جنگ بر اثر عدم توازن قوا و اختلاف بین بده و بستان افراد بر سر یک چیز کوچک و یا بزرگ شروع و هر کسی مجبور است تا آن حدی که میتواند مایه بگذارد و از حق و حریم خود دفاع کند. در زمان قدیم در نبود علم و دانش اختلاف و تضاد بین افراد زیاد میبود. به همین نسبت جنگ بین افراد خشن تر و افراد با هم درگیر و برای حفظ حریم خود انحصارگرا تر میشدند. این جنگهای انحصارگرایانه تاثیرات مخرب، ویرانگر و عمیق بر روی فرد و افراد و بر روی اجتماع و محیط زیست میگذاشتند. در زندگی فردی و جمعی حد و حدودها بطور انحصاری به نفع عدهای و به ضرر دیگران تمام میشدند. در قدیم جنگهای انحصارگرایانه بیشتر بین مذهبهای مختلف، یا بین مذهب و ناسیونالیستم و قومگرایی و یا جنگهای آن زمان ترکیب قومی مذهبی و طبقاتی به خود میگرفتند. اما در قدیم جنگ علم گرایی با کهنه گرایی کمتر رایج بود، چون کهنه گرایی، بخصوص کهنه گرایی مذهبی قوی، انحصاری و مطلقگرا و علم و علم گرایی خیلی ضعیف بودند. اما امروزه علم و دانش در سراسر جهان زیاد شده. درگیری نوگرایی (علم گرایی) با کهنه گرایی مذهبی، ناسیونالیستی، قومگرایی و کمونیستی افراطی بالا گرفته است. امروزه این جنگها بیشتر از گذشته خودشان را در سیاست، اجتماع، اقتصاد، صنعت، فرهنگ، طبقات مختلف و حقوق و غیره نشان میدهند. چرا؟، چون با پیشرفت علم و صنعت فاصله کهنه گرایی و نوگرایی زیاد و این دو به سختی با هم کنار میآیند. دوم فاصله کشورهای قدرتمند و کشورهای فقیر زیاد شده و به همین نسبت درگیری کهنه گرایی و نوگرایی هم بیشتر. سوم جامعه شناسی و روانشناسی در سراسر جهان با تمام پیشرفتهایی که داشتهاند نتوانستهاند همتراز با علوم طبیعی رشد کنند. چهارم علوم طبیعی را راحت تر میتوان در کشورهای مختلف جا انداخت، حتی در کشورهای فقیر رشد علمی بیشتر از رشد علوم اجتماعی خریدار دارد.
پنجم تناسب رشد علوم اجتماعی همتراز با رشد ذهنی، روحی، عقلی، احساسی و جسمی فرد و افراد در هر جامعه دارد که با جامعه دیگر فرق دارد. این مشکل را علوم طبیعی کمتر دارد، مثلا امروزه تلفن، کامپیوتر، تلفن همراه، اینترنت سایر علوم و صنعت کم و بیش در تمام کشورها وجود دارد و به مردم خدمت میکنند. اما رشد علوم جامعه شناسی و روانشناسی، حتی در کشورهای پیشرفته نواقص زیادی دارند. اینها همه محدودیتهایی هستند که دست به دست هم میدهند و بده و بستان کشورها را با هم در سطح علوم اجتماعی و علوم طبیعی، صنعت، اقتصاد، فرهنگ، سیاست و غیره متفاوت، سخت و انحصاری میکنند. هر کسی و هر کشوری آگاه تر، با سوادتر و امکانات و قدرت بیشتری داشته باشد بده و بستان و حق و حقوق را به نفع خود و به ضرر دیگری انحصاری میکند. دامنه جنگ نوگرایی (علمگرایی) با کهنه گرایی امروزه انحصاری و تحمیلی و نه فقط بین کشورهای ثروتمند و فقیر، بلکه حتی بین کشورهای ثروتمند رقیب وجود دارد. کشورهای رقیب در جنگ بین نو و کهنه مدام در حال فاصله گرفتن از کهنگی صنعتی، اقتصادی، سیاسی و رسیدن به نوگرایی و علم گرایی هستند و در رقابت با هم سعی میکنند از رقبای خود در این جنگهای نوگرایی با کهنه گرایی انحصارگرایانه عقب نیفتند، چون اگر عقب بیفتند خودشان کهنه گرا و صنعتشان کهنه و اسقاطی و ورشکسته میشوند. بعد از ورشکستگی اگر هنوز سرمایهای دارند آن را در بکار انداختن صنایع نو بکار میگیرند تا جبران عقب افتادگی از رقیبان خود را بکنند و خودشان را از زیر سلطه انحصارگرایی رقبا بیرون بکشند.
انحصارگرایان ثروتمند در این جنگهای بین کهنه و نو به هر شیوه غیر اصولی فرد و افراد را مجبور میکنند که به نوعی به افراد ثروتمند و دولتهای ثروتمند انحصارگرا وصل و وابسته بشوند. در این جنگها هر چه فرد، افراد و گروهها بیشتر ضعیف باشند وابستگی آنها بیشتر و بیشتر زیر سلطه انحصارگرایان میروند، حتی تا مرز بردگی و بردگی جنسی، نمونهاش در لیبی که بطور علنی برده فروشی دایر است و هر کار غیر اصولی و غیر انسانی با این بردهها میکنند. بسیاری از زنان و دختران فقیر و همچنین پسران فقیر از کشورهای فقیر به بردگی و بردگی جنسی کشیده شده و میشوند. این قدرتهای بزرگ انحصارگر رقیب زورشان به هم نمیرسد، دعواها و جنگهای خودشان را به یک کشور ضعیف و فقیر میبرند و کشور فقیر را جانی و مالی قربانی میکنند تا هم قدرت خودشان را به رخ رقیبان خود بکشند و هم سلاح بفروشند و هم کشور ضعیف را انحصارگرایانه جانی و مالی قربانی و غارت کنند تا کمی از مشکلات درونی کشورهای خودشان را حل کنند. این یعنی جنگ بین نو و کهنه انحصارگرا که فقط به کشورهای انحصارگرای قدرتمند جوابگویی دارند و فقط به آنها سود و بهره میرسانند. از دید آنها به جهنم که کشور فقیر جنگ زده جانی و مالی قربانی میشود. این انحصارگرایان دو جنگ جهانی با تلفات میلیونی را روی دست بشر گذاشتهاند.
علم به تودهها چه چیز میفهماند؟
عزیز جون! امروزه انسانها در سراسر جهان، حتی در کشورهای فقیر از جمله کشورهای خاورمیانه نسل به نسل نو تر میشوند و با رشد و آگاهی خودشان علم را هم نوتر میکنند. کهنه گرایی قدیمی تر و ضعیف تر میشود. علم گرایی و نوگرایی دامنهاش گسترده تر و مردم توانایی بیشتری پیدا میکنند و به مرور در این جنگهای بین نوگرایی و کهنه گرایی فعال تر برخورد و اجازه نمیدهند که دعواها و جنگهای بین نوگرایی و کهنه گرایی مدام به ضرر خود این مردم فقیر تمام شود، یعنی کشورهای انحصارگرای ثروتمند جنگ طلب دیگر به آن معنی نمیتوانند انحصارگرایانه جنگهایشان را به مردم کشورهای فقیر تحمیل کنند.
عزیز جون! رژیم شاه در آخر حکومتش از مردم فاصله گرفت و در جنگ نوگرایی و کهنه گرایی با مردم انحصارگراتر و جامعه را دو قطبی کرد، رقیبان انحصارگرای قدرتمند انگلیس، اسرائیل و شرق و غرب با کمک انحصارگرایان افراطی مذهبی رژیم شاه را سر نگون تا با مذهبهای انحصارگر افراطی بیشتر مردم ایران را غارت کنند. امروزه همین جنگ انحصارگرایانه بین نوگرایی با کهنه گرایی مذهبی که آخوندها را به قدرت رساند کار دست ملاها داده است. همین اشتباه انحصارگرایانه شاه و آخوندها را آمریکا و اروپا در جنگ نوگرایی و کهنه گرایی عراق و افغانستان انجام دادند و در باتلاق عراق و افغانستان گیر کردند. یا در آمریکا اگر به همین شکل جنگ نوگرایی با کهنه گرایی انحصاری ادامه پیدا بکند یکی مثل ترامپ که از همه انحصارگراتر و افراطی تر است و هیچ کنترلی بر افکار و رفتار خود ندارد پیدا میشود میزند زیر میز دموکراسی نیم بند آمریکا و جهان که چه غلطهای زیادی من ترامپ همه چیز را انحصارگرایانه برای خودم میخواهم. عزیز جون! از من علم بشنو، در دنیایی که من علم حرف اول را میزنم، حتی با زیاد کردن جاسوسان و لابی (لاوی)های خودتان در کشورهای مختلف چندان کاری از پیش نمیبرید. به برکت من علم مردم جهان آگاه شدهاند. نمونهاش جنبش انقلابی مهسا در ایران در جنگ انحصارگرایانه بین نوگرایی با کهنه گرایی مذهبی تمام جاسوسان، لابیها و رسانههای داخلی و خارجی وابسته به جمهوری اسلامی و اربابانش را رسوا کرد. عزیز جون! با آگاه شدن تودهها به برکت علم (علوم طبیعی و علوم اجتماعی) دامنه انحصارگرایی رنگ میبازد و کهنه تر میشود. به این معنی نیست که بطور کامل انحصارگرایی از بین میرود، ولی این انحصارگرایی قالبهایی که تا به حال برای خود ساخته و پرداخته، کهنه شدهاند. فرد، افراد، جامعه، دولتها و کشورها باید خودشان را به روز تر، قانونی تر، جدی تر، منطقی تر، علمی تر بار بیاورند که تا از انحصارگرایی افراطی جنگهای بین نوگرایی (علم گرایی) با کهنه گرایی کاسته شود. چگونه؟ با گسترش علم و صنعت و زیر مجموعههای آنها. با گسترش زیر مجموعه بینابینی در بین طبقات جامعه، بخصوص طبقه متوسط که تا این طبقات توسط زیرمجموعههای خودشان با هم آشتی و جنگهای بین نوگرایی و کهنه گرایی بین خودشان را ریزتر و قابل کنترل تر کرده و از انحصاری و مخرب بودن آنها بکاهند. به همین نسبت رشد افراد همه جانبه و آگاهی فردی و جمعی بالا تر رفته و به راحتی و به موقع این جنگهای انحصارگرایانه بین نوگرایی با کهنه گرایی را کنترل و تنظیم میکنند که ضرر کمتر داشته و تضاد آنها به موقع کنترل و باعث تنوع و پیشرفت در علوم، صنعت، اقتصاد، فرهنگ، سیاست، اجتماع، حقوق و غیره شوند.
جنگ کهنه گرایی یهودیت با نوگرایی علمی در اسرائیل:
اما هنوز نتایاهو و دار دسته در همان انحصارگرایی جنگ طلبانه کهنه گرا که آمریکا و اروپا مزه آن را در باتلاق عراق و افغانستان چشیدند و از آن فرار کردندگیر کرده و به همان انحصارگرایی کهنه گرا از نوع صهیونیسم دامن میزنند. اما چرا؟
سران اسرائیل، بخصوص نتانیاهو در این چند دهه گیر کردهاند. اگر فقط بخواهند به یهودیت بچسبند کهنه گرا و از جوامع پیشرفته عقب میافتند و چون کهنه گرا شدهاند کهنه گرایی یهودی آنها با نوگرایی و علم گرایی، بخصوص غربی درگیری زیادی پیدا کرده و غربیها با علم و نوگرایی توی سرکهنه گرایی یهودی آنها خواهند زد، چون همه جا دعوا بین کهنه گرایی و نوگرایی است و امروزه غلبه نوگرایی بر کهنه گرایی میچربد. دوم سران اسرائیل اگر بخواهند فقط با کهنه گرایی مذهبی یهودی خود با نوجوانان و جوانان نوگرای خود سر و کار داشته باشند همان بلایی که کهنه گرایی مذهبی بر سر جمهوری اسلامی آورده و نوجوانان و جوانان ایرانی از این رژیم مذهبی فاصله گرفتهاند سر نتانیاهو و دار و دسته کهنه گرایش هم خواهد آمد، یعنی نوجوانان و جوانان نوگرای اسرائیلی از نتانیاهو و دار و دسته و مذهب افراطی یهود نیز فاصله میگیرند. متقابلا اگر نتانیاهو و دار و دسته بخواهند که در این درگیری کهنه گرایی با نوگرایی (علم گرایی) فقط طرف علم گرایی و نوگرایی را بگیرند از کهنه گرایی مذهب یهود فاصله گرفته و بسیاری از یهودیان کهنه گرای خود را از دست میدهند، بخصوص که جمعیت یهودی در اسرائیل حدود هفت میلیون است و خیلی از یهودیان خارج از اسرائیل مخالف نتانیاهو و دار و دسته او هستند. کشورشان هم کوچک و ریشه و فرهنگ غنی تاریخی ندارد و بدتر از همه در بیابانهای شمال آفریقا قرار دارد. اینها مشکلاتی هستند که چندین دهه گریبان اسرائیلیها، بخصوص سران اسرائیل را گرفتهاند و مدام بر شدت آنها افزوده میشود، چون مدام در جهان و در اسرائیل بین نوگرایی و کهنه گرای فاصله بیشتری میافتد و جنگ بین نو و کهنه افزایش مییابد. نتانیاهو و دار و دسته در این فکرند که؛ هر چند کهنه گرای مذهب یهود با نوگرایی در جنگ با هم هستند و ذهن، روح، عقل، احساس و جسم ما سران و مردم اسرائیل را بدجوری به جنگهای خود مشغول کردهاند. اما ما باید کاری بکنیم که ضرر این جنگهای نوگرایی (علم گرایی) با کهنه گرایی مذهب یهود بماند برای غیر خودیها، مثلا این ضررها بمانند برای مردم منطقه خاور میانه، بخصوص عربها، فلسطینیان و ایرانیها و منفعت این جنگ کهنه گرایی و نوگرایی بماند برای ما اسرائیلیها و دین ما تا دین ما تقویت شود. اما اگر این جنگهای نوگرایی (علم گرایی) با کهنه گرایی یهود هزینه بیشتر از حد داشته باشند، قسمتی از این هزینههای برای مردم منطقه خاورمیانه که جانی و مالی قربانی شوند و هزینههای اضافی، مثل سلاحها و پولهای خرج شده بماند برای آمریکا و اروپا تا آنها برای ما تاوان پس بدهند. اگر سربازان آمریکایی و اروپایی در این جنگها قدم رنجه کنند چه بهتر تا ما اسرائیلیها جانی و مالی زیاد ضرر نکنیم، مثلا در این جنگهای بین نوگرایی با کهنه گرایی هم ضررهای کهنه گرایانه و هم ضررهای نوگرایانه (علمی) وجود دارد و هم منفعت. ضررهای علمی (بمباران، حتی بمباران اتمی) بماند برای کشورهای منطقه خاور میانه و منفعتهای علمی بماند برای ما اسرائیلیها (هواپیما، پول هنگفت، صنایع دفاعی، صنعت و پیشرفت علمی و تنکنولوژی). هر چه کم و کاست داشتیم وظیفه آمریکا و اروپا است که همه جوره به ما خدمت بکنند مالی، علمی و تکنولوژی. اما در این جنگهای کهنه گرایی و نوگرایی که یک سرش در منطقه و سر دیگرش در اسرائیل، بخصوص در ذهن و روح نتانیاهو است و سر سومش در دست آمریکا و شرق و غرب است ضررهای کهنه گرایی، بخصوص از نوع مذهبی هم وجود دارد. اما من نتانیاهو میگویم که جنگهای کهنه گرایی با نوگرایی نباید برای یهودیت ما ضرر داشته باشند هر چند که مذهب یهودی ما کهنه گرا و در این جنگها شریک است. آقای نتانیاهو چگونه چنین چیزی شدنی است؟ نتانیاهو؛ ما اسرائیلیها باید خودمان به کشورهای منطقه، بخصوص مسلمانان کهنه گرا همه جوره تحمیل کنیم که تا آنها همه جوره ضعیف، منزوی، متوهم و زیر سلطه ما رفته و ما کمبودهای کهنه گرایی مذهب یهود خودمان را بر سر آنها خالی کنیم و آنها مجبور میشوند کمبودهای ما را بر طرف کنند، مثل مذهب شیعه عقب افتاده و آخوندهای عقب افتاده در ایران. ما شاه را زمین زدیم تا این عقب افتادهها را در سال ۵۷ سر کار آوردیم که آنها همه جوره در خدمت ما باشند و یا فلسطینیان سنی را منزوی، فقیر، متوهم و عقب نگه میداریم تا به راحتی کمبودهای مذهبی یهودی در ذهن و روح خودمان را بر آنها تحمیل کنیم. آنها علم ندارند که از آنها علم بگیریم اگر هم دانشمندانی هم داشتهاند همه را کشتیم تا از ما علمی جلو نزنند و با قربانی کردن جانی و مالی آنها خودمان را همه جوره قوی و کمبودهای مذهب یهودی خودمان را هم بر سر آنها ریخته و اگر لازم شد برای نابودی کامل آنها هر زمان لازم باشد یک جنگی را هم به آنها تحمیل میکنیم. به این طریق من نتانیاهو و دار و دسته جنگ بین نوگرایی و کهنه گرایی در ذهن، روح، عقل، احساس و جسم خودمان را کمتر میکنیم و دیگران باید در منطقه و حتی در جهان به این انحصارگرایی ما جوابگو باشند و تاوان کمبودهای ما، بخصوص از نوع مذهبی ما را جبران کنند، حتی آمریکا. اگر چنین ساختاری برای ما خوب بماسد که تا به حال ماسیده است، در نتیجه در این جنگهای بین نو و کهنه هم خود ما اسرائیلیها بطور انحصاری مظهر علوم طبیعی و علوم اجتماعی هستیم و دیگران همه جوره به ما وابستهاند. هم در این جنگهای نو و کهنه بیشترین ضرر میماند برای کشورهای ضعیف منطقه خاور میانه، بخصوص مسلمان که عزیز جون اگر جنگ کهنه و نو است فقط شما عقب افتادههای مذهبی افراطی اسلامی مقصر هستید و شما عقب افتادهها با نوگرایی و علم گرایی مشکل دارید و مذهب یهودی ما نه فقط عقب افتاده نیست، بلکه خیلی پیشرفته و با علم گرایی و نوگرایی مشکلی ندارد. صهیونیسم یعنی آشتی علم با مذهب یهودی ما. تکامل مذهبی بهتر از صهیونیسم در هیچ کجا از عالم پیدا نمیکنید. کشور ما کشور موعود است. مگر نمیبینید که همه کشورهای پیشرفته با ما بده و بستان در سطح خیلی عالی دارند، حتی آنها از ما خط میگیرند و بدون اجازه ما اصلا آب نمیخورند. مگر نشنیدید که رئیس جمهور قدرتمند آمریکا گفت که من صهیونیسم هستم. من نتانیاهو و دار و دسته و لابیها در ایران شاه را شکست دادیم و به نوکرمان جمهوری اسلامی دستور دادیم که ایران و منطقه را ۴۴ سال به آتش بکشد تا ما و آمریکا، انگلیس، اروپا، چین و روسیه خاور میانه و ایران را غارت کنیم. از طرفی دیگر ما اسرائیلیها باید مواظب رقبای خود در سراسر جهان باشیم. ما باید انحصارگرا تر برخورد کنیم تا بتوانیم هرطور که میشود علمگرایی و نوگرایی را از دست کشورهای پیشرفته بقاپیم تا حداقل با آنها برابری بکنیم و آنها بر ما تسلط صد در صد انحصارگرایانه نداشته باشند و نتوانند همه چیز را به ما دیکته کنند و ما را در این جنگ بین نوگرایی و کهنه گرایی زیر سلطه خود آورند. متقابلا توسط جاسوسان و لابیهای (لاوی) شبکهای مخفی و علنی خودی و غیر خودی در سیستم حکومتی این کشورها نفوز میکنیم. در این اعمال نفوز، نه فقط عقلگراها، بلکه ما سراغ افرادی را هم میگیریم که از نظر عقلی ضعیف و آنها را از نظر عقلی به خود وابسته میکنیم که عزیز جون ما همه جوره به توی احمق کمک میکنیم تا جاپایی در حکومت و ارگانها پیدا کنی. این کشورهای ثروتمند انحصارگرا که ما علم را از آنها دزدیدهایم و برتری علمی از ما ندارند و ما همه جوره در سیستم زندگی و حکومتی آنها نفوز کردهایم نه فقط ما زیر سلطه آنها نیستیم، بلکه ما را نوگرا و صاحب سبک و علم میدانند. در این جنگ قدرت ما کم کم بر آنها نفوز و با کمک نفوزیها و لابیهای خودمان بر هر آنچه در زندگی و فکر آنها میگذرد آگاه و حاکم خواهیم شد. نقطه ضعفها و نقطه قوتهای آنها را میدانیم و بر آنها اعمال نفوز داریم. ما زنگوله را به کردن آمریکا و اروپا انداختهایم. اما سر سوم زنگوله جنگ نوگرایی و کهنه گرایی را با زور میاندازیم به گردن مردم بیچاره منطقه خاورمیانه، بخصوص فلسطین، چون آنها هم در درگیری نوگرایی و کهنه گرایی هستند.ای وایای عزیز جون فلسطینی! در جنگ نوگرایی و کهنه گرایی گیر کردهاید. چه بد شد! ما اسرائیلیها در این جنگها آمریکا و اروپا را تابع خودمان کردهایم. علم و صنعت و اقتصاد آنها مال ماست و به ما وصل شدهاند. توی فلسطینی در این جنگها چگونه میخواهی به ما اسرائیلیها وصل شوی؟ علم، صنعت و اقتصاد که نداری، پس چطوری؟ فلسطینیها میگویند دست از سر ما بردارید! نتانیاهو و دار و دسته میگویند نمیشود عزیز جون! شما هم در این جنگ بین نو و کهنه شریک هستید و وقتی علم، اقتصاد و صنعت ندارید، پس در جنگ مذهب یهود و اسلام با ما شریک شوید. اسلام شما و مذهب یهود ما کمبودهای وحشتناکی دارند. اما ما با اتکا به علم و صنعت جهانی از شما قوی تر هستیم، خدای صهیونیسم ما با خدای اسلام شما کشتی گرفته و پیروز شده است. برای اینکه سر به سر خدای یهودی ما نگذارید لازم است که اولا شما فلسطینیان و مردم منطقه اصلا سراغ علم، صنعت و اقتصاد را نگیرید. دیدید که چگونه دانشمندان و مترقیان شما و ایران را کشتیم. دوم ما بر شما برتری داریم و شما انحصاری باید به ما وابسته باشید. سوماً ما از شما قوی تر و شما و مذهب اسلام شما را مجبور میکنیم که از ما و مذهب ما ضعیف تر، منزوی تر، کهنه تر، متوهم تر و افراطی تر باشید تا ما تمام کمبودهای مذهبی خودمان را سر شما خالی کنیم و به مردم اسرائیل و تمام جهانیان بگوییم که مذهب صهیونیسم ما عیب ندارد. عیب از این مردم عقب افتاده ضد علم و ضد یهود فلسطینی است که میخواهند ما و مذهب پیشرفته و کشور موعود ما را نابود کنند. آهای مردم جهان اگر جنگی در این چند دهه وجود دارد این فلسطینیان و مردم منطقه هستند که مقصر هستند. از همه بدتر ایرانیان که ۲۵۰۰ سال است میخواهند ما را نابود کنند. ما باید با بمب اتم سراغ آنها برویم.
نتانیاهو با خود و خدای صهیونیسم خود خلوت میکند:
خدای من! ما کمبودها و قصور مذهب یهود را به گردن فلسطینیان و کشورهای منطقه خاورمیانه انداخته و میاندازیم تا این کمبودهای مذهب صهیونیسم یهود کم شود. نه فقط کم نمیشود زیادتر هم میشود. گند کارش زده بیرون و همه جهان و بسیاری از اسرائیلیها هم آن را فهمیدهاند. ما حتی با علم گرایی خودمان و علم گرایی آمریکا و اروپا بار زندگی را از روی دوش مذهب یهود برداشتیم تا گرایشهای مذهبی کهنه یهودی خودمان را با نوگرایی و علمگرایی بیش از حد درگیر نکنیم. از آنجایی که کهنه گرایی مذهب یهود با نوگرایی (علم گرایی) اصلا آشتی ناپذیر هستند. کم کم کشورهای ثروتمند آمریکا و اروپا که آنها هم انحصارگرا هستند از انحصارگرایی بیش از حد ما اسرائیلیها فاصله میگیرند و توی سر من نتانیاهو و دار و دسته میزنند و از تشکیل دو کشور اسرائیل و فلسطین صحبت میکنند، چون از یک طرف مذهب صهیونیسم افراطی داریم که اصلاح ناپذیر است. نوجوانان و جوانان نوگرا و علم گرای اسرائیلی از ما فاصله میگیرند و هر شنبهها بر علیه ما تظاهرات میکنند. از طرفی دیگر بسیاری از مردم یهود در داخل و در سراسر جهان انحصارگرایی صهیونیستی ما را قبول ندارند و از ما فاصله گرفتهاند. این وضعیت نشان میدهد که اولا ما صهیونیسمها در یک باتلاق خود ساخته گیر کردهایم که از باتلاق عراق و افغانستان برای آمریکا بدتر است. دوم از هر چه علم و علمگرایی و نوگرایی است نیز فاصله گرفتهایم و ضرر علم گرایی سراغ ما آمده، مثلا اقتصاد، صنعت در اسرائیل از استاندارد خارج شده، بسیاری از سرمایه داران خارجی و داخلی از اسرائیل خارج شدهاند. دامنه تورم در اسرائیل بالا رفته، اتحاد و هماهنگی در داخل اسرائیل، حتی بین خودیهای من نتانیاهو به هم ریخته شده. لابیها و جاسوسان در داخل و در خارج اسرائیلی و غیر اسرائیلی دیگر برای ما دار و دسته صهیونیسم تره خُرد نمیکنند، پیمان ابراهیم به هم خورده، جو در داخل اسرائیل و در سطح جهانی به ضرر حکومت اسرائیل است. دولتهای خارجی به آن معنی از سیاستهای اشغالگرانه اسرائیل حمایت نمیکنند، چون در داخل کشورهای خود با اعتراضات بر علیه دولت خود و بر علیه اسرائیل رو به رو هستند. ارزش پول اسرائیل کم شده است. چرا؟ چون من نتانیاهو و دار و دسته انحصارگرا در جنگ نوگرایی بر علیه کهنه گرایی پی نبردیم که عزیز جون ترامپ را دیدی، باتلاق عراق و افغانستان را برای آمریکا و اروپاییها دیدی، وضعیت خراب آخوندها در ایران را دیدی، پس بنابراین از این انحصارگرایی در جنگ نوگرایی و کهنه گرایی دست بر دار، چه معنی دارد که هم منطقه و هم آمریکا و اروپا برای توی صهیونیسم قربانی جانی و مالی شوند و توی اسرائیل صهیونیسم زده همه چیز خوب و عالی داشته باشی. اما چرا نتانیاهو باز از نو سراغ فلسطینیان بخت برگشته رفت و مستقیم رفت سراغ حماس افراطی؟ چون این جنگ نوگرایی و کهنه گرایی صهیونیستی در کله خود نتانیاهو و دار و دسته است و مثل خوره ذهن و روح آنها را میخورد و چیزی ندارند که جایگزینش کنند. یا باید استعفاء میدادند و فاتحه صهیونیسم را میخواندند و برای رشوه خاری به دادگاه میرفتند و یا حماقت بیشتری میکردند و در این جنگ نوگرایی و کهنه گرایی بیشتر درگیر و سراغ حماس را میگرفتند که از خود اسرائیلیها در انزوای زندان باز غزه گرفتار و متوهم تر افراطی تر شدهاند تا شاید با ادامه این جنگ بین کهنه و نو چند سبایی هم بیشتر دوام آورند. شاید بتوانند پای آمریکا، اروپا و منطقه خاور میانه را هم به این جنگ بکشانند. اما این اشتباهات انحصارگرایانه بین جنگ نو و کهنه در باتلاق عراق و افغانستان و باتلاق ترامپ برای سران آمریکایی، بخصوص بایدن درس شدند و نمیخواهند در باتلاقی دیگری خودشان را گرفتار کنند.
خدای صهیونیسم در جواب به نتانیاهو:
خدای صهیونیسم قدرقدرت انحصارگرا در ذهن و روح نتانیاهو و دار و دسته به نتانیاهو نهیب زد که توی احمق نتانیاهو بدان و آگاه باش که من خدای حاکم بر ذهن، روح و جسم تو هستم. من در جنگ بین نوگرایی و کهنه گرایی هستم. من خدای کهنه گرای یهود اگر کم آورم جسم، روح و ذهن توی احمق نتانیاهو و دار و دستهات را به آتش میکشم، چون تمام سلولهایتان به من وابسته و به من عادت کرده است، حتی من قادر هستم که توی احمق را مجبور کنم که مثل هیتلر یک گلوله در مغز خود خالی کنی. من خدای تو و تو بنده من هستی برای اینکه ناراحتی من در این جنگهای نو و کهنه تا حدودی بر طرف شود از حماس بخواه که زیر سلطه صهیونیسم ما کمبودهای ما را بر طرف کند و اگر مقاومت کرد دشمن من حماس را به آتش بکش که تا با بمباران بیمارستانها در غزه، مراکز آموزشی، دانشگاهها و کشتن بچهها، کشتن نوجوانان و جوانان ضربه محکمی به دشمن من علم گرایی و نوگرایی بخورد و علم و علم گرایی (نوگرایی) دشمن من در غزه پا نگیرد. دوم در جنگ با حماس عده زیادی از فلسطینیان کشته و رقیب کهنه گرای مذهبی من، یعنی خدای اسلام ضعیف و پشتوانه و نیروی نوجوان و جوان نداشته و از من خدای صهیونیسم شکست میخورد و مطیع من خدای صهیونیسم میشود، حتی اگر یهودی هم کشته شد مهم نیست. مهم این است که در این جنگ نوگرایی (علم گرایی) و کهنه گرایی فقط من خدای مذهبی صهیونیسم پیروز شوم، حتی خدای اسلام رقیب من باید قربانی من شود. توی احمق نتانیاهو حتی کشورهای ثروتمند، مثل آمریکا را به جنگ حماس بکش و اگر هم شد به جنگ منطقه خاور میانه بکشد تا نه فقط فلسطینیان و کشورهای منطقه هزینه بپردازند و من خدای یهود صهیونیسم پیروز شوم، بلکه برای پیروزی من خدای صهیونیسم منطقه خاورمیانه و آمریکا و اروپا هم هزینه سنگینی بپردازند. علم و علم گرایی و نوگرایی که در این کشورها تضعیف شوند من خدای صهیونیسم مذهبی در این جنگ بین کهنه و نو پیروز میدان هستم. نتانیاهو به خدای ذهنی و روحی خود گفت پروردگار عالم خبر خوش! بایدن رئیس جمهور آمریکا گفته من صهیونیسم هستم. خدای عالمیان گفت، آفرین بر تو نتایاهو خوشحالم کردی. به بایدن بگو برای پیروزی ما در جنگ با حماس و منطقه شرکت کند. در قسمت دوم جنگ حماس و اسرائیل را با همدیگر باز میکنیم.
موفق و پیروز باشید! پاینده و جاویدان ایران عزیز ما!
اکبر دهقانی ناژوانی
شکست مفتضحانه اسرائیل، فرید انصاری دزفولی