علیرضا نوریزاده - ایندیپندنت فارسی
از همان روزی که عرفات بهعنوان نخستین مهمان انقلاب در حالی که سر از پا نمیشناخت به مبارکگویی خمینی به ایران آمد و با چند چمدان وعده تهران را ترک کرد تا امروز، جمهوری ولایت فقیه هرگز حتی یک گام مثبت هم برای کمک به مردم فلسطین برنداشت.
عرفات در مصاحبهای که با او داشتم و در «روزگار نو» و «المجله» چاپ شد، تاکید کرد ضرباتی که مردم و انقلاب فلسطین از رژیمهای جمهوری اسلامی و سوریه متحمل شدند، دهها بار سنگینتر و مرگبارتر از ضرباتی بود که اسرائیلیها به آنها وارد کردند.
عرفات از دو بار توطئه قتلش در بیروت به دست عوامل رژیم اسلامی پرده برداشت و گفت وقتی با عراق میجنگیدند، اسلحه خریدن از اسرائیل و استقبال از نمایندگان موساد و شاباک و وزارت دفاع اسرائیل در تهران مجاز بود. جنگ که تمام شد، تازه به جان ما افتادند و با اجیر کردن مزدورانی از نوع فتحی شقاقی هر جا ما موفق میشدیم امتیازی از اسرائیل و آمریکا بگیریم، ضربهای به ما وارد میکردند که کارمان فلج شود.
مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی
علیاکبر محتشمی، قابلهای که حزبالله را بهطریق سزارین از شکم جنبش امل بیرون آورد و در دمشق هدایت تروریستهایی را عهدهدار بود که مقر تفنگداران دریایی آمریکا، سفارت آمریکا در بیروت و مقر سربازان فرانسوی در بقاع را به آتش کشیدند و رسم گروگانگیری را در لبنان پایه گذاشت، در دولت خاتمی بهعنوان رئیس فراکسیون اصلاحطلبان مجلس، پایهگذار نشستی با عنوان «حمایت از انتفاضه» شد و سال بعد نیز دعوتنامههایی به روسای ۵۰ کشور اسلامی داد اما فقط ۱۶ هیئت در سطح پایین در کنفرانس حاضر شدند. البته کاسهلیسان حماس و جهاد و گروه احمد جبریل حاضر بودند. چند میلیون دلار خرج شد تا خامنهای با چفیه فلسطینی بیاید و مشتی شعار تحویل شرکتکنندگان بدهد.
حاصل این نشست برای مردم ایران و فلسطین از نظر معنوی و سیاسی صفر بود. از نظر مادی نیز ۵۰ میلیون دلار از کیسه ملت ایران به امر ولی فقیه تقدیم خالد مشعل، رهبر دفتر سیاسی حماس، شد. حتی پول را برای دولت فلسطین نفرستادند تا گوشهای از خزانه خالی و ورشکستهاش را پر کند. یعنی اینکه مردم فلسطین از این مرحمتی نصیبی نخواهند برد.
خالد مشعل و موسی ابومرزوق نیز همچون رهبران حزبالله لبنان و جهاد اسلامی فلسطین به دفعات از این نوع مرحمتیها دریافت کرده و بهعنوان سپاس بوسهای بر دست ولی فقیه زدهاند. اما هیچگاه مردم فلسطین حتی درمی از این مرحمتیها دریافت نکردند. ابومازن در کویت به من گفت، پولهای جمهوری اسلامی فقط برای تخریب صلح و ضربه زدن به جنبش فتح و ریاست دولت خودمختار فلسطین مصرف میشود. یک بار نشد که حکام ایران یک دلار برای کمک به مردم فلسطین، تقدیم ملت فلسطین کنند.
همانگونه که دیگر رهبران فلسطینی نیز بیزار از فریبکاریهای اهل ولایت فقیه، بارها تاکید کردهاند که رژیم حاکم بر ایران دشمن واقعی ملت فلسطین است و هر بار که آمریکا بهطور جدی اسرائیل را برای ملتزم شدن به تعهداتش تحت فشار قرار میداد، به اشاره تهران یک عمل انتحاری که با قتل چند شهروند غیرنظامی و ویرانگری روبرو بود، به یاری مخالفان میآمد و زبان آمریکا هم کند میشد. در نتیجه امید به صلح و آشتی و برپایی دولت مستقل فلسطین نیز رنگ میباخت.
اما این بار ما با حکایتی بهمراتب گستردهتر مواجهایم. سیدعلی خامنهای و اتاق فکرش و نیز حماسیها بر این باور بودند که با یک حمله غافلگیرانه میتوانند چندهزار اسرائیلی را بکشند و اسیر کنند (قسمت اول نقشه کموبیش با موفقیت به اجرا در آمد) و از فردای ۷ اکتبر، جهان عرب و اسلام به پا خواهد خاست؛ حزبالله ناچار است در برابر حمایت مردم و حماسهای که خلق شده کاری کند و سرانجام قائد معظم فرمان جهاد میدهد و موشکها و پهپادهای ایران بر سر اسرائیلیها بارانآسا فرو خواهند بارید. این تصور سرتا پا غلط بود. اسرائیل سریع به خود آمد و شد آنچه نباید میشد. حالا اشک و ناله و خون و ویرانی منزلنشین چشمهای ما است.
قول حازم صاغیه، نویسنده و متفکر لبنانی، را به یاد میآورم که در «الحیات» نوشته بود ملتهایی که فردایشان را بهخرد میسازند و ملتهایی که با شعار فردایشان را ویران میکنند.
به قول حازم صاغیه، ملتهایی با اختراعاتشان به تاریخ میپیوندند، ملتهایی با موسیقی، ملتی با فرهنگ غنی و شعرش، و مللی با نقاشی و مجسمه سازی و معماری. ملتهایی هم هستند که با شجاعت و دلاوریشان در تاریخ جای ویژهای پیدا میکنند. ملتی نیز با شعار فردایشان را ویران میکنند. رژیم حاکم بر وطنمان عملا ما را به اسارت شعار درآورده است. ثروت کشور نیز در غارت مستمری است که یکسرش به حماس و حزبالله لبنان و عراق و ... پیوند میخورد.
حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان، که فرزند دستپرورده ولایت جهل و جور و فساد است، بارها دریافت مستمری مالی، آموزش نظامی و دریافت تسلیحات از رژیم را تایید کرده است. عزتالله ضرغامی، وزیر میراث فرهنگی رژیم، همین دو روز پیش با افتخار اعتراف کرد در تونلهای غزه با دیگر برادرانش ساخت موشک و پهپاد را به حماس آموزش داده است.
محمود الزهار، وزیر خارجه پیشین دولت حماس، یحیی سنوار، زیاد نخاله هم در تهران و بیروت و غزه بارها از سخاوتمندیهای سیدعلی آقا یاد کردهاند و من منظره خانههای هنوز ویران بم و آبادیهای درهم شکسته اطراف شادگان و خرمشهر و آبادان و کرمانشاه که هنوز هم بعد از جنگ و زلزله بازسازی نشدهاند، در برابرم تجسم پیدا کرده است.
سیدعلی آقا به چه حقی ثروت ملی مردم ایران را به پای تروریستهای عراق و لبنان و فلسطین میریزد. ما چه دشمنی با اسرائیل و آمریکا داریم که ثروتهای میهنمان به دست سیدعلی آقا و دولت بیبدیلش به حسن نصرالله و خالد مشعل و زیاد نخاله تقدیم میشود تا انتحاری و رزمنده بیخرد علیه اسرائیلیها تربیت کنند و ضدفرهنگ مرگ و نفرت و ویرانی را در خاورمیانه بپراکنند؟
به گمان من، دستاندازیهای علی خامنهای به ثروت ملی ما هیچ زمانی چنین آشکار نشده بود. بعد از اظهارات محمود الزهار و سه چهار ابوی حماسی و جهادی، بسیاری از سران سپاه و حکومت رئیسی اعتراف کردند که اولویتهای شخص خامنهای ساختن وطن و عدالت اجتماعی در خانه پدری نیست. هدف او برافراشتن علم اسلام ناب انقلابی ولایی بر فراز مساجد قدس و بیروت و شام و بغداد و حاشیه خلیج فارس است.
رژیم پس از تاکید بر اهمیت حمایت از حماس و گروههای ضدصلح فلسطینی تاکید میکند که کمک به حماس را ادامه خواهد داد. یعنی اینکه سیاست کلی ما اهالی جمهوری اسلامی ادامه حمایت از حماس و حزبالله و جهاد اسلامی است.
دکان حزبالله لبنان نیز دستگاه عریض و طویل پرخرجی است که سالانه چند صد میلیون دلار برای ملت ما هزینه برمیدارد. حسن نصرالله بعد از ویرانی جنوب لبنان و بخشی از بیروت بعد از ۲۰۰۷ رسما اعلام کرد به امر رهبر معظم به هر شیعه که خانهاش ویرانشده ۱۲ هزار دلار برای یک سال اجاره، پنج هزار دلار برای خرید وسایل اولیه خانه و ۳۰ هزار دلار برای تعمیر خانهاش پول پرداخت شد و میشود.
ایران اسلامی از ۲۰۲۲ به بعد سالی ۹۰۰ میلیون دلار به حزبالله داده است. حال با ویرانی غزه، اگر مراحل بعدی در سلسله اهداف اسرائیل دنبال نشود و سر مار را نشانه نگیرند، بازسازی غزه نیز بر دوش ملت ما خواهد بود.
آیا اسرائیل موفق خواهد شد جلو پرتاب این موشکها را بگیرد یا بر سر نصرالله خراب کند، چنانکه در غزه کرد؟