حماس دروغ میسازد، یونیسف توزیع میکند، رسانههای جریان اصلی پوشش میدهند
یونیسف پس از حمله حماس و ارتکاب هزاران جنایت برای یک هفته ساکت بود. اما پس یک هفته یکباره یونیسف اعلام کرد که ۴۴۷ کودک در غزه کشته شدهاند. یونیسف از روز اول جنگ و جنایات حماس غائب بود و این آمار به طور تدریجی اعلام نشد. آنها یکباره از خواب بیدار شده و این آمار عجیب و غریب را اعلام کردند چون تا روز قبل گزارش کشته شدن کودکان در غزه توسط منابع خبری در حد ۲ تا ۴ کودک در برخی بمبارانها بود. اعلام این آمار اغراق آمیز شبیه آمار اغراق آمیز رای احمدی نژاد در سال ۱۳۸۸ بود که یکباره اعلام شد و همه را شوکه کرد. پیش از آن خبرگزاریها آماری قابل توجه از کودکان کشته شده اعلام نکرده بود.
جالب است که مقامات یونیسف در سال ۲۰۱۴ نیز پس مدتی سکوت یکباره تعداد کودکان کشته در غزه را ۴۶۹ کودک اعلام کردند (علاقهی ویژه به رقم بالای ۴۰۰ نفر). یونیسف منبع آمار خود را نمیگوید و به احتمال زیاد در آشپزخانهی حماس ساخته و پرداخته شده است. یونیسف روز بعد یعنی ۱۴ اکتبر ۲۰۲۳ این آمار را به ۷۰۰ تن افزایش یافت. یونیسف این آمارها نیز به الجزیره (بوق حماس) میدهد تا مبادا در مورد آنها مورد چالش قرار گیرد. جزئیات این ارقام مثل این که این افراد کجا و چگونه کشته شدهاند هرگز داده نمیشود. به نظر میآید که یونیسف به بخشی از سازمان تبلیغات حماس تبدیل شده است.
یونیسف در جریان انقلاب مهسا ماهها سکوت کامل پیشه کرده و در برابر کشتن بیش از ۷۰ زن و کودک لام تا کام زبان بسته بود که با اعتراض ایرانیان در برابر دفترش و و هزاران پیام اعتراضی در شبکههای اجتماعی مواجه شد. رفتار یونیسف نشان داد که توسط طرفداران جمهوری و اسلامگرایان یا چپهای ولایی اداره میشود. در موضوع جنگ حماس هم مشخص است که توسط طرفداران حماس آن را اداره میکنند. سازمان ملل و مجموعه سازمانهای تحت آن مثل سازمان بهداشت جهانی (در جریان کووید که سمت چین را گرفت) به یک مجموعه نهاد فاسد با گرایشهای چپ و اسلام گرا تبدیل شدهاند.
یونیسف در روز هشتم جنگ نسبت به وضعیت کودکان در غزه هشدار داد و خواستار آن شد تا طرفهای درگیر در این منطقه "آتشبس فوری" برقرار کنند. یونیسف هرگز در مورد وضعیت کودکان در اسرائیل تحت موشک پراکنی حماس و خواندن آنها تحت عنوان «صهیونیست» توسط حماس و جمهوری اسلامی هشدار نداده است. تقاضای آتش بس نیز برای بی پیامد ماندن جنایات حماس در اسرائیل است و نه صلح طلبی. یونیسف به قول پدرم، همانند آخوندی است که همیشه در روضهی حسین طرف خانمها غش میکند.
حماس همانند داعش برای کشتن و سر بریدن غیر نظامیان و تجاوز به زنان مشهور است اما در حوزهی اطلاع رسانی نه تنها خوشنام نیست بلکه بدنام است. همهی آمارهایی که حماس در مورد کشتهها و مجروحان میدهد دروغ مسلم است چون با هدف تحریک نیروهای چپ و یهود ستیز و اسرائیل ستیز و امریکا ستیز ساخته و پرداخته میشوند. حماس در غزه همان سیاست هایی را دنبال میکند که جمهوری اسلامی در ایران. یکی از آنها در حوزهی تبلیغات (و نه رسانه) دروغ سازی و آمار سازی در جهت تحمیق افکار کسانی است که از جامعه و تمدن خود یا جامعهای که آنها را پذیرفته و مهمان نواز بوده متنفر هستند و برای حماس هورا میکشند.
رسانه هایی که آمارهای حماس را تکرار میکنند - تنها به خاطر ذکر آمار دو طرف و نمایش بیطرفی- اعتبار خود را به مخاطره میاندازند. آنها اگر هم میخواهند آمار یونسکو یا حماس یا سازمان ملل را اعلام کنند باید به عدم وثوق آمارهای آنها اشاره کنند یا از کارشناسانی که دروغهای آنها را برملا میکنند دعوت کنند تا آمار دروغ یک طرفه اعلام نشود.
بی بی سی،ام اس ان بی سی، واشینگتن پست، ان پی آر، پی بی اس، بوستون گلوب، سی بی اس و لس آنجلس تایمز وحشیان حماس را جنگجو میخوانند.ام اس ان بی سی از مادری که دو فرزند کودکش دزدیده شدهاند میپرسد نظرش در مورد حمله به حماس چیست. رسانههای امریکایی برای پوشش دادن به اعمال حماس دو طرف را همانند هم معرفی میکنند. رسانههای جریان اصلی که همه چپگرا هستند یک سازمان تروریستی فاسد و گروگانگیر و زن ستیز و مافیایی را با دولت قانونی و دمکراتیک و باز اسرائیل یکی میگیرند. رسانههای جریان اصلی برای یک هفته عمدتا در مورد جنایات حماس خاموش بودند (خبرنگاری برای گزارش نفرستادند) و تا حملات اسرائیل شروع شد زبان باز کرده و از کشتهها در غزه گزارش میدهند.
کارکنان بی بی سی فارسی در این میان برای جمهوری اسلامی سنگ تمام گذاشتند: یکی جانیان حماس را بدون ارتباط با حماس خواند و دیگری نقش جمهوری اسلامی در حملات حماس را انکار کرد. موسسهای که کارکنانش تحت آموزههای مسعود بهنود پرورش پیدا کرده باشند بهتر از این نمیشود: چپ روشنفکر شیک و کراواتی که از اعمال حماس دفاع یا آنها را ماله کشی میکند. بی بی سی فارسی و دیگر بوقهای فارسی زبان چپ که از منابع دول اروپایی استفاده میکنند مشغول به راستی آزمایی ادعاهای اسرائیل بودهاند اما به دروغهای حماس مثل اتهام بمباران فلسطینیانی که میخواهند از شهر غزه بروند به اسرائیل کاری ندارند. این بمباران کار انتحاری خود حماس بود تا جلوی خروج سپر انسانیاش را بگیرد.
نهادهای بین المللی و رسانههای جریان اصلی یک بار دیگر نشان دادند که نه موسساتی مستقل و حرفهای بلکه بوقهای تبلیغاتی هستند. همان طور که در خیابانهای شهرهای اروپایی و امریکای شمالی شاهد اتحاد ننگین چپ و اسلامگراها در دفاع از حماس در ۱۴ و ۱۵ اکتبر ۲۰۲۳ بودیم این اتحاد در دانشگاهها، اندیشکدهها، نهادهای بین المللی (مثل سازمان ملل و زیر مجموعههای آن)، در پارلمانها (مثل اتحاد اسلامگرایان و سویالیستها در کنگرهی امریکا) و رسانههای جریان اصلی هستیم. رهبر حماس با علم به این اتحاد ننگین است که روز دفاع از حماس اعلام میکند تا طرفداران تروریسم و جریان یهود ستیز با هم به خیابان آمده و تحت پرچم دفاع از فلسطین از جنایات حماس دفاع کرده و قصابیهای آنها را با هوش مصنوعی انکار کنند.
ماجرای بیمارستان غزه نمونهی دیگری از تبدیل شدن رسانههای جریان اصلی به پادوی پروپاگاندای حماس بود. آنها بدون تحقیق انفجار در بیمارستان را به اسرائیل نسبت دادند. همهی شواهد از وضعیت بیمارستان پس از انفجار که نشان میداد موشک اسرائیل بدان برخورد نکرده تا مکالمهی تروریستهای حماس و فیلم الجزیره نشان دادند که موضوع دروغ بوده است. آنها ادعاهای حماس را مثل حقیقت محض پخش میکنند.
اتحاد بیمارگونهی چپ و اسلامگرایان در لبیک گویی به دعوت رهبر حماس باید دو گروه را بیدار کند: آن دسته از یهودیان امریکا که هنوز در حزب دمکرات ماندهاند و ایرانیان مخالف جمهوری اسلامی که به حزب دمکرات رای میدهند. اگر تنها رشیده طلیب و ایلهان عمر و مواضع آنها در باب این رخداد مد نظر قرار گیرد (ایلهان عمر به قانون مهسا رای نداد) افراد میتوانند ببینید کجای طیف سیاسی در امریکا ایستادهاند.
مجید محمدی