مهران مصطفوی ـ از ۲۵ سال پیش که مرتب مسائل سیاست هستهای ایران را دنبال میکنم و از آنجا که این سیاست هستهای را تنها در خدمت ولی فقیه میدانستم، به افشای آن میپردازم پرداختهام و در باره این سیاست علاوه بر اینکه سه دروغ پایهای و اساسی رژیم جمهوری اسلامی را افشا کردهام یعنی بر خلاف گفتههای رژیم، ۱ ـ ایران نیازی به انرژی هستهای ندارد، ۲ ـ برای راکتور بوشهر و یا حتی چند راکتور ایران دیگر نیازی به راه اندازی صنعت غنی سازی ندارد ۳ ـ ایران نیازی به راکتور آب سنگین ندارد]. اما بارها نیز تکرار میکردم کردهام که علاوه بر این سه دروغ، دروغ دیگری هم هست که آنرا خارج از ایران ساختهاند: و آن اینکه؛ "اسرائیل ۳۰ بیش از ۳۰ سال است تکرار میکند که "ایران تا مدتی دیگر" بمب اتم میسازد". این درست است که در آغاز، قصد جمهوری اسلامی از برنامه هستهای،اش ساختن بمب اتمی بوده است اما اولا از سال ۱۳۸۲ مجبور شده است اینکار را کنار بگذارند و ثانیا اگر هم دوباره بخواهد دوباره بروی آن خط و ربط بروند برود، فاصله زیادی با ساختن بمب اتم دارد زیرا حتی غنی سازی ۹۰ درصدی اورانیوم هم به معنی ساختن بمب اتم نیست و ساختن آن فرایندی خواصی خاص دارد که مدتها طول میکشد و نمیتواند از چشم جهانیان پنهان بماند.
اما نتانیاهو در ده سال اخیر همه تبلیغات خود را بروی سیاست هستهای ایران گذاشت و بارها تکرار کرد که ایران تهدیدی برای موجودیت اسرائیل میباشد. تهدید برای "موجودیت"، بزرگترین تهدید برای یک کشور شمرده میشود. او چندین بار در سازمان ملل مستقیما با نشان دادن نقشه هایی، خطر سیاست هستهای ایران را تکرار کرد و بدنبال فشار جهانی برای جلوگیری از پیشبرد برنامه هستهای ایران بود و گفت اسرائیل اجازه نمیدهد ایران موجودیتش را تهدید کند. بزرگنمایی اسرائیل از خطر بمب اتمی ایران، تمامی افکار عمومی اسرائیل را بخود جلب کرد و اکثریت بزرگی در اسرائیل ایران را بمب ایران را بعنوان خطر بزرگ انگاشتند. همه میدانند که دولت اسراویل اسرائیل بیش از ۲۰۰ بمب اتمی دارد و حتی اگر ایران دست به ساختن بمب هم بزند، باز هم برای اسراویل اسرائیل تهدید امنیتی محسوب نمیشود زیرا همانطور که ژاک شیراک زمانی که زئیس جمهئوری فرانسه بود گفت؛ قبل از اینکه بمب ایران از فضای ایران خارج شود تهران کن فیکون خواهد شد.
حال در این جو تبلیغاتی علیه بمب اتمی ایران، یکباره حماس با سلاحهای سادهای که خود تولید میکند، حمله بزرگی به اسرائیل کرده است که طی آن بیش از ۱۰۰۰ اسرائیلی کشته شدهاند. آیا فرد دیگری به غیر از نتانیاهو مسئول این وضعیت است؟ چرا دستگاه وسیع امنیتی اسرائیل قادر به دیدن چنین حملهای نشد؟ آیا جز اینکه اسرائیل تماما خود را بروی سیاست هستهای ایران متمرکز کرده بود و از تشخیص تهدیدات احتمالی دیگر غافل مانده بود؟ دروغی که نتانیاهو ساخته بود که "ایران تا اندی دیگر" دیگر سلاح هستهای خواهد داشت و سیاست هستهای ایران را تهدیدی برای موجودیتی اسرائیل میخواند باعث شد واقعیت نیروهای کنار دستش در غزه را نبیند. اکنون نیز دارد جواب پاسخ بربریت حماس را با بربریتی شدیدتر پاسخ میدهد تا افکار عمومی را از مسائل اساسی منحرف سازد. دولت در اسرائیل رسما وضعیت جنگ را زسما در اسراویل اعلام کرده است. در این روزها ما هر روز شاهد فاجعه جدیدی هستیم،؛ زنان و مردان و کودکان بیگناهی که در اسرائیل و فلسطین بطور وحشتناکی کشته میشوند. آیا این دور تسلل خشونت کور پایان مییابد؟ براستی مسئول کیست؟ اگر دولتهای دست راستی افراطی اسرائیل را بکنر کنار بگذاریم و بخواهیم واقعیت را ببینیم، کشورهای غربی بویژه امریکا، مسئولیتی مهم در این فاجعه دارند. ۷۵ سال است که مردم فلسطین تحقیر میشوند. ۷۵ سال است که هر روز بخشی از سرزمینهای آنها اشغال میشود. ۷۵ سال است که در تحت کنترل و زیر سایه رژیمی نژاد پرست در شرایط بسیار بد زندگی میکنند و ۷۵ سال است که غرب، دست اسرائیل را برای سرکوب فلسطینیها کاملا باز گذاشته است و هرگز بدنبال راه حل جدی برای تامین صلح و آرامش در منطقه نبوده است. بله غرب مسئولیت بزرگی در پیدایش تروریسم که زاده رفتار دولت اسرائیل است دارد. اما به فرض هم که اسرائیل غزه را باز هم اشغال کند و برای انتقام از خشونت حماس، صدها فلسطینی بیگناه دیگر را مانند بار گذشته از بین ببرد و صدها خانه را تخریب ویران کند و تمامی زیرساختارهای فلسطین را در هم بکوبد، باز هم دور تسلل خشونت پایان نخواهد گرفت و باز هم حماس و یا گروه دیگری بدنبال انتقامگیری خواهد بود. اما بخشی عدهای این حمله را کافی نمیدانند، بخشی از مردم آن اسرائیل خواستار بیرون کردن فلسطینیها از کلیه سرزمینها هسانذ هستند و میخواند که آنها به کشورهای عربی رانده شوند. یکی از نمایندگان مجلس اسراویل اسرائیل خواستار بکار بردن بمب اتمی در غزه شد. باید با صدای بلند فریاد زد، راهی که غرب از آن دفاع میکند و اسرائیل پیش گرفته است پایانی ندارد مگر با از بین بردن کلیه فلسطینیها. یعنی راه حل نهایی Final solution که هیتلر میخواست در برابر یهودیان به اجرا بگذارد را اکنون اسرائیل در قبال فلسطینیها انجام دهد. اما راه حل دیگری هم هست که نیاز به تلاس تلاش فراوان دارد و آن ساختن دولت برای دو ملت و بازشناختن حقوق آنهاست. براستی مولانای جهان ما کجاست که فریاد زند: از دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست...
مهران مصطفوی