یک سال از قتل و اعدام و شکنجه و...، به دلیل قتل حکومتی مهسا - ژینا امینی - گذشته است. در این گُذر یک ساله باید این احساس را لمس کرد که چه به خانوادهاش گذشته است، آنچه بر خانوادهاش و ندیدن لحظه به لحظه ژینا گذشته از یکسو و اینکه نبودنش حکومت را به چنین استیصالی کشانده روی اصلی سِکه است که هم دردش و هم افتخارش نصیب خانوادهاش است.
جمهوری اسلامی حاکمیتی که در آغاز حکومت ننگینش باورهای دینی - مذهبی مردم را هدف قرار داده بود نه تنها در عرض چهاردههِ گذشته با قدرت هرچه تمامتر خط بُطلانی بر باورهای مذهبی مردم کشید بل اکثریتی را هم نسبت به دین و مذهب بی تفاوت، آگاه به خُزعبلاتی که در عرض ۴۰ سال حُقنه کرده بودند، فرار از لاطائلات و دشمن هر دین و مذهبی نمودند.
پرچم بلند هویتی مهسا-ژینا که با مرگش آن را برافراشت، آخرین میخ تابوتی بود که بر نظام جمهوری اسلامی کوبیده شد و حکومتی که هیچگاه تصور نمیکرد، یقین پیدا کرد که زنگِ ساعتِ سرنگونیاش به صدا در آمده است.
چرا من بیشتر از همیشه امیدوار هستم؟
تمامی دیکتاتوریهای جهان از بدو پیدایششان تا کنون، بیشتر از هر دشمنی، از سوی خودیها و نزدیکانشان منهدم شدهاند چرا که آنها بیشتر از همه زیر و بم و چارچوب حکومت موریانه خورده را میشناسند.
امروز رهبر جمهوری اسلامی در جایگاه رهبری مسلمانان جهان (به زعم خودش) در انتظار دستور کشور و یا شیخ نشین «قطر»ی قرار دارد که اجازه دهد از این پول ایران که در اختیار قطر قرار دارد چه مقدار غذا و چه مقدار دارو خریداری کند و در همین نزدیکی ما کشور مسلمان دیگری است که عربستان نام دارد و برای یک پروژه توریستی و برای آینده مردم و کشورش با آینده نگری ۶۸ میلیارد دلار اختصاص میدهد و هزینه میکند و صد البته ناگفته نماند که با هزاران فقر و بدبختی مردمِ گرسنه در ایران رئیس جمهور جمهور اسلامی برای غذای یک روز در امریکا ۱۲۰ میلیون تومان هزینه میکند.
امروز جمهوری اسلامی از ترس و وحشت سرنگونی بجائی رسیده است که در قانون عفاف و حجاب که طرح اولیهاش مربوط به دوران دوم ریاست جمهوری آقای محمد خاتمی است برای بچههای کوچک و بقول خودشان کودکان ۹ تا ۱۵ ساله و برای نوجوانان ۱۵ تا ۱۸ ساله مجازات اسلامی ابداع و اعلام میکند و به مرحله اجرا میگذارد. امروز جمهوری اسلامی از حمله به ایران و داعش و تروریستها ترس و واهمهای ندارد و نمیترسد. امروز وحشت از بچههای نه و یا ده سالهِ ایران که کوچکترین اهمیتی به تهدیدهای تو خالی حکومت نمیدهند سراپای حکومت جمهوری اسلامی را در بر گرفته است. و از سوئی دیگر و بیشتر از داخل خودش و بچههای اعوان و انصار خودش است که به وحشت افتاده است و به همین دلیل است که در قانون عفاف و حجاب آمده است که حکومت هیچ بخششی را نسبت به خانوادههای مسئولان نظام که حجاب را رعایت نکرده باشند نخواهد داشت و بیشتر آنان گفتمانهایشان از سرعت فرو پاشی نظام است.
در زمینه سیاستهای منطقهای و بین المللی نیز تکلیف نظام روشن است، حکومت جمهوری اسلامی نه تنها در میان ۵۷ کشور مسلمان جهان هیچ دوست و حامی خاصی را ندارد که تنها به دو گروه تروریستی حزب الله لبنان و حوثیهای یمن دل بسته است، و از دیگر سو و برای بقای خودش ایران را به روسیه و چین فروخته و واگذار کرده است و امروز هم با بی هویتی و حقارت هرچه بیشتر پشت ارمنستان را در رابطه قراباغ خالی کرد و بر حقارتهایش افزود.
کارنامه مملو از ویرانی، غارت و حقارت و شناسنامه تروریستی جمهوری اسلامی در ۴۴ سال گذشته به آخرین گامهای خود رسیده است و عصای موسی را تداعی میکند که در انتظار باد و تلنگری است.
امروز من باور دارم و برایم یقین است که جمهوری اسلامی کوچکترین شانسی برای بقایش ندارد و چرا که هیچ پاسخی برای مجموعه مشکلاتی را که ایجاد کرده است ندارد.
بیشتر از همیشه امید داشته باشیم، باورهایمان را که جمهوری اسلامی در سراشیبی سقوط کامل است را با نزدیکان و هموطنانمان تقسیم کنیم، آینده بسیار روشنی در انتظارمان است، آخرین نقطه تاریکی روشنی آفتاب و طلوع خورشید است که ناگزیر هیچ مانعی را در مقابل خود نمیپذیرد.
ایران فرزندانش را صدا کرده است، پاسخگویش باشیم.
حسین لاجوردی
قیام سرخ، ترانه جوانبخت