیو تهران این پیام را میدهد: ما را کشتار میکنند، پانسمان و ملحفه برای بیمارستانها بیاورید. بنابر این ترافیک سنگینی در شهر ایجاد میشود که مانع رسیدن آمبولانسها به بیمارستانها میشود. از اینجا به بعد شاپور بختیار باخته است. با تیر اندازی، ارتش اعتبار کمی که در نزد مردم داشت را از دست میدهد.
گرازشگر خطاب به بختیار: به عنوان یک دموکرات و کسی که همیشه برای دموکراسی بوده، چه احساسی بعد از شورش و کشتههای دیشب دارید؟
بختیار: آقایان، اگر میخواستید حرف بزنید، شما آزادی دارید. شما آزادی دارید، از آن استفاده کنید. اما آزادی برای انداختن نارنجک ندارید. نارنجک بندازید، رگبار شروع میشود. اینکار را نکنید، در فرانسه هم به همین صورت هست. اگر نارنجک بیاندازید، گلوله دریافت میکنید. اینکار را نکنید. بگید مرگ بر بختیار، بر ایکس، بر ایگرک، بر همه. تظاهرات کنید هر چقدر دلتان میخواهد بنویسید. هر آنچه میخواهید. اما وقتی نارنجک بیاندازید، گلوله دریافت میکنید.
برای حفظ حمایت ارتش، بختیار مجبور است که رفتار ارتش را توجیح کند. چیزی که منجر به شروع یک سری جدید از شورش میشود که شهر را به آتش میکشاند. بختیار باخته است و بازگشت آیت الله اجتناب ناپذیراست.
خمینی و طرفدرانش حالا خود را در برابر این ارتشی میبینند که هنوز باور و امید به بازگشت شاه دارد.
اما چرا شاه و رژیمش چنین بی پروا هموطنان معترض را میکشتند. سند زیر به تصمیم شخص او و دلایل تیر اندازی به سوی مردم میپردازد.
سند دولت امریکا - دستور شاه به کشتار مردم
بنابر سند پیش رو، در ۱۰ مرداد ۱۳۵۷ یکماه قبل از کشتار ۱۷ شهریور، شاه تصمیم به استفاده از ارتش و کشتار برای مقابله با تظاهرکنندگان میگیرد.
در اینجا، فردی به اسم هدایت اسلامی نیا، رئیس اتاق اصناف تهران، که روابط بسیار نزدیکی با دربار، روحانیت و همچنین سفارت امریکا داشته، در گزارشی آخرین تصمیمات شاه برای مهار اعتراضات مردمی را به اطلاع سفارت امریکا میرساند.
سند از قول اسلامی نیا میگوید، بعد از شورش ۲۱ و ۲۲ جولای (تظاهرات نیمه شعبان در ۳۰ تیر ۱۳۵۷)، شاه در جلسه با فردوست و مقدم، رییس ساواک، «شاه دستور داد که تظاهرات از این پس با نیروی نظامی در هم شکسته شود و ارتش مجاز به شلیک به تظاهرکنندگان است.»
او در ادامه میگوید سه روز برای لغو یا تعدیل این تصمیم تلاش کرده ولی شاه و مشاوران اصلی او معتقدند که نباید با رهبران مذهبی مطالحه کرد. یکماه بعد در میدان ژاله این تصمیم اجرا میشود؛ کشتار مردم معترض با مسلسل و توپ.
این سند توضیح میدهد که چرا شاه تصمیم به استفاده از ارتش و سرکوب خشن مردم گرفته است. در ۱۲ تیر ۱۳۵۷، خمینی جشنهای نیمه ماه شعبان را تحریم میکند. در ۳۰ تیر ۱۳۵۷، جشنهای پانزدهم شعبان به تظاهرات ضد دولتی تبدیل میشود و در ۱ مرداد ۱۳۵۷، درگیری و تیراندازی در صحن حرم امام رضا در مشهد وقوع میافتد.
بنا بر این سند، تا اواخر تیر ۱۳۵۷، شاه امیدوار بود که بین روحانیان جدایی ایجاد کرده و از این طریق جنبش مردم را مهار کند. او که از طریق دربار مرتب با آیةالله شریعتمداری در ارتباط بود و امیدوار بود آیةالله شریعتمداری خط خود را از خمینی علناً جدا کرده تا به اتکای «نیروی میانه رو» جنبش مردم را متوقف شود. اما با مشاهده ناتوانی آیةالله شریعتمداری از اتخاذ سیاستی مستقل از خمینی، شاه از ایجاد یک جبهه در مقابل خمینی ناامید شد و راه حل را استفاده از مشت آهنین دانست و دستور تیراندازی به مردم را داد که منجر به برقراری حکومت نظامی و منجمله کشتار میدان ژاله گشت.
در این سند به نکات بسیار مهم دیگر از جمله فساد گسترده و سیستماتیک اقتصادی در بالاترین سطوح رژیم اشاره میشود که البته موضوع بحث ما نیست.
در پایان باید به خواننده گرامی یاد آوری کنم که این سند تنها سند دال بر تصمیم شاه بر کشتار مردم نیست. همانطور که در خاطرات سالیوان، بختیار، هایزر و کارتر بارها به کودتا، کشتار و... به عنوان راهکار نهایی برای حفظ رژیم شاه اشاره میشود.
https://nsarchive.gwu.edu/document/18192-national-security-archive-doc-04-u-s-embassy
حنیف یزدانی
ترجمه کامل سند
❋ از سفارت امریکا در ایران به وزارت امور خارجه امریکا
تاریخ ۱ اوت ۱۹۷۸ معادل با ۱۰ مرداد ۱۳۵۷
موضوع: وضیعت سیاسی نامطمئن، تحولات مذهبی، برخورد تندتر شاه با تظاهرکنندگان
خلاصه: منبعی که به عنوان رابط به تماسهای دربار با گروههای مذهبی کمک کرده است، به ناامیدی رسمی از تحولات درست، به ویژه امتناع علنی آیت الله شریعتمداری از جدایی از صفوف آیت الله خمینی اشاره میکند. روحیه شاه برای برخی از مقامات دربار نگران کننده است. به گفته این منبع، شاه در پی شورش ۲۶ تا ۲۹ ژوئیه (مترجم. نیمه شعبان ۱۳۵۷)، خط بسیار سخت تری را علیه تظاهرکنندگان اتخاذ کرده است. فساد میتواند به یک موضوع سیاسی اصلی تبدیل شود. نیروهای کمونیست و خمینی برای همچنان در پس زمینه اصلی اپوزیسیون باقی میمانند. دولت همچنان در ناامیدی دیده میشود. منبع نمایانگر دیدگاه بدبینانه جاری در چندین حلقه است، اما احتمالاً در بیان جنبههای منفی وضعیت فعلی اغراق میکند. تایید عناصر مختلفی از دیدگاههای او در سایر بخشها نیز یافت میشود. هر چند که روحیه ایرانیان سیاسی در چند ماه اخیر زیاد بالا و پایین میرود. با این حال، و حال و هوای سیاسی ایران در حال حاضر بدتر به نظر میرسد. پایان خلاصه.
هدایت اسلامی نیا که در چند ماه گذشته با مقامات سیاسی سفارت راجع به اوضاع مذهبی گفتگو کرده، در دیدارش در ۲۵ ژوئیه با مقام سیاسی استز...، روحیه ضعیفی داشت.
وضعیت دینی "از هم پاشیده" است. اسلامی نیا از ژنرال فردوست و رئیس ساواک مقدم دریافت که شاه بیش از همه از این که آیت الله شریعتمداری علناً با فراخوان آیت الله خمینی مبنی بر برگزاری جشن کم رمق و «سیاسی شده» در ۲۱ تیرماه ولادت امام دوازدهم مخالفت نکرد، ناراحت بود.
اسلامی نیا میگوید آیةالله شریعتمداری و هوادارانش دشمنی خود را نسبت به خمینی تا حد نفرت افزایش دادهاند چون هواداران خمینی آنها را تهدید و شانتاژ کرده اند که یا مغازههای خود را به این مناسبت در بازار میبندند و یا مغازه هایشان به آتش کشیده خواهد شد.
اسلامی نیا در رابطه با آیت الله شریعتمداری گفت: رویدادهای اخیر نگرانی شریعتمداری را نسبت به موقعیت خود افزایش داده است. خمینی احترامی تقریباً عرفانی نزد قشر بی سواد دارد و شریعتمداری احساس می کند که نمی تواند در انظار عمومی تا حد زیادی با خمینی تفاوت داشته باشد. (توضیح: ما مطمئن نیستیم که شریعتمداری واقعا چقدر مستقل است.) اسلامی نیا میگوید تمام آیةاللههای بزرگ در ایران در پی تحصیل موقعیت برای خود هستند. و این میتواند موقعیتی را ایجاد کند که، در آن، میانهروهای مذهبی مشکل بتوانند موضع سیاسی میانهای را در تقابل گروه های تندرو در پیش بگیرند.
در پی اغتشاشات در ایران از ۲۱ تا ۲۲ ژوئیه، شاه در ۲۲ ژوئیه با دستیار خود، ژنرال فردوست و رئیس ساواک مقدم ملاقات کرد تا در مورد سیاست های آینده در قبال تظاهرکنندگان گفتگو کند. اسلامی نیا، که به فردوست و مقدم نزدیک است، گفت که شاه از نتیجه تظاهرات مذهبی افسرده شده بود و پس از یک جلسه تا حدی سخت که در آن مقدم به شدت مورد انتقاد قرار گرفت، شاه دستور داد که تظاهرات از این پس با نیروی نظامی در هم شکسته شود و ارتش مجاز به شلیک به تظاهرکنندگان شد.
اسلامی نیا در پاسخ به سوالی گفت که سه روز برای لغو یا تعدیل این تصمیم تلاش کرده است، اما شاه و مشاوران اصلی او اکنون متقاعد شده اند که ممکن است مصالحه با رهبران مذهبی امکانپذیر نباشد. اسلامی نیا معتقد است که این یک موضع افراطی است که امیدواریم تغییر کند، اما واضح است که سلطنت در پی ناتوانی یا عدم تمایل شریعتمداری برای مخالفت علنی با خمینی، موضع بسیار خشن تری در برابر مخالفان اتخاذ می کند. به عنوان مثال، شاه اکنون مخالف اجازه دادن به فلسفی واعظ است که علناً صحبت کند، زیرا بیم آن می رود که شورش بزرگی را برانگیزد.
اسلامی نیا در گذر خاطرنشان کرد که فردوست و مقدم که از دوستان خوب او هستند، نسبت به سلامت شاه ابراز نگرانی کردند. این مسئول سیاسی سفارت خاطرنشان کرد: شایعاتی در تهران وجود دارد که اتفاقی افتاده است. اسلامی نیا به سرعت پاسخ داد که شاه از ۲۲ ژوئیه از نظر جسمی خوب بود اما از نظر روحی تا حدودی "پایین" بود. به گفته اسلامی نیا، آزمایش خون برای تعیین مشکل جسمی شاه تجویز شده است. اسلامی نیا بعداً در گفتوگو خاطرنشان کرد که آمریکا و دیگران باید مواظب شاه باشند و اگر مشکلی پیش آمد، از او بخواهند که شورای سلطنت را تشکیل دهد و ایران را برای تغییر آماده کند، نه اینکه مانند پدرش ناگهان ایران را ترک کند. زمانی که افسر سیاسی سفارت ابراز عقیده کرد که این ممکن است زودرس باشد، اسلامی نیا فقط لبخند غمگینی زد و خاطرنشان کرد که بهتر است از قبل فکر کنید. (عدم حضور شاه در انظار عمومی شایعات زیادی را به وجود آورده است. اسلامی نیا نگران است زیرا نزدیکان شاه که او آنها را به خوبی میشناسد هم نگران هستند. این وضعیت در نتیجه تعطیلات فعلی شاه ایجاد شده است که در آن مدت کمی در انظار عمومی ظاهر شده است. سفارت هیچ مدرکی ندارد که نشان دهد مشکلی وجود دارد، اما شایعات در حال پخش شدن هستند.)
در پاسخ به این سوال که رهبران مذهبی تغییرات اخیر وزیران را چگونه میبینند، آهی کشید و گفت: «مهم نیست که سطلهای زباله چگونه بچینیم». نخست وزیر و کابینه تقریباً هیچ کاری در مورد چالش های مذهبی/سیاسی انجام نمی دهند و بر این نظر پافشاری می کنند که این مشکل شاه و ساواک است. فقط خود شاه و وزیر دربار نگران هستند و زمان می گذرد. وضعیت بدی در حال شکل گیری است، زیرا حزب توده (کمونیست) و گروههای افراطی بسیار بی سر و صدا پشت سر خمینی صف کشیده اند. آنها برنامهشان اینست که با حمایت گروههای نزدیک به خمینی، نمایندگان مورد نظر خود را به مجلس ببرند. و وقتی انتخاب شدند، هویت اصلی خود را علنی سازند و با نظام وارد جنگ شوند. اسلامی نیا معتقد است که این تاکتیک خوب عمل خواهدکرد چون دولت ایران فعلاً در وضیعت سیاسی بهم ریختهای است. حزب رستاخیز مغشوش است و نخست وزیر با سرعت کافی عمل نمیکند تا نیروهای خود را منسجم کند. اسلامی نیا اسامی چهرههای سیاسی را که میشود از آنها بعنوان سخنگو استفاده کرد، نام برد. همه از فعالان سیاسی هستند که برای رهبران مذهبی و همچنین سیاسی احترام قائلند: سعید وزیری، رحیم زهتاب فرد جز حزب رستاخیز از آذربائیجان شرقی که کمی قبل از شورشهای ماه فوریه در تبریز اسعفا کرد. محمود طلوعی، عبدالحسن طباطبائی که قاضی و نماینده سابق مجلس است و دکتر شکرانی، نماینده سابق از قم که روابط بسیار حسنهای با طرفداران شریعتمداری دارد.
ین افراد و افرادی مانند آنها باید سیاست ورزی را آغاز کنند تا خطوط اصلی مواضع حکومت تا زمانی که دانشگاه ها در ماه سپتامبر باز می شوند، به صورت عمومی بیان شود. اگر این کار انجام نپذیرد، حرکتهای دانشجویی کاملاً دست یک یا دو گروه از مخالفان خواهند افتاد که در کوی دانشگاه سعی می کنند بیشترین اعتماد دانشجویان را جلب کنند.
مسئله مهمتری که اسلامی نیا را نگران میکند، مسئله فساد است. تعدادی از تجار کلیدی بازار، از جمله همه رهبران اصلی، اخیراً نامهای عمومی به وزیر دارایی نوشتند و خواستار بررسی برخی معاملات به نفع واردکنندگان ثروتمند شدند. اسلامی نیا از سه نفر از آنها نام میبرد. الف) علی رضایی بدون پرداخت مالیات گمرکی دو میلیون تن آهن را کیلویی ۲۰ ریال وارد کرده و به قیمت هر کیلو ۳۶ ریال به فروش میرساند. آهنفروشیهای کوچک حاشیه سودی ندارند یا حاشیهی سود کمی دارند و به ورشکستگی کشیده میشوند در حالی که رضایی سودهای بیسابقهای درو میکند. ب) پارچه بافی یاسینی که از نزدیکان شاهزاده اشرف است، دو میلیون متر پارچه را بدون پرداخت حقوق گمرکی وارد کرده است. او آن را تقریباً دو برابر مبلغی که برای آن پرداخت کرده است میفروشد. ج) نساجی لاجوردی منسوجات ارزان قیمت را نیز وارد کرده و به قیمت بالاتری به فروش رسانده است.
علاوه بر این، تعدادی از واردکنندگان لوازم یدکی خودرو با پیوندهای شناخته شده با شاهزاده اشرف، بدون هیچ توجیهی ظاهری، قیمت های خود را به خرده فروشان افزایش داده و از این طریق سود این گروه را تحت فشار قرار دادند. اسلامی نیا میگوید که نتیجه، آغاز موج جدیدی از بیزاری برای خانواده سلطنتی و همچنین دولت است که مسئله فساد را به یک موضوع سیاسی بزرگ مطرح میکند. اسلامی نیا میگوید بهتر است شاه خود ابتکار را دردست بگیرد قبل از اینکه تجار خرده پا و بعضی از کارخانه دارها معتقد شوند که منافع آنها را مخالفین بهتر تأمین میکنند. (توصیح: از آنجا که مسئلهِ فساد دلنگرانی دائم اسلامی نیا بوده، سفارت از شماری از منابع در باره زد و بندهای مالی و معاملات فسادآلود که خانواده سلطنتی و دوستان در آنها دست دارند، اطلاع کسب کرده که بنابر آنها، فساد شروع به تاثیر گذاشتن بر تعداد زیادی از مردم عادی و تجار کرده و اینان جسارت آن را پیدا کردهاند که آن را در جامعه طرح کنند.)
توضیح: این صورت جلسه را با ارگرام گزارش دادیم زیرا چند نکته را در بردارد که در باره آنها در محلهای مختلف گفتگو شدهاست. در ماه گذشته بارها در باره وضع مبهم نظام سیاسی ایران شنیدهایم: ۱- نگرانی در باره سلامتی شاه؛ ۲- مشکلات فزاینده برسر راه همراه کردن رژیم و رهبران مذهبی؛ ۳- نگرانی روزافزون درباره فساد و مسائل ناشی عدم سازماندهی سیاسی دولت ایران.
البته وضعیت واقعی به بدی تابلویی که بدبین ها ترسیم می کنند نیست. ابهام و اضطراب زیادی در محافل سیاسی وجود دارد که هم سوء ظن و هم تمایلات یأس آلود و کزکرده را در میان شخصیت های سیاسی ایران افزایش داده است. سیاست ایران بدون شک «تابستان نارضایتی» را پشت سر می گذارد. اتحادهای جدید ممکن است ظاهر شوند یا نشوند. با این حال، ناظران نباید به سرعت به این نتیجه برسند که کشور در یک سبد دستی به جهنم می رود. به نظر میرسد شرایط حاکی از تلاش برای مدیریت دردهای رو به رشد و طولانی مدت سیاسی در شرایط غیر ایده آل است.
اوباش و استادی در دانشگاهها! کوروش گلنام