مادران دادخواه تجمعی شکل گرفته از صدها مادریست که لباس رزم فرزندان خود را برتن کرده ورو در روی نظام بی شرافت وکودک کش حکومت اسلامی" بخوان حکومت خامنه ای" صف بستهاند.
نوشتم صدها! اینان مادرانی هستند که آشکار وبی هراس از شکنجه وزندان به خون خواهی فرزندان خود برخاسته تداوم دهنده راه آنند. بی هراس از شکنجه وزندان سخن میگویند و مردم را به داد خواهی فرا میخوانند.
مادرانی که با تصویری از فرزندان خود در میان مردم میگردند. پرده از جنایت رژیم بر میدارند و شعله در جانهای آزاد میافکنند. افکار عمومی را به حمایت ازمبارزه خود به حمایت از فرزندانشان که برای آزادی کشته شدهاند بر میانگیزد.
هر مادری، هر پدری که اندک وجدان و عاطفهای نسبت به جوانان این سرزمین داشته باشد! بسته به توان خود عملا ویا قلبا به حمایت از این ستم دیدگان بر میخیزد. برمیخیزد چرا که در تداوم این حکومت سرنوشت تلخ رقم زده توسط حکومت اسلامی را درحق فرزند خود، نوه خود ونسلهای آتی میبیند.
امروز مادران دادخواه یکی از اجزای جدائی ناپذیر جنبش اجتماعی هستند. جنبشی که با جنبش "زن، زندگی، آزادی " گره خورده است.
بگذاربی هویتها، بی رگ وریشههای حل شده در قدرت وپول ولایت بعنوان نماینده مجلس، بعنوان قاضی، بعنوان نیروی امنیت همراه با لشکری ازطفیلیهای جامعه، از لاتهای کف خیابان گرفته تا تلکه بگیران، پا اندازان، مداحان ووو.. عرصه بر مردم تنگ کنند. قانونهای ارتجاعی ومحدود کننده حداقل آزادیهای مردم را تصویب نمایند. اما آنچه که پایدار ومانا است حقیقت زندگی است که خود را در فرهنگ وشیوه زندگی و تفکر یک ملت متجلی میسازد.
اکثریت جامعه دیر وقتی است که از جمهوری اسلامی گذر کرده وآرام آرام در کار سازماندهی وتجمع نیرو برای سرنگونی این حکومت نامشروع هستند. حکومتی که حاصل جمع مشتی دزد، رانت خوار، جنایتکاران حرفهای وبی وطنان ذوب شده در ولایت شیطانی فردی سفاک، خود شیفته وجنایتکار! است.
امروز اکثریت جامعه آفت زده اسلامی ایران این مادران را میشناسند. مادر سالخورده ستار بهشتی را که نام زیبای "گوهر عشقی" دارد. بی هراس در حمایت از جنیش مهسا حجاب از موهای سفید خود بر میدارد. در مقابل نیروهای سرکوب میایستد! پیام انسانی خود را در رد صلاحیت خامنهای و حکومت اسلامی میدهد.
مادر انوشیروان لطفی "فروغ تاجبخش"را که یکی از افشاگران کشتار تلخ سال شصت وهفت بود. زنی که تا آخرین لحظه حیات بر در گورستان خاوران ایستاد وتف بر سیمای ننگین جمهوری اسلامی از آمران تا مجریان این جنایت هولناک از خمینی گرفته تا رئیسی افکند.
با شکوهمندی یک زن آزادی خواه زیست و با غظمت یک مبارز دادخواه وخستگی ناپذیر زندگی را بدرود گفت. بر شانه دهها زن مبارزبه خانه ابدی خود بدرقه گردید. اما نشان خود بر تاریخ غرور آفرین زنان مبارز و آزادیخواه ایران نقش زد.
هر صفحه این تاریخ باز گو کننده نقش ابر زنانی است که از گذشته تا کنون تاثیری تعین کننده در مبارزه با استبداد بخصوص در سالهای اخیر داشتهاند.
"ناهید شیر بیشه" چه صفت رسا ودقیقی است بر زنی که از پیراهن خونین فرزندش "پویا بختیاری" پرچمی ساخت برای داد خواهی. زنی که با نشان دادن زیبائیهای فرزندش در عرصههای مختلف زندگی و چگونگی تربیت او ونحوه جان باختننش در راه آزادی، درد یک مادر را به درد میلیونها مادرایرانی بدل ساخت. سرافراز بی آن که سر در برابر دژخیمان خم کند سالها زندان انفرادی در بدترین شرایط را پذیرفت، تا نشانگر عظمت یک مادردادخواه باشد.
مادری دیگر"معصومه یزدانی" در مصافی نا برابر تن به سیزده سال زندان میدهد تا از آرمان پسر دلبندش" محمد جواد زاهدی" دفاع کند.
مادر کیان کوچک "زینب مولائی راد" مراسم خاکسپاری او را به صحنه افشاگری خامنهای بدل میسازد و بر دامنه نفرت مردم ازاین جرثومه نازل شده برحیات مردم ایران میافزاید و بهای سنگین آنرا میپردازد.
قافله بزرگی از جنبش آزادی خواهان، ستم دیدگان، دادخواهان، اگر چه امروز محتاط وآرام! اما انباشته از نفرت وکینه در حمایت و پشت سر مادران داد خواه در حرکتند! که در زمان لازم که روز به روز وقت آن نزدیک تر میشود و حکومت سرکوب قادر به متوف کردن آن نیست. روزی که این معترضان خاموش، این داد خواهان دهان ودست خواهند گشود وبیکی از ارگانهای تاثیر گذار درجنبش بر اندازی رژیم بدل خواهند شد. این از ویژگیهای جنبشهای اجتماعیست! مداوم، پیگیروگسترش یابنده که اندک، اندک، گروه گروه جمع میشوند، سازمان مییابند و پیروزی نهائی را رقم میزنند.
ابوالفضل محققی
ما کودکانِ گنهکار! حسن حسام